eitaa logo
دختران امنیت..اللّهُم عَجِل لوَلیَک الفَرَج...
1.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
10هزار ویدیو
14 فایل
فکری به سرم زد،ناگهان رفتم به ۱۴۰۰سال پیش ،روز عاشورا.اگر آن روز بودم چه میکردم ؟؟؟امروز در کشورم عاشوراست...پس بسم الله.. https://eitaa.com/joinchat/3625713894Cc38a95f05e کپی به شرط صلوات به نیت فرج🤲 ارتباط با ادمین : @Ehtesham01
مشاهده در ایتا
دانلود
‌'💔°° +اۍ قبله‌ۍ هر حاجتـی … • • دختران امنیت ♡________________ @security_girls
امشب رضا ز سوز جگر گریه مى‏‌کند مانند سیل ز ابر بصر گریه مى‌‏کند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه مى‏‌کند 🥀 (ع)🖤 🥀 ♡______________ @security_girls
🏴 زندانی که امام موسی کاظم(ع) در اون بودن ، مطامیر بوده. مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن ظلمات محض بوده... خب...حالا هم سطح زمینه؟ نه مثلا ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده...ده متر اخرش پله نبوده نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭 فقط همین؟ نه ته این سیاه چال، مطامیر بوده ، که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭 چند سااال... همین؟؟؟ نه😭 امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭 دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه😭 خدایا عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن کاظمین هوا گرمه طی چند سال، این غل و زنجیر، به بدن امام.... السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون... سلام خدا بر اون کسی که در ته زندان ها، عذابش میکردن... ادامه ی سلام اومده ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُود (ع) ♡______________ @security_girls
مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن😭 استخون شکسته نه،له شده... این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳ تا از ۱۴معصوم وارد شده یکی حضرت زهرا(س) یکی امام حسین(ع) یکی هم امام کاظم(ع) صلی الله علیک یا اباعبدالله همه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام... یه روز که امام داخل زندان بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم... دلم برای رضام تنگ شده میرم مدینه!!! مسیب میگه آقا شما با این غل و زنجیر کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه میبینه امام با دستای مبارکشون غل و زنجیر رو باز میکنن دیوار شکافته میشه ایشون میرن و بعد از یه مدت بر میگردن. تو این زمان، مسیب مدام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!! امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه بعد مسیب میگه آقا شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چرا موندین؟ دقیقِ عبارت رو یادم نیست... شنیدم که امام میگن من ، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش و کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم! و بواسطه ی تحملِ زندان ، خداوند یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن برای همین یک عبارت باید جان داد😭 (ع) ♡______________ @security_girls