eitaa logo
دو بیتی ناب ۳۱۵
156 دنبال‌کننده
107 عکس
87 ویدیو
1 فایل
حسینم در اوج بی سوادی ام استاد می شوم وقتی که می شود همه ی دانشم حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به ساحت قدسی امام کاظم علیه السلام و تسلیت به صاحب الزمان مهدی فاطمه عج منکه افتاده کنار قفسم می چکد خون دل از هر نفسم طایر خسته منم_صید پر بسته منم نور چشمان ترم_ای رضا جان پسرم امده عمر مرا فصل خزان روزه دارم من و هنگام اذان سیلی افطار من است سلسله یار من است نور چشمان ترم_ای رضا جان پسرم می روم با دل خون چون لاله دیدن مادر هجده ساله شده پاره جگرم سوی او رهسپرم نور چشمان ترم_ای رضا جان پسرم شده از غصه چو نقش تصویر می کند گریه بحالم زنجیر شده هم صحبت من سوزد از غربت من نور چشمان ترم_ای رضا جان پسرم شاعر:سیدعلی تاریخ نوشتن ۱۲فروردین ۱۳۹۸ در شهر کاظمین در کنار بارگاه امام کاظم و امام جواد (دوستان برای حال این شاعر خوش ذوق اهل بیت و سلاله حضرت زهرا(س) دعا کنید) @sed_ali_315
بر گوش میرسد ز حرا بانگ یا علی باشد شب زیارت شیر خدا علی پر میکشد دلم شب مبعث سوی نجف در حیرتم نبی شده مبعوث یا علی یک نور بوده اند از اول دو تا شدند این مصطفی محمد و این مرتضی علی پس میروی اگر به نجف زیر لب بگو یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی 🔸شاعر: _________________________ @sed_ali_315
زیبا ترین دعای به هنگام هر عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان ترو به لکنت رقیه بیا آقا بیا آقا💔😞 کپی عکس با ذکر صلوات عکس خودم میباشد @sed_ali_315
این سفر بى حساب غم دارد دل از این رو بسى الم دارد می کشد این کلام عالم را کاروانت رقیه هم ، دارد !؟ شاعر: @sed_ali_315
دلشوره داشتی و برادر نداشتی بعد از حسین(ع) سایۂ بر سر نداشتی داغت عظیم بود و دل کوه را شکست صبرت جمیل بود و برابر نداشتی در کربلا، بلا به سرت آمد آنچنان جز تیر و نیزه خاطره دیگر نداشتی گفتی میانِ گریه که ای شمرِ(لع) بی حیا در قتلگاه...کاش که خنجر نداشتی می سوختی از اینکه؛ از آن دستِ بی عقیق وقتِ وداع؛ بوسه چرا برنداشتی میسوخت خیمه ها و به کوریِ چشم بد جلباب بود! اگر چه که معجر نداشتی دور و برَت نگاهِ علی اکبری نبود عباس ِ غیرتی و دلاور نداشتی مرهم نداشت داغِ دلت! بغض کردی و... غم داشتی؛ نوازش ِ مادر نداشتی جانت به لب رسید! که دنیایِ بیوفا ماندن نداشت! چونکه برادر نداشتی! @sed_Ali_315
.. دل من لک زده تا کنج گریه کنم دو قدم شعر بخوانم، دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که قرارم انجاست برسم پیش نگارم برسم کنم ..😭 شاعر: @sed_ali_315
لبریز فلک شد از تَبــارک آوازِ طَرب دهد چکــاوک آمد پســـری ابوالعجائب از خانه ی مالکُ الْمَمالَـک حرف دل نوکرحسین است اربـاب تولـــدت مبــــارک شاعر: @sed_ali_315
باز آمدم بر درگهی که فیضِ عام است صاحب کرم ،زیباتر از بدرِ تمام است باز آمدم سائل شوم چیزی بگیرم.. از دستِ آقایی که جُودِ او بنام است بگرفتن از غیرِ اباالفضلِ علمدار ای شیعیان! تا آخرِ دنیا حرام است (ای دل بیا با خاکِ پاهایش عجین باش) (عبد و گدایِ تک یلِ امّ البنین باش) شکر خدا پشت گدایی یا اباالفضل هم باصفا هم با وفایی یا اباالفضل از درگهت حتّی نشد خاری برانی مثلت کجا باشد خدایی یا اباالفضل هرگز ندیدم جمله ای شیواتر از این : سقایِ دشتِ کربلایی یااباالفضل (ای ساقیِ لب تشنگان لب تشنه هستم) (دل را به یک جرعه ز دستانِ تو بستم) من ماندم و شرمندگیِ یک قلم ماند من ماندم و مدح و ثنایت در عدم ماند هرچه بگویم از فضلیت هایت عباس بازم سخن ها از تو و فیضِ کرم ماند امشب هوائی توام مرغِ دلِ من بال و پری زد آمد و بینِ حرم ماند (قربانِ آن صحن و سرایت یااباالفضل) (لطفی نما با دستهایت یااباالفضل) ای شیرِ دشت کربلا چون حیدر هستی باب الحوائج! یاور هر مضطر هستی در شأن تو بس باشد ای بابُ الفضائل در نُه فلک تو صاحبِ دو مادر هستی امّ البنین امّ الادب را نورِ عینی.. در دامن زهرایِ اطهر در بر هستی (آری سزایِ نوکریِ خوب اینهاست) (آری خریدارِ دو دستت دستِ زهراست) شاعر : @sed_ali_315
😍 عشّاق که ناله‌‌ی‌خدایی‌ دارند یک غایتِ راسخِ ولایی دارند گفتیم : علی خداست ، گفتند نخیر الله و علـــــــــــــی برو بیایی دارند ♥️ @sed_Ali_315
گناه ، پشتِ گناهُ و گناه ، پشت گناه چه توبه ای؟! که فقط هست آه ، پشت گناه جوانی است زمانِ رسیدنِ به خدا جوانی ام همه اش شد تباه ، پشت گناه رجب گذشت ... یکی هم به داد من برسد چرا که نیست دلم رو به راه ، پشت گناه رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه ، پشت گناه حکایتی است پر از دردِ خنده ، عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه ... پشت گناه! دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه ، پشت گناه گناهِ هیچ کسی نیست ، با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه ، پشت گناه چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه شاعر: @sed_ali_315
🌹 🌹 نشود فاشِ کسے آنچہ میان من و توسٺ تا اشاراٺ نظر نامہ‌رسان من و توسٺ گوش ڪن با لب خاموش سخن مےگویم پاسخم گو بہ نگاهے ڪه زبان من و توسٺ 💚 #١٢٨ـ @sed_ali_315
بین خوبانت به من هم روزیِ اشکی بده می‌شـــوم بی‌اشک رسوا، آبرویم را مبر دارد آقا آبـــرویــم مــی‌رود کاری بکــن جان زهـــرا، جان آقا، آبرویـــم را مبــر @sed_ali_315
چه انتظار عجیبی! تو بین منتظران هم ،عزیز من چه غریبی! عجیبتر که چه آسان، نبودنت شده عادت! چه کودکانه سپردم دل به قصه قسمت! چه بی خیال نشستیم، نه کوششی ،نه وفایی ، فقط نشسته و گفتیم: "" خدا کند که بیایی!" @sed_ali_315
♥️🌱 این گل که شکفته ، عطر جنت دارد انــدازۀ  فـردوس طراوت دارد از یمـن شکفتـن علـی اکبـر ارباب به خانه اش ضیافت دارد @sed_ali_315
دشت و شب و طفل نا بلد، واویلا گر زجر حرامی برسد ، واویلا از صاحب روضه معذرت میخواهم پهلوی و لگد ، واویلا @sed_ali_315
سلام‌علیکم خدمت همه ای دوستان بنده به علت بیماری و مشکلاتی که دارم نمی توانم ادامه بدم نوشتن اشعار و داشتن کانال رو به همین خاطر تا امشب اکانتم رو حذف میکنم دوستان حلال کن خیلی این مدت اذیت کردم و‌مزاحم وقت های گران بها تون شدم التماس دعا سید علی @sed_ali_315
امام زمان(عج) - ولادت اســـیرِ خار ولی مثلِ گُل معطَّر بود گلی که تشنه ی پیوند با صِنوبر بود حکیمه ای که به فردا شدن می اندیشید ملیکه ای‌ که معـــمّایِ قصرِ قیصـــر بود کنیز نه ... بنویســـید ماه بانویی اســــیرِ جاذبه ی آفتابِ دیگر بود به شب نشینیِ ‌‌خورشیدِ سامرا می رفت به سویِ آنچه که در طالِع اش مقدَّر بود بهشت فرشِ قدم ‌هایِ ساده اش‌ میشد بهشــــت‌ با خبــــر از احترامِ ‌‌مادر بود و ناگهان خبری سبز مثلِ گُل رویید گلی که ناب تریــن یادگارِ کوثر بود رسید‌ مژده که ایّامِ غم نخواهد ماند در آن‌ سیاهیِ شب آسِمان منوّر بود ســتاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد انیس و مونسِ شب هایِ تارِ نرجس شد به نام‌ دلبرِ خوش قد و قامتِ نرجس ردیــــف شد غزلی با قیامتِ نرجس که سر به زیر ولی سَربلند می آید اسارت است شروعِ اصالتِ نرجس چقدر رفته به زهرا شباهتِ زینب چقدر رفته به زینب شهامتِ نرجس عزیزِ حضرتِ‌ مولاست مهدیِ موعود کنیزِ حضرتِ زهراست حضرتِ نرجس حسن ‌شبیه حسن بوده است امّا نه جفایِ جعده کجا و نجابتِ نرجس ؟ به جای اشک دو رکعت نمازِ باران خواند جوانه زد گلِ نرگــــس به حرمتِ نرجس بهارِ منتظران بی خبر رسید از راه شــبیهِ معجزه ای با کرامتِ نرجس ستاره ای بدرخشید و ماهِ‌ مجلس شد به غمزه مسئله آموزِ صد مدرِّس شد پیاده آمده تا تــک ســوارِ ما باشد قرار شد گلِ نرگس قرارِ ما باشد امامِ صُلح غزل پوش می رسد از راه که ‌مـهربانی او ذوالفقــــارِ ما باشد سپاهِ گیسوی او تا رها شود در باد مسیح شانه به شانه کنـــارِ ما باشد به قلبِ آینه ای کــــاش آه ننشیند مباد زخمیِ گرد و غبــــارِ ما باشد عَجَم قبیله ی نام ‌آشنایِ عشقِ علیست طلایِ حضرتِ سلمان عیــــارِ ما باشد خدا‌ کند که شــــکوفایی گُل نرگس طلوعِ تازه ای از روزگــــارِ ما باشد خدا کند که بمیریــــم انتظارش را و این ‌نوشته ی سنگِ مزارِ ما باشد ‌: ستاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد دل رمیده ی ما را انیس و مونِس شد @sed_ali_315
سلیمان گر شوم برتو غلام حلقہ برگوشم بهشتـا ناز کمتر کن کہ من شیداےِ شش گوشم ...💔 @sed_ali_315
کاش ارباب ببخشد کم اگر ناله زدیم چه کند نوکر اگر وقت بکاء جان ندهد آخرین روضه که رفتیم کجا بود رفیق!؟ نکند مرگ به ما فرصت جبران ندهد... @sed_ali_315
در نوکری حس امیری می کنم من الطاف بی اندازه ات را دوست دارم با هر تپش قلبم گرفته دم رضا جان نام بلند آوازه ات را دوست دارم... @Sed_ali_315
😭 غرورِ کودکیَم را به خنده پا نزدید سرش شکست بزرگِ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش بزور بر تنِ صد پاره نیزه جا نزنید @sed_ali_315
لب‌های خشکِ چوب ، به حالِ لبت حسین هنگام خواندنِ تو به بزمِ شراب سوخت مُردم پس از غمِ تو ولی بیشتر دلم وقتی که شد محاسنت از خون خضاب سوخت @sed_ali_315
(س) ❤️❤️ "سامان ندارم به خدا بعد رقیه چون گشته دلم شیدای رقیه از گفتن لطفش عاجز است این دل انقدر که کرده دل ما را پاک رقیه هر که، که باشم به خدا ندارم پناهی جز تو ای دلبر ارباب رقیه خسته ام اما ندارم غمی چون تو خودت گفتی مراخادم رقیه" @sed_ali_315
درحسرٺِ این لحظہ خرابم ڪه در تو اردوے بزنیم در قلبِ مطمئن باش یڪ روز باشڪوهےبزنیم .. @sed_ali_315
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستــاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتــر شده با نفــس رفاقت کردم @sed_ali_315