eitaa logo
دو بیتی ناب ۳۱۵
146 دنبال‌کننده
110 عکس
88 ویدیو
2 فایل
حسینم در اوج بی سوادی ام استاد می شوم وقتی که می شود همه ی دانشم حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
روز محشر ریشه های چادری که سوخته مایه‌ی آسایش ما را فراهم ساخته هر زمان در روضه‌ها مادر صدایش می‌کنیم کیسه‌ی ما را پُر از فیض دمادم ساخته 😭😭😭 @sed_Ali_315
زبانحال حضرت زهرا(س)باحضرت علی(ع) میون یک کوچه منو حسن تنها حسن بابغض میگفت کجای ای بابا به صورتم تا زد راهم و گم کردم غصه نخور حیدر دور تو میگردم ببخش اگه چندروز معجر روی رومه کاری اگه مونده از درد پهلومه نگفتم دردامو چون تورا میشناسم گریه نکن حیدر من رو تو حساسم پشت وپناه من ای خانوم خونم بدون تو یک لحظه من نمی مونم میون این غربت منو نزار تنها امید من هستی بعد خدا زهرا داری میری اما به تو بدهکارم اینو بدون زهراخیلی دوست دارم 😭😭😭 @sed_Ali_315
از میخ خون جاری شد و دیوار لرزید عرشِ خدا در کوچه‌ها انگار لرزید روزی که ناموسِ خدا نقشِ زمین شد در اوجِ غربت مخزنِ اسرار لرزید از ناله‌ی پشتِ درِ یک قد خمیده چشمِ بشر با حالتی خون‌بار لرزید یک‌بار سیلی خورد زهرا، در ازایش هِی شانه‌های حیدرِ کرار لرزید هم روز گریان بود، هم شب، در مصیبت آن چشم‌های دائما بیدار لرزید دیدند مردم موقعِ غوغای کوچه شیرِ دلیرِ عرصه‌ی پیکار لرزید جریانِ آن قامت‌کمان، واژه به واژه در آسمانِ ابریِ اشعار لرزید شاعر: 😭😭😭 @sed_ali_315
جوری زدند آینه از چند جا شکست در بین خلق حرمت شیر خدا شکست ای کاش می شکست...نه ...آیینه خورد شد در پیش چشم های علی سینه خورد شد تا دست های حیدر کرار بسته شد گویی که ذوالفقار غرورش شکسته شد می سوخت بی صدا پر پروانه ی علی آتش گرفته بود در خانه ی علی سخت است باورش که چهل مرد، هم زمان در کوچه می بَرَند علی را کشان کشان افسوس ...غیرِ فاطمه ی در میانِ دود یک شهر روبه روی علی ایستاده بود از ذوالفقار حیدر کرار کینه داشت آن کس که روی چادر زهرا قدم گذاشت یاس علی! بریده بریده نفس نکش با قامتی که سخت خمیده نفس نکش بودی به دور حیدر کرار در طواف شد ناتمام حج تو با ضربه ی غلاف در شعله دیدنی شده راز و نیاز تو آتش دخیل بسته به چادر نماز تو شاعر: 😭😭😭 @sed_ali_315
تو حیدری به تو چشمان تر نمی آید سرت سلامت اگر غصه سر نمی آید رشید شهر چرا دست بر کمر داری؟ به تو گرفتن دست از کمر نمی آید گره گشای همه دست های بسته علی به دست حیدری ات بند و پر نمی آید ‌‎سپرده ام به کنیزان که نان درست کنند ز دست و بازوی من کار برنمی آید میان شعله من و در بهم گره خوردیم علی ز پهلوی من میخ در نمی آید 😭😭😭 @sed_ali_315
یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه، آقای غریبم به دلت غم داری دردِ بی مادری ای کاش دوایی میداشت فاطمیّه شده و اشک دمادم داری 😭😭😭 @sed_Ali_315
غزل آمد به‌لبم خون بہ قلم جارے‌ڪرد مقتلے بـاز نمـودم و چہ اقـرارے ڪــرد میخ در، قامٺ در، ضرب لگد، پاے عدو مانده ام مـاٺ ڪه دیـوارچـرایارےڪرد 😭😭 😭 😭😭😭 @sed_Ali_315
😭😭😭 فکر کردن به غم‌ و غصه‌ی مادر سخت است خواندن روضه‌ی در ، چند برابر سخت است از حسین‌ این همه اصرار ؛ حسن‌ حرف بزن از حسن‌ بغض پی بغض ؛ برادر سخت است 😭😭😭 @sed_Ali_315
یا علی بنشین کنارم شد زمان احتضارم غصه ها در سینه دارم اشک غم از دیده بارم (می روم با قلب شکسته_سینه و پهلو شکسته) پیش چشم این یتیمان گریه کمتر کن علی جان پیش از این با اشکهایت قلب زارم رو مسوزان (می روم با قلب شکسته_سینه و پهلو شکسته) منزل قرآن و عترت بوده این کاشانه من زد به ماًوای من آتش دشمن دیرینهً من قتلگاه محسنم شد آستان خانه من (می روم با قلب شکسته_سینه و پهلو شکسته) فاطمه جان فاطمه جان فاطمه جان فاطمه جان 😭😭😭 @sed_Ali_315
🖤 ﻓـﺎﻃـﻤـﻴــﻪ ﻣــــﻮﺝ ﺁﻩ ﺷﻴـﻌـﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻴـﺖ ﺍﻻﺣﺰﺍﻥ ﻧـﮕـﺎﻩ ﺷﻴـﻌـﻪ ﺍﺳﺖ ﻓـﺎﻃـﻤـﻴــﻪ ﺗـﺎ ﺭﻭﺍﻳــﺖ مـی شـود ﺩﺭﺏ ﺳــﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﻟـﮕــﺪ ﻭﺍ مـی شـود ﻓﺎﻃـﻤﻴﻪ ﻓﺼـﻞ ﺑـﻴـﻌـﺖ ﺑﺎ علی ﺳﺖ ﺟﺮﻡ ﺯﻫـﺮﺍ ﮔﻔﺘﻦ یک ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ست 😭😭😭 @sed_Ali_315