خدا شفاعت شهید امشب رو شامل حالمون کنه، انشالله محضر حضرت زهرا اسم مارو هم ببرن.
در باب انتقام سخت:
۱. حاج قاسم سلیمانی شخصیتی اولا محبوب، دوما کارآمد و سوما ارشد در بین مسئولین جمهوری اسلامی بود. همان سالها افکارسنجیها او را محبوبترین شخصیت ایران بعد از رهبری اعلام کردند.
۲. حاج قاسم مغز متفکر تشکیل هستههای مقاومت در منطقه بود، هستههایی که امروز، بخصوص بعد از طوفان الاقصی، نقششان بیش از پیش به چشم میآید.
۳. داعش سگ دستآموز آمریکا در منطقه بود که وظیفهی تغییر نقشهی خاورمیانه را به عهده داشت.
۴. حاج قاسم ناموس داعش را خار و خفیف کردد. ناموس داعش آمریکا بود.
۵. ترامپ، رییس جمهور وقت آمریکا، مستقیما دستور ترور حاج قاسم را صادر کرد.
۶. تشییع پیکر حاج قاسم در عراق و ایران، بیسابقه بود. خیلیها جمعیتش را با جمعیتی که برای تشییع حضرت امام خمینی حضور پیدا کرده بود قیاس میکنند.
۷. از بعد از جنگ تحمیلی تا ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ هیچ وقت «مردم ایران» مطالبهی جدی «جنگ» نداشتند. بدنهی عمومی از گفتمان «انتقام» حمایت گسترده کرد.
۸. فرماندهان نظامی، بهویژه فرمانده سپاه پاسداران، با ادبیاتی به شدت تهدید آمیز اعلام کردند که برنامهی جمهوری اسلامی #انتقام_سخت است.
۹. حادثهی هواپیمای اوکراینی و فضاحت بعدش تمام معادلات اجتماعی را تغییر داد.
۱۰. جمهوری اسلامی با اعلام قبلی، طبق ادعای ترامپ، تنها با ۱۸ موشک پایگاه آمریکایی عینالاسد را مورد هدف قرار داد.
۱۱. فخری زاده ترور شد.
۱۲. در خیابانهای تهران صیاد خدایی ترور شد.
۱۳. چند تن از فرماندهان مقاومت در عراق و سوریه مورد حملهی مستقیم پهبادهای اسراییل قرار گرفتند.
۱۴. سیدرضی موسوی ترور شد.
۱۵. امشب هم یکی دیگر از فرماندهان ارشد حماس ترور شد.
_
آیا انتقام سخت محقق شده است؟ قطعا خیر! انتقام سخت در وهلهی اول گیر سیاستورزیهای برخی مسئولین ردهبالای سیاسی-امنیتی و در گام بعد گیر شعارهای امثال سردار سلامی افتاده است.
من فکر نمیکنم اینطور باشد که جمهوری اسلامی تا امروز هیچ کاری به کار انتقام سخت نداشته است. عقیدهام این است که در جایجای این کرهی خاکی، تعداد زیادی از عوامل اطلاعاتی و عملیاتی دشمن که در طرح ترور حاج قاسم سلیمانی مشارکت داشتند، به درک فرستاده شدهاند.
محور مقاومت هم به صورت جدی در حال جمع کردن بساط آمریکا از منطقه است. این را میشود از حملات پیاپی حشدالشعبی به پایگاههای آمریکایی در عراق، نقشآفرینی موثر و جدی انصارالله یمن در بابالمندب، اقدامات عملیاتی حزب الله لبنان و هستهی مقاومت حماس در فلسطین اشغالی فهمید.
اما چه میشود که منِ بچه بسیجی هنوز در حسرت انتقام سخت هستم؟ «واقعیت»
واقعیت با آنچه برنامهریزی شده است متفاوت است. واقعیت یعنی اگر اسراییل سیدرضی موسوی را زد و مسئولیتش را به عهده گرفت، ما هم باید پاسخ جدی متقابل بدهیم و نه تنها مسئولیتش را بپذیریم که در تمام رسانههای دنیا هم خبرش را پخش کنیم.
امروز هم «تسلیحات» بازدارندگی ایجاد میکند هم «رسانه»
ما در دومی خیلی پیادهایم. خیلی.
هم مقام معظم رهبری و هم سید حسن نصرالله، انتقام سخت را خروج آمریکا از منطقه اعلام کردهاند.
و بله! این اتفاق در حال رخ دادن است. انتقام سخت، اگرچه به سختی، اما در حال اجراست.
« هر کس ثار را ببخشد یا در صدد انتقام برنیاید، معلوم می شود که ناموسش را هم می فروشد. کسی که خونش را بفروشد، ناموسش را هم می فروشد، دینش را می فروشد، غیرت ندارد. بنابراین هر قبیله غیرتمندی وقتی یک ثار دارد، حتما باید انتقام آن را از دشمن بگیرد.»
حسین وارث آدم، علی شریعتی ، ص ۹۸
فردا قرار بود برم پیش آقا. پیش خود خودش. کلی حرف آماده کرده بودم، کلی ناراحتی، کلی درد و یه غزل که براش بخونم. البته میدونم نهایتا به همون غزل باید اکتفا میکردم ولی خب، قسمت و وظیفه بود که اینجا دعا کنم برا عزت روزافزونش.
خیلی از این ضدانقلابای فعلی نون شهرت بعد از دیدار رهبری رو خوردن، رم کردن و لگد زدن.
فکر کنم خطر ضدانقلاب شدن از بیخ گوشم رد شد.
«برگرفته از کانال علم عجمی»
آن شب هنوز مبهوت بودیم!
حتی بعد از آنکه خودمان با اشک راهیاش کردیم...
بر پیکرش نماز خوانده بودیم
و طبق وصیتش تک به تک
«اللهم انا لانعلم منهم الّا خیرا»
را به زبان آورده بودیم...
داغش خیال نداشت عادی شود؛ نشده بود؛ هنوز هم نشده!
آن شب نیت کردیم دو رکعت نماز لیلهالدفن
به جا میآوریم اما باورمان نمیشد این دو رکعت برای اوست. حمد و انا انزلناه را خوانده بودیم و حالا رسیده بودیم به « اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر قاسم ابن الحسن»
الله اکبر!
قاسم ...قسم ...تقسیم...قسمت...
همیشه میگفتند اسم روی سرنوشت اثر دارد! اما فکرش را نمیکردیم انقدرها هم اثر گذار باشد. نمیدانستیم عاقبت قاسمهای مکتب حسین «قطعه قطعه» شدن است!
حالا چه سال 61 هجری چه 1441!
چه دشت کربلا چه فرودگاه بغداد!
دخلی نمیکند! «احلی من العسل» که سال و ماه و جا نمیشناسد. غیر از این بود باید تعجب میکردیم.تو آنقدر شبیه قاسمش بودی که حتی نام پدرت هم حسن بود. راستی چند ساعت بعد از آنکه آن خدانشناسها ماشین را منهدم کردند، شیعیان بالای سرت رسیدند؟ فقط چند دقیقه طول کشیده بود. یادم هست همه در حیرت و غم بودیم؛ و پیکر تو نیت کرده بود در همه حرمها طواف کند؛ کربلا و نجف و کاظمین و سامرا.
از لب مرز روی دست گرفتنت!
پابوس امام رضا هم رفتی و دست آخر در وطنت آرام گرفتی.لیله الدفنت طول کشید. چند شب طول کشید؟ آن چند میلیون نفر را یادت هست؟ الحمدلله که منتظر نماندی اهالی طویریج به سراغ پیکرت بیایند.
الحمدلله که پیکرت آنقدرها روی زمین نماند...الحمدلله تابوت و کفن داشتی...الحمدلله که به وطن بازگشتی...
لایوم کیومک یا اباعبدالله...
سلام همه چیزم.
سلام دلخوشی زندگی.
سلام به روی ماهت که نگاه کردن بهش همهی غمامو میشوره میبره.
عرضم به محضر شما که من اگر یه چیز تو این دنیا داشته باشم امام حسینه و این محبت رو خودم به دست نیاوردم، شما گذاشتیش تو دلم، دقیقا همون موقعی که من یادم نیست ولی شما خوب یادته.
من از اونجاییش رو یادمه که بابا با هزارتا بدبختی، تو سرما و گرما، دستمون رو میگرفت میبرد هیات، برام چوبشور میخرید که بیتابی نکنم.
من با شما میومدم هیات که بابا راحت سینه بزنه، منم راحت اشک ریختنت برا پسر فاطمه رو ببینم.
من یادمه برام مشکی دوختی، من یادمه برام لالایی «مدینه بود و غوغا بود» میخوندی. یادمه وقتی میرسید به اونجاش که «گل پرپر حسینم کو» صدات میلرزید. من یادمه وقتی میرفتیم هیات هم گریه میکردی هم شعرای مداح رو روی کاغذ مینوشتی تا فرداش تو مراسم مدرسه بعد زیارت عاشورا بخونم برا بچهها.
من نمیدونم چیکار کردی، فقط میدونم سپردن من به ابالفضلش به خیلی قبلتر از چوبشور و اینا برمیگرده.
حتما وقتی روضهخون از عطش تشنهلب کربلا میگفته، زار زدی و شیرم دادی، حتما وقتی بار اول منو بردی حرم امام رضا گریه کردی و قسمش دادی، نمیدونم چیکار کردی ولی هرچی بوده تا آخر عمرم کف پاتو میبوسم بابت این عشقی که گذاشتی تو دامنم.
دمت گرم که ما رو بیچارهی مولا کردی.
خدا نیاره روزی که نباشی رو، خدا نفسای منو بگیره بذاره رو نفسای شما، خدا عزتت رو زیاد کنه، خدا برام نگهت داره که اگر نبودی نمیدونم چه بلایی سرم میومد.