ته مردونگی جاییه که باباها وایسادن.
آدمایی که بیرون خونه پیر میشن تا خونوادشون قد بکشه.
با بدبختی از زیر پتو اومدم بیرون، دوش گرفتم که خوابم بپره، خیلی جدی ناهارمو برداشتم، اومدم سرکار و بله! تعطیله.
نون و قلم نبي است و مايسطرون حسين
طاق فلك علي است به عالم ستون حسين
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسين
هستي تمام ظاهر و مافي البطون حسين
با يك قيامت است هم الغالبون حسين
«در اين قيام نقطه پرگار زينب است»
اگه بیرون اومدن از زیر پتو و رفتن سر جلسهی امتحان در این هوای گرفتهی تاریکِ برفی حروم نیست، پس چی حرومه؟
اگر مداح، سخنران یا شاعری، در سوگ یکی از بزرگان انجمن حجتیه مطلبی نوشت یعنی قرابتی قلبی و فکری با ایشون داره.
کاش دعوتکنندگان مراسمات بیت رهبری، اقلا حجتیهپرستها رو صف اول و دوم دیدار نشونن و جلسههای خصوصی براشون جور نکنن.
امروز آخرین امتحان ارشد رو دادم.
به نظر میرسه پایاننامه از رگ گردن بهم نزدیکتره.
چه سان جواب دل بینوای خویش دهیم؟
که خون ناحق صد آرزو به گردن ماست
#اسیر_شهرستانی