ز اقیانوس خون برداشتی تا اینکه گوهر را
به روی تخت عزت مینشاندی شاه بیسر را
امامت کردهای والله از گودال تا خیمه
به دشت کربلا دیدیم اسلام مصور را
شکسته، بسته میآیی که قرآن می شود پیدا
زمین سوخته مینوشد از سر آب کوثر را
جهان سرتاسرش از کفر پر میشد اگر زهرا
نمی آورد در دنیا یکی مانند حیدر را
نمیبینم میان زینب و دلدادهاش فرقی
جدا نتوان ز قرآن کرد آیات مطهر را
کمر خم کرده در راه مسلمان کردن این قوم
چه زیبا میکند تکرار آیین پیمبر را
بیا آیینه شو این آه را سرد است دنیایم
بیا آیینه شو این سنگ این بعض مکدر را
ز اقیانوس خون در هر پیاله صبر میریزی
به قربانگاه تا دیدی خودت قرآن پرپر را
#سید_علی_حسنی
پ.ن: این غزل برای هفت سال قبل است.
از یمن تا به غزه میبینید
که ابابیل میرسند از راه
آنچه دیدید دستگرمی بود
فتح و سجیل میرسند از راه
#سید_علی_حسنی
کشور جعلی هزار پدر!
جان ما سرزمین ایران است
تو نبودی و بود این کشور
کار سگ کی به کار شیران است؟
#سید_علی_حسنی
در شب تار از قفس پر زد
کم شد از جمع عاشقان یاری
آه از داغهای پی در پی
سوخت باری دگر دلم آری
مجلس گریه بر حسین کجاست؟
بغض دارم دلم پریشان است
مرهم زخمهای روی دلم
اشک بر غربت حسین جان است
ما محرم سیاه میپوشیم
تا جهان از تو باخبر بشود
کاش مولایمان ظهور کند
شب تاریکمان سحر بشود
دست تقدیر بعد ابراهیم
رفت دنبال جان اسماعیل
نیل تا دجله پر خروش شد از
خون قربانیان اسرائیل
صبح و شب میکشند، بیوقفه
دستگاه جنایتاند این قوم
بین تاریخ گشتهام اما
بدتر از هر کثافتاند این قوم
لکهی ننگ این ترور هم ماند
روی دامان لکهآلودش
خشم ما، ملت امام حسین
میکند تا همیشه نابودش
به گواه شواهد تاریخ
خشم ما میکند پشیمانت
صبر کن میرسند موشکها
به تلآویوهای ویرانت
از یمن تا به غزه میبینید
که ابابیل میرسند از راه
آنچه دیدید دستگرمی بود
فتح و سجیل میرسند از راه
کشور جعلی هزار پدر!
جان ما سرزمین ایران است
تو نبودی و بود این کشور
کار سگ کی به کار شیران است؟
رفته از یادت آن شب روشن؟
آن شبی که شکست هیمنهات
سنگ ما بود و باز میآید
میخورد باز هم به آینهات
خنجر از پشت میزنی بر ما
غافل از اینکه باوطن هستیم
مرد باش و بجنگ رو در رو
مرد میدان تن به تن هستیم
گرچه تاریک میشود دنیا
ماه از آسمان نخواهد رفت
رفته از یادتان اگر ما را
خیبر از یادتان نخواهد رفت
قلعهای که علی خرابش کرد
در دل آن نبرد طوفانی
شیعیان فتح میکنند آن را
یاد حاج قاسم سلیمانی
#سید_علی_حسنی
4_5904486760959708940.mp3
15.75M
کربلا به عکس توی جاده نیست
به امام حسین رسیدن ساده نیست
به نفس: حاج #مهدی_رسولی
شعر: #سید_علی_حسنی
خواستم چشم ز چشمان تو بردارم لیک
به لب و گیسو و ابروی تو افتاد نگاه
#سید_علی_حسنی
4_5953807395133068189.mp3
12.45M
گفتی که: هیچ چیز نمیخواهم از شما
الّا محبت علی و آل مرتضی...»
به نفس: حاج #حنیف_طاهری
رزق شعر: #سید_علی_حسنی
آن کودکی که بر روی دوش تو پا گذاشت
جز خاک داغ حرمت او را نگه نداشت
جای تو نیزه بوسه ز لبهای او گرفت
جای تو بوسه تیر و سنان از گلو گرفت
#سید_علی_حسنی
4_5989793431457633570.mp3
8.4M
«یا امام عسکری شکرا جزیلا»
به نفس: حاج #مهدی_رسولی
رزق شعر: #سید_علی_حسنی
تا بر سر هر ماذنه گلبانگ اذان است
تکبیر فراخواندن ما سینهزنان است
#سید_علی_حسنی
گرچه تاریک میشود دنیا
ماه از آسمان نخواهد رفت
رفته از یادتان اگر ما را
خیبر از یادتان نخواهد رفت
#سید_علی_حسنی
4_5805170413948379339.mp3
10.04M
به ما گفتن قفس دلبازه و پرواز دلگیره
دروغ گفتن
بهماگفتن کههرکس اهل دنیانیست میمیره
دروغ گفتن
بهما گفتن که آزاده کسی که اینجا پاگیره
دروغ گفتن
دلم پرواز میخواد
دلم همراز میخود
زمین پایان من نیست
دلم آغاز میخواد...
به نفس: حاج #مهدی_رسولی
شعر: #سید_علی_حسنی
نمیبینم میان زینب و دلدادهاش فرقی
جدا نتوان ز قرآن کرد آیات مطهر را
#سید_علی_حسنی
ز اقیانوس خون برداشتی تا اینکه گوهر را
به روی تخت عزت مینشاندی شاه بیسر را
امامت کردهای والله از گودال تا خیمه
به دشت کربلا دیدیم اسلام مصور را
شکسته، بسته میآیی که قرآن می شود پیدا
زمین سوخته مینوشد از سر آب کوثر را
جهان سرتاسرش از کفر پر میشد اگر زهرا
نمی آورد در دنیا یکی مانند حیدر را
نمیبینم میان زینب و دلدادهاش فرقی
جدا نتوان ز قرآن کرد آیات مطهر را
کمر خم کرده در راه مسلمان کردن این قوم
چه زیبا میکند تکرار آیین پیمبر را
بیا آیینهشو این آه را، سرد است دنیایم
بیا آیینهشو این سنگ، این بعضِ مکدر را
ز اقیانوس خون در هر پیاله صبر میریزی
به قربانگاه تا دیدی خودت قرآن پرپر را
#سید_علی_حسنی
4_5886500082169157246.mp3
13.06M
سرباز علی نمینشیند در بند
«زهرا مددی» نوشته شد بر سربند
آن روز که نور میرسد نزدیک است
ما فاتح قدسیم به زهرا سوگند
#سید_علی_حسنی
4_5895240082918479021.mp3
13.09M
نالهی پشت درت مادر
رو دلا بدجور اثر کرده...
به نفس: حاج #مهدی_رسولی
رزق شعر: #سید_علی_حسنی
به روز واقعه ما را نجات خواهد داد
همین حسینحسینی که هست بر لبمان
#سید_علی_حسنی
4_5960930654228058964.mp3
14.08M
مادر قراره از غم
شادی رو پس بگیره
امشب قراره زهرا
تنورو رو دست بگیره
شاید به این بهونه
خونه نفس بگیره
جارو میزنه تنها/ گرد و خاک فرشا رو
تا میکنه، میبوسه/ سجادهی بابا رو
مادرونه میبوسه/ بچههای مولا رو
حسنم امروز تو مسجد
باباعلی چی گفت به مردم؟
حسین! مادر، کجایی؟
برام بیار یهخرده گندم
برای چیدن سفره
کمک میخوام زینب خانم
نور الان میرسه/ آقای جهان میرسه
چشممون روشن میشه/ علی جان میرسه
محاله تا فاطمه هست
غم بگیره خونهی حیدر
جونم فدای این مادر
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
بابا وَقار خونه است
مادر قَرار خونه
معلومه از نگاشون
یه رازی بینشونه
چادرنماز زهرا
زخماشو میپوشونه
مادر واسهی بابا/ مهتاب شب تاره
میدونه دلش خونه/ از غصه خبر داره
تنها بمونه حیدر؟/فاطمه نمیذاره
آغوش مادر پناهه
برای اهل خونواده
گرمای حضور زهرا
غمو به خونه راه نداده
شبیه خود بهشته
همین دو تا فرش ساده
خوبه حال همه/ آرومه دل فاطمه
روشنه چشم علی/ به منزل فاطمه
محاله تا فاطمه هست
غم بگیره خونهی حیدر
جونم فدای این مادر
به نفس: حاج #مهدی_رسولی
شعر: #سید_علی_حسنی