eitaa logo
[سِد علی]
1.2هزار دنبال‌کننده
356 عکس
48 ویدیو
0 فایل
دل‌مشغولی‌های شاعری پریشان . 🚩«وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا» . صفحه‌ی اینستاگرام وکانال تلگرام: @sedalihasani
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم خون است من با نان و تو با خون‌ِدل افطارخواهی کرد حلالم کن اگر غیر از دعا کاری ز دستم بر نمی‌آید
میون شلوغی خیابونا عطر نوروز و میشه نفس کشید بوی نونواری رو می‌شنوم از لای کیسه‌ی لباسای جدید همه‌ی مغازه‌های شهر ما پرن از مشتریای جورواجور یکی راحت داره می‌فروشه ولی یکی دیگه داره می‌فروشه به زور بچه‌ها منتظر نوروزن و دلشون به عید و عیدیاش خوشه هممون خوب میدونیم که انتظار آروم آروم آدما رو می‌کشه زندگی با همه‌ بالا پاییناش داره میگذره داره قد می‌کشه باز خدا رو شکر محاله آسمون پُر های و هوی موشکا بشه اینجا آسمون همیشه آبیه اینجا موشکا همه کاغذین دست به دست میشن میون بچه‌ها واقعی نیستن و اسباب بازین همه جا باد بهاری اومده غیر اون شهری که زیر آتیشه میشناسم همین حالا کسی رو که میدونه شب بخوابه صبح نمیشه می‌شناسم بچه‌هایی رو که الان خونه‌هاشون همه آواره شده ترکشای سرخ موشک بارون برای دخترا گوشواره شده می‌دونم که آخرش بهار میاد آتیش و یه روز گلستون می‌کنیم قبل افطار پای هفت سین هممون مردم غزه دعاتون می‌کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌دونم که آخرش بهار میاد آتیش و یه روز گلستون می‌کنیم قبل افطار پای هفت سین هممون مردم غزه دعاتون می‌کنیم
داغ غیرت نشسته بر جانم بغض بسیار در گلو دارم مُردم از انتظار خون‌خواهی ای خدا! مرگ آرزو دارم قوتشان موشک است و داغ عزیز غزه از التهاب بی‌تاب است رمضان است نامسلمان‌ها تا به کی صلح؟ غزه بی آب است پس کجا رفته غیرت عربی ای امیران سکوت کافی نیست؟ از همان ابتدای الاقصی هرچه گفتید غیر لافی نیست تف به این دولت هزار پدر ننگ بر حامیان بی‌شرفش تیغ خون شهیدهای قیام می‌بُرد راه را روی نفسش سینه‌ی مادران پر از خون است شیرخواران به زیر آوارند کودکان شهید در همه جا پدران سر بریده بر دارند اشک می‌ریزم و پریشانم غزه درد جهان اسلام است گریه‌کن‌‌های زینب کبری روضه‌ی غزه روضه‌ی شام است حرمله بار دیگر آمده تا شیرخوار از کسی شکار کند تو بگو با رباب و اهل حرم دختر مرتضی چه کار کند؟ یک جهان یک‌صدا صدایت زد ای که موعود امت مایی صاحب تیغ ذوالفقار علی مهدی فاطمه! نمی‌آیی؟
اگرچه موقع جان دادنم تهی دستم همین‌که دِین کسی نیست گردنم شادم
من خاک‌بوس کلب غلامان حیدرم راحت بگویمت: سگ درگاه قنبرم رو به علی اگر که بخوانم نماز را در جستجوی حضرت الله اکبرم هرچند کوله‌بار گناه است، بار من اما مران مرا که غزل‌خوان این درم گشتم به گرد کعبه ولی غافل از توام من غافل از علی شده‌ام خاک بر سرم هرکس عبادتی کند او را به شیوه‌ای با سجده بر علی ز ملک هم فراترم بابای من به حب تو ما را سپرده است آموختم ولای تو با شیر مادرم شادم که روز حشر اگر جستجو کنند جز مدح او نبوده به خط‌های دفترم با شوق می‌دوم به سوی مرگ تا مگر روی علی ببینم در وقت آخرم
«نجف نرفته چه داند فراق یعنی چه؟» صفای گنبد و صحن و رواق یعنی چه؟ بدون حب علی اشتیاق یعنی چه؟ بدون نان علی ارتزاق یعنی چه؟ هرآن چه هست مرا از خم نجف دارم سگ علی‌م بر عالمی شرف دارم
امیرالمومنینی جز علی هرگز نمی‌دانم نمازی را که بی حب علی باشد نمی‌خوانم
خاکم به سر که بی‌سر و پایی شبیه من در بین شهر شهره به نام حسین شد
به دست خلق ورق‌های خیس می‌بینی اگر که خاطره‌های تو را کتاب کنم
نداشت سفره‌ی افطار غزه جز باروت بگو که فطریه با قوت خون حساب کنند
پریشان کردی و رفتی و رنجاندی مرا، اما زمان، عشق مرا بین هیاهوی تو ثابت کرد
4_5837007507570037638.mp3
3.91M
«این صدای های و هوی ذوالفقار حیدر است» به نفس: حاج شعر:
بلند باد نشانت سه‌رنگ پرچم من! که از بلندی نامت به وجد می‌آیم...
1_4877235974.mp3
22.07M
برا حسین مردن شروع زندگیه نماز و سینه‌زنی نماد بندگیه به نفس: حاج شعر: هیات ثارالله زنجان
عطر شهادت شهر را آکنده کرده یاد رجایی را رییسی زنده کرده
با اشک و غربت وعده‌ای دیرینه داریم امروز بغضی بی‌صدا در سینه داریم باز از میان جمع خوبان رفت یاری ای پیرمرد روستا او رفت آری او هم‌دم محروم بود و یار مردم وا کرد تا می‌شد گره از کار مردم عطر شهادت شهر را آکنده کرده یاد رجایی را رییسی زنده کرده خدمت به خلق الله بود اندیشه‌ی او خاک بهشتی داشت آری ریشه‌ی او از اژدهای هول‌ناک کفر سر زد او از تبار بت‌شکن‌ها بود و پر زد آری رییسی مکتب خدمت بنا کرد درهای قبلا بسته را کوشید و وا کرد با عزم خود تحریم‌ها را کم‌اثر کرد او نقشه‌های دشمنان را بی‌ثمر کرد راه خدومان تا ابد پاینده بادا یاد تمامی شهیدان زنده بادا ما در زمستانیم و پیش رو بهار است ای شیعیان! دوران سخت انتظار است باید برای روز بعد آماده باشیم باید که عاشق‌پیشه و دل‌داده باشیم ما با خدا با شاه جنگیدیم و ماندیم پای عقیده داغ‌ها دیدیم و ماندیم ما وارث خون شهیدان قیامیم سربازهای پیرو راه امامیم یا در میان جنگ یا میدان خدمت مهر شهادت می‌خورد پایان خدمت هرچند از داغ عزیزان بی‌قراریم ای دوستان راه کمی تا قله داریم
بغضیم و در حصار نبودت شکسته‌ایم تنها به روی ماه تو امید بسته ایم! ای دوست! ما کنار تو آرام میشویم هرچند در میانه‌ی طوفان نشسته‌ایم...
در سوت و کور شب چراغی گشت روشن خورشید بالا آمد و گسترد دامن ترسید فرمان‌دار تاریکی از این نور فهمید روشن می‌شود اسرار مستور کوشید تا خورشید خاموشی بگیرد می‌خواست دنیا در همین ظلمت بمیرد خواب و خور و شهوت فراوان بود آن روز دوران بی‌عاری انسان بود آن روز انسان؛ همان که اشرف مخلوق‌ها بود- در جستجوی مقصدی تا ناکجا بود پرواز ممنوع! آسمانش را گرفتند از دست انسان آرمانش را گرفتند گفتند: باید از خدا و دین گذر کرد باید به هرنحوی فسادی بیشتر کرد با انگ و تهمت گوشه‌ای راندند دین را آن‌ها از آزادی چه می‌خواهند؟ این را بی‌یار در سیل بلا افتاد انسان آن‌قدر در خود غرق شد، جان داد انسان حین هیاهوی نبرد خون و شمشیر وقتی که پر می‌شد جهان از ظلم و تزویر مردی که مستحکم از ایمان بود آمد وقتی نفس‌ها رو به پایان بود آمد جغرافیای تازه‌ای را وعده‌ می‌داد می‌گفت: انسان اصل خود را برده از یاد! او از افق‌های جدیدی حرف می‌زد او حرف از یک گفتمان ژرف می‌زد از نسل ابراهیم بود و بت‌شکن شد کابوس شب‌های سیاه اهرمن شد برگی جدید از دفتر تاریخ وا کرد او راز عزت‌ داشتن را برملا کرد امروز جان ما جهان ما خمینی است هم مکتب و هم آرمان ما خمینی است
بر لب غزه خنده‌ی فتح است عید قربان سال آینده...
من از بین نامزدهای انقلابی به رای می‌دهم. اول: یقین دارم او به نقش‌آفرینی تمدنی جمهوری اسلامی در جهان باور دارد و هرچه از برنامه‌اش را خواندم بیشتر از واقف بودنش بر این امر مطمئن شدم. این نگاه در شرایط امروزی، که تاریخ در حال ورق خوردن است، لازمه‌ی هر کسی است که بر منصب ریاست جمهوری می‌نشیند. رییس جمهور باید از اعماق وجود به آرمان‌های انقلاب اسلامی باور داشته باشد و بداند که در دنیای امروز چه باید کرد. هم معقتد است و هم می‌داند باید چه کرد. دوم: صرف متعهد بودن به این آرمان برای نشستن بر صندلی ریاست جمهور کافی نیست. او باید قبلا به ما اثبات کرده باشد که اگر جایی قرار بگیرد، با پاک‌دستی و مجاهدانه، کار را دنبال خواهد کرد. کارنامه‌ی پر است از نقش‌آفرینی‌های موثر، در سطوح گوناگون. او از پایین‌ترین سطوح اداری کار را شروع و پله‌پله رشد کرد. هرجا هم کار کرده، تحول‌افرین بوده. چه در دوران وزارت خارجه، چه در دوران دبیری شورای‌عالی امنیت ملی، چه در دوران نماینده‌ی رهبری در همان شورا و چه در دولت سایه. خیلی وقت است امتحانش را پس داده. اگر قالی‌باف در رشد صنعت موشکی ما تاثیر داشته، که داشته، حتما جلیلی هم یکی از مهم‌ترین اشخاصی است که در ایجاد امنیت مقتدرانه‌ی داخلی و خارجی ایران اسلامی  نقش‌آفرینی کلان کرده است. سوم: رییس جمهور باید پاک‌دست و فسادستیز باشد. آن‌چه از سیستم بروکراسی اداری ما پیداست، رخوت است و ناکارآمدی. رییس جمهور باید چشم روی تمام منافع شخصی و حزبی ببندد تا بتواند کار مردم را راه بیندازد و برای راه انداختن کار مردم اول باید اولویت داشته باشد، بعد باید برنامه بنویسد و نهایتا هم باید اجرایش کند. اگر رییس جمهور پاک‌دست نباشد، در هر سه‌ی این بخش‌ها، ممکن است منافع فردی و جناحی را بر منافع ملی ارجحیت بدهد، آن وقت ما با یک ساختار فاسد رو به رو خواهیم شد، کما اینکه نشانه‌های این فساد اداری در حال حاضر نیز روشن است. رییس جمهور باید بتواند مقتدرانه تصمیمش را اجرایی کند و تنها کسی می‌تواند مقتدر باشد که «پاک‌دست» است. حتی یک نقطه‌ی خاکستری هم در کارنامه‌اش نیست و این شهادت همه است. چهارم: رییس جمهور باید ظرفیت‌های ملی و جهانی را تا امروز شناخته باشد و برای استفاده از آنها برنامه ریخته باشد تا بتواند بعد از انتخاب شدن توسط مردم آن برنامه را اجرایی کند. از بین نامزدها و برنامه‌هایشان، این ویژگی‌ها تنها در برنامه‌ی دیده می‌شود. پنجم: در کنار تمام استدلال‌های ایجابی که برای انتخاب این شخص دارم، چند استدلال سلبی هم برای عدم انتخاب دیگران دارم. مثل روش حذف گزینه‌ای که زمان کنکور از آن استفاده می‌کردیم. -آقای پورمحمدی و آقای پزشکیان، بی‌برنامه، بی‌اولویت و تَکراری‌اند. -آقای قاضی‌زاده‌ی هاشمی، شخصیتی انقلابی و مسلمان است، اما به نظرم فاقد برخی از نکاتی که بالاتر عرض کردم. البته حس می‌کنم شاید این‌بار به نفع آقای قالی‌باف کنار برود. -آقای زاکانی، پرتلاش، باایده، پاک‌دست و انقلابی است، اما از نظرم در آینده ظرفیت هایش بیش‌تر به کار ایران می‌آید تا امروز. اگرچه فکر می‌کنم ایشان به نفع آقای جلیلی کنار می‌کشند. -و اما آقای قالی‌باف. ایشان مدیر قدرتمندی است، کارنامه‌ی اجرایی خوبی هم دارد، آقا هم از مجلسی که رییسش ایشان بود تمجیدهای زیادی داشته‌اند، اما به دو دلیل به ایشان رای نمی‌دهم: ۱. مدل مدیریتی قالی‌باف نتیجه‌محور است. در شهرداری تهران، اتفاقات بزرگ «اجرایی» زیادی افتاد و همه هم قدردان زحمات ایشان هستند، اما در کنارش، هویت تهران از بین رفت و شهر فروخته شد. نتیجه حاصل شد، ما به «شهر مدرن» نزدیک شدیم، مترو و اتوبان و پل ساخته شد، اما هویت شهر از بین رفت. قالی‌باف می‌خواست شهر را مدرن کند، این کار را هم کرد، اما هیچ وقت به این پرسش پاسخ نداد که چرا نسخه‌ای که برای تهران پیچید، «مدرنیزاسیون» بود نه «هویت‌سازی بومی»؟ اگر امروز مشارکت مردم تهران در انتخابات این‌قدر پایین است و عملا از لحاظ فرهنگی در حال سقوط است، حتما یکی از مقصرانش بی‌ایده بودن آقای قالی‌باف در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی است. علاوه بر این‌که فقط نتیجه‌محور بودن، لاجرم فسادزا است. ۲. آقای قالی‌باف کارنامه دارد، اما در کارنامه‌اش نقاط سیاهی هم دیده می‌شود. نقاط سیاهی که اتفاقا مهم‌اند. در ذهن مردم سوالات و ابهامات بسیاری در مورد ایشان وجود دارد، اما در مورد آقای جلیلی، خیر! اتهام آقای جلیلی در اذهان عمومی، انقلابی بودنش است اما اتهام آقای قالی‌باف چیزهای دیگر. البته در یک حالت به ایشان رای خواهم داد و آن‌هم کنار کشیدن آقای جلیلی است. این تا این‌جا...
26.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاور یک بی‌یار باش! زاغه‌نشین بیدار باش! رو به روی سیم و زر ای کارگر هشیار باش! شعر:
تا بر سر هر مأذنه گل‌بانگ اذان است تکبیر فراخواندن ما سینه‌زنان است
حرام بادم اگر روضه را به نان بفروشم اگر که اشک غمت را به این و آن بفروشم
اگر به منِ شاعر بگویند در دورترین نقطه‌ی دنیا، عاشقی را پیدا کردیم که هزار و سیصد و هشتاد و پنج سال دارد و هر لحظه‌ی این بیست‌هزار و هشتصد روز را برای معشوقش گریه کرده است، حتما تمام کار و زندگی‌ام را رها می‌کنم، با هرچه بشود خودم را به آن نقطه‌ی دوردست می‌رسانم تا آن آدم را قبل اینکه از دنیا برود ببینم! عشق، آدم‌کش است. می‌سوزاند جان را و درمیان همین سوختن، ققنوسی زنده می‌شود که جز باآتش عشق، پا به عرصه‌ی حیات نمی‌گذاشت. طعم و رنگ بوی اشک عاشق با هر اشک دیگری فرق دارد. عاشق‌ها تحت تاثیر فعل و انفعالات شیمیایی اشک نمی‌ریزند، آن‌ها جگرشان می‌سوزد تا اشک از چشمشان جاری شود. برای همین دیدن انسانی که ۱۳۸۵ سال است در داغ معشوقش زار می‌زند، فرصتی گران‌مایه است که نباید از دستش داد. از سال ۶۱ هجری تا امروز، لحظه‌ای در این عالم نبوده که حسین بن علی گریه‌کن نداشته باشد. هرکس، با هرزبانی که دارد برای حسین گریه می‌کند‌. یکی دمام می‌زند، یکی گل به سرش می‌مالد، یکی با دسته‌ی شاه‌حسینی‌ها همراه می‌شود، یکی طلا می‌فروشد، یکی ده روز عرق نمی‌خورد یکی شصت روز به سر و سینه می‌زند یکی هم مثل من، می‌گردد دنبال کهنه‌عاشق‌ها! لا به لای هیات‌های با اصل و نسب کوچه‌های قدیمی تهران. تا دلتان بخواهد عاشق دیده‌ام و داستان عاشق‌ها را خوانده‌ام. اما قسم می‌خورم که فرهاد و مجنون و رامین و بیژن و امیرارسلان و خسرو و زال و همه‌ی دیگر عاشق‌های تاریخ ادبیات ما و جهان باید جلوی عاشقان حسین بن علی لنگ بیندازند‌. جلوی همین پدرهایی که هرسال اول محرم برای بچه‌هایشان سیاهی نو می‌خرند، همین مادرهایی که بچه‌هایشان را وسط روضه شیر می‌دهند، همین بچه‌هایی که وسط روضه، آن‌قدر بازی می‌کنند که مداح «مظلوم» نکشیده، هفت پادشاه را خواب دیده‌اند، همین جوان‌هایی که شصت روز، صبح و شب، آواره‌ی روضه‌ها می‌شوند، همین پیرمردها و پیرزن‌هایی که از وقتی یادشان است ظهر عاشورا قیمه خورده‌اند، همین مردها و زنانی که هنوز، بعد این‌همه سال، وقتی کسی روضه‌ی عباس می‌خواند گریه می‌کنند. ما عاشقان بی‌مثال تاریخیم. کجای دنیا دیده‌اید جوان‌ها از تفریح و پول درآوردنشان بزنند، که دور هم، یک‌جا جمع شوند و برای یک نفر گریه کنند؟ جز این‌جا، که عطر حسین با خاکش عجین شده است.
من خاک‌بوس کلب غلامان حیدرم راحت بگویمت: سگ درگاه قنبرم رو به علی اگر که بخوانم نماز را در جستجوی حضرت الله اکبرم هرچند کوله‌بار گناه است، بار من اما مران مرا که غزل‌خوان این درم گشتم به گرد کعبه ولی غافل از توام من غافل از علی شده‌ام خاک بر سرم هرکس عبادتی کند او را به شیوه‌ای با سجده بر علی ز ملک هم فراترم بابای من به حب تو ما را سپرده است آموختم ولای تو با شیر مادرم شادم که روز حشر اگر جستجو کنند جز مدح او نبوده به خط‌های دفترم با شوق می‌دوم به سوی مرگ تا مگر روی علی ببینم در وقت آخرم
نیمی از پیکرت میان عباست نیم دیگر کجای کرببلاست؟
4_5915691991332556334.mp3
12.18M
حسین رفت ته گودال عزتش برا ما شد... شب هشتم محرم ۱۴۰۲ هیات ثارالله زنجان به نفس: حاج شعر:
در کربلا کنار حسین غریب باش عالم پر از یزید اگر شد، حبیب باش
4_5834513879622754461.mp3
16.63M
می‌دونم این خرابه اخر خطه اونی که رفتنی میشه رقیته به نفس: حاج شعر: دهه‌ی دوم محرم ۱۴۰۳- هیات اصحاب الحسین