#شهیدانه ♥️↓
در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود. محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم: دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود، هیچ کس نتونست از این جا رد بشه.
گفت: بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم.
رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی...
محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد. آهسته گفتم: اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط.
جور خاصی پرسید: دیگه چه کاری باید بکنیم! گفتم چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه...
گفت: یک کار دیگه هم باید انجام داد.
گفتم: چه کاری؟
با حال عجیبی جواب داد: توسل !!
اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم...
-سرباز روح الله
#شهیدمحمودکاوه
═🍃🕊🍃════
☔️@sedaybaran