#برشی_از_یک_کتاب
آیا تاکنون با اندیشههای فانتزی و وهمآلود یک دختربچه به جهان رویاهایش سفر کردهاید؟ افکاری که ما را در دنیای شیرین و خیالی غرق کند تا مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص ندهیم؛ همانها که پرسشهای فلسفی عمیقی از زندگی، مرگ و هستی مطرح میکند و ما را در طول داستان به چالش میکشد.
عاشق مترسک - فیلیس هستینگز
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
من از طوفان نمی ترسم، زیرا دارم یاد می گیرم که چگونه کشتی خود را بادبانی کنم
“زنان کوچک – لوییزا می آلکوت”
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
چرا مرا دوست نداری؟ همان اندازه سوال غیرممکنی است (هرچند کمتر آزاردهنده است) که پرسیدن این که چرا دوستم داری؟ در هردو مورد، در چارچوب عشق، رودرروی اراده ضعیف قرار میگیریم، در مقابل این واقعیت که عشق، موهبتی است که به ما هدیه شده، موهبتی که هرگز نه میتوانیم و نه لیاقتش را داریم که تشخیصاش بدهیم. در پرسشهایی از این دست، مجبوریم یا به سوی خودبینی کامل تمایل پیدا کینم یا از طرف دیگر، به حقارت مطلق: مگر چه کردهام که مستحق عشق باشم؟ پرسشی که عاشق شریف و فروتن میپرسد؛ کار بدی نکردم. مگر چه کردهام که از عشق محروم باشم؟
– [کتاب جستارهایی در باب عشق اثر آلن دوباتن]
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
من بارها زنبور قورت دادهام. و سالی حداقل دو بار یه پرنده میخوره به سرم. همیشه وقتی دارم سر یکی داد میزنم میخورم زمین. وقتی پیانو میزنم محاله درش رو انگشت هام بسته نشه. امکان نداره شب بخوام از رو ریل قطار رد بشم و یهو یه قطار بوق زنان نیاد طرفم، محاله موقع رد شدن از وسط محوطهی چمن فوارهها کار نیفتن. هر نردبانی ازش رفتم بالا یه پلهش زیر پام شکسته. محاله ممکنه روز تولدم مریض نشم. هر بار سفر میکنم یه روز بعد از جشن میرسم به شهر. آخه آدم ممکنه به چندتا زن چاق بگه باردار شدنت مبارک؟
کتاب ریگ روان اثر استیو تولتز
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
یادآوری خاطرات تلخ گذشته اغلب کار معقولی نیست. این خاطرات مثل مینهای خنثینشدهای هستند که در میدان وسیعی دفن شدهاند؛ میدانی که دور تا دور آن سیم خاردار کشیده شده است. با این حال هر لحظه ممکن است از سر بدشانسی و بیاحتیاطی محض کسی برود آن طرف سیمها و یکی از آنها منفجر شود و زندگی را -که خیلی هم چیز معرکهای نیست- حداقل برای مدتی، از آنچه هست تحملناپذیرتر کند.
بخشی از کتاب 《بهترین شکل ممکن:مصطفی مستور》
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب 📚
به چشمهایت اعتماد نکن.
آنها فقط محدودیتها را نشانت میدهند.
با فهم و درکت نگاه کن، به دنبال چیزی بگرد که میدانی و راه پرواز را خواهی دید.
محدودیتی در کار نیست...
#جاناتان_مرغ_دریایی
#ریچارد_باخ
🌈⃟🏡 @SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب 📚
انگیزه های خود را به طور کامل تشریح کنید!
به این نتیجه خواهید رسید که هرگز هیچ کس، کاری را کاملاً به خاطر دیگری انجام نمی دهد.
تمام کارها متوجه جهت خود آدم، تمام خدمات برای خود و تمام عشق ها، عشق به خود است.
شاید بهتر باشد که به عزیزترین و نزدیک ترین کس ِخود فکر کنید. عمیق تر حفر کنید و پی خواهید برد که کسی که شما دوست دارید، او نیست.
چیزی که شما دوست دارید، احساس مطبوعی است که چنین عشقی را در شما بیدار می کند!
آدم در نهایت، عاشق آرزوها و اشتیاق های خود است.
#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_د_یالوم
🌈⃟🏡 @SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
صاحب میخانه ای در روستای دوردستی نزدیک شهر اولایت اسپانیا تابلویی در آنجا نصب کرده است با این مضمون:
درست زمانی که موفق شدم به تمام جوابها دست پیدا کنم، تمام سوالات عوض شدند.
مرشد میگوید: ما همواره به فکر پیدا کردن جواب هستیم. احساس می کنیم که یافتن پاسخ ها برای درک معنای حیات ضروری است، اما از آن مهمتر این است که به طور کامل به زندگی دل بدهیم وبه زمان اجازه دهیم که به مرور راز های هستی مان را بر ما آشکار کند.
اگر زیاد به دنبال پیدا کردن معنا برای هستی باشیم، مانع ایفای نقش طبیعت می شویم و از درک آیات خدا عاجز میمانیم.
مکتوب - پائولو کوئلیو
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب 📚
شازده کوچولو پرسید :
آدم ها می گویند نیش مارها کشنده است؟
مار گفت:
زخم زبان خودشان که بدتر است.
آدم ها همیشه ناامیدت می کنند بچه جان
تنها کاری که هم خوب بلدن همین یکیست.
#شازده_کوچولو
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
🌈⃟🏡 @SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
روی ماه خداوند را ببوس
مصطفی مستور
وقتی طلوع کردی من ان بالا بودم پشت شیشه. محو تو. اخ که گاهی پایین چه قدر بهتر از بالاست! تو نمیدانستی من چه بازی غریبی را شروع کرده ام. تو ان پایین مثل یک حجم ابی میدرخشیدی و من به هر چه رنگ ابی بود حسودی ام میشد…
و تو هنوز نمیدانستی من چه بازی غریبی را شروع کرده ام.
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
در زندگی مشکلات بزرگ نیست که به آدم با اراده احتیاج دارد بلکه به نظرم با خنده به استقبال مشکلات کوچک رفتن، واقعا احتیاج به عزم و اراده دارد
من هم سعی می کنم چنین اراده ای را در خود به وجود بیاورم. می خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی فقط یک بازی ست و من باید تا آنجا که می توانم ماهرانه و درست آن را بازی کنم. چه در این بازی ببرم و چه ببازم، در هر حال شانه ها را بالا می اندازم و می خندم.
خوشی های بزرگ زیاد مهم نیستند مهم این است که آدم بتواند با چیزهاي کوچک خیلی خوش باشد...
بابا لنگ دراز/ #جین_وبستر
@SEDAYE_ELAHE
#برشی_از_یک_کتاب
سعی کن در برابر تغییراتی که پیش رویت می گذارند مقاومت نکنی. بگذار زندگی مسیرش را برود؛ و از زیر و رو شدن زندگی ات نترس. از کجا می دانی سوی دیگر زندگی بهتر از سمتی که به آن خو گرفته ای نیست؟
ملت عشق📖
@SEDAYE_ELAHE