eitaa logo
🏴صدای مطهرآبادزرند🏴
699 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
24 فایل
کانال((رسمی)) خبری صدای مطهرآباد💠نگین منطقه بهشت وحدت💠 تحت نظارت اداره ارشاد اسلامی شهرستان زرند 🌹 جهت ارتباط با ادمین ها 09162497800و09139982830و09133402583
مشاهده در ایتا
دانلود
وصف چگونگي مرگ و مردن سختي جان كندن و حسرت از دست دادن دنيا به دنياپرستان هجوم آورد، بدنها در سختي جان كندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مي دارد، و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود مي بيند و با گوش مي شنود و با عقل درست مي انديشد كه عمرش را در پي چه كارهايي تباه كرده؟ و روزگارش را چگونه سپري نمود؟ به ياد ثروتهايي كه جمع كرده مي افتد، همان ثروتهايي كه در جمع آوري آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده و اكنون گناه جمع آوري آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدايي با آنها فرا رسيد، و براي وارثان باقيمانده است تا از آن بهره مند گردند، و روزگار خود گذرانند، راحتي و خوشي آن براي ديگري و كيفر آن بر دوش اوست، و او در گرو اين اموال است كه دست خود را از پشيماني مي گزد. به خاطر واقعيتهايي كه هنگام مرگ مشاهده كرده است. در اين حالت از آنچه كه در زندگي دنيا به آن علاقمند بود بي اعتناشده آرزو مي كند، اي كاش آن كسي كه در گذشته بر ثروت او رشك مي برد، اين اموال را جمع كرده بود، اما مرگ همچنان بر اعضا بدن او چيره مي شود، تا آنكه گوش او مانند زبانش از كار مي افتد، پس در ميان خانواده اش افتاده نه مي تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود، پيوسته به صورت آنان نگاه مي كند، و حركات زبانشان را مي نگرد اما صداي كلمات آنان را نمي شنود، سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مي گيرد، و چشم او نيز مانند گوشش از كار مي افتد، و روح از بدن او خارج مي شود، و چون مرداري در بين خانواده خويش بر زمين مي ماند كه از نشستن در كنار او وحشت دارند، و از او دور مي شوند. نه سوگواران را ياري مي كند و نه خواننده اي را پاسخ مي دهد، سپس او را به سوي منزلگاهش در درون زمين مي برند، و به دست عملش مي سپارند و براي هميشه از ديدارش چشم مي پوشند
وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود، و خواست الهي فرا رسد، و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد، و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد، و زمين را به شدت بلرزاند، و تكان سخت دهد، كه كوهها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگاري بر يكديگر كوبيده و متلاشي شده و با خاك يكسان گردد سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده، درآورد، و پس از فرسودگي تازه شان گرداند، و پس از پراكنده شدن، همه را گردآورد، سپس براي حسابرسي و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد، به گروهي نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد، اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاي دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانه اي كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند و حالات زندگي آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند، و بيماريها در آنها نفوذ نخواهد كرد، خطراتي دامنگيرشان نمي شود، و سفري در پيش ندارند تا از منزلي به منزل ديگر كوچ كنند. و اما گنهكاران را در بدترين منزلگاه درآورد، و دست و پاي آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد، جامه هاي آتشين بر بدنشان پوشاند، و در عذابي كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روي آنها بسته، و صداي شعله ها هراس انگيز است قرار دهد. جايگاهي كه هرگز از آن خارج نگردند، و براي اسيران آن غرامتي نپذيرند، و زنجيرهاي آن گسسته نمي شود، مدتي براي عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدي تا فرا رسد
پارسايي پيامبر (ص) پيامبر (ص) دنيا را كوچك شمرد و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد، آن را خوار مي شمرد و در نزد ديگران خوار و بي مقدار معرفي فرمود. و مي دانست كه خداوند براي احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت و آن را براي ناچيز بودنش به ديگران بخشيد، پيامبر (ص) از جان و دل به دنيا پشت كرد، و ياد آن را در دلش ميراند، دوست مي داشت كه زينتهاي دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخري تهيه نسازد، يا اقامت در آن را آرزوها نكند، و براي تبليغ احكامي كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد، و امت اسلامي را با هشدارهاي لازم نصيحت كرد، و با بشارتها مردم را به سوي بهشت فرا خواند، و از آتش جهنم پرهيز داد.
اندرز به ياران ره آورد برخي از مباني اعتقادي همانا بهترين چيزي كه انسانها مي توانند با آن به خداي سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، كه جهاد قله بلند اسلام، و يكتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زكات تكليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودكننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه هاي پنهاني نابودكننده گناهان، و صدقه آشكارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي دارد، و نيكوكاري، از ذلت و خواري نگه مي دارد
در نكوهش دنيا هشدار از دنياپرستي پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنياي حرام مي ترسانم، زيرا در كام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهشهاي نفساني پوشيده شده، و با نعمتهاي زودگذر دوستي مي ورزد، با متاع اندك زيبا جلوه مي كند، و در لباس آرزوها خود را نشان مي دهد، و با زينت غرور خود را مي آرايد، شادي آن دوام ندارد، و كسي از اندوه آن ايمن نيست
ماهيت دنيا دنياي حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار، و كشنده اي تبهكار است، و آ نگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهشهاي آنان دمساز شد مي نگرند كه جز سرابي بيش نيست كه خداي سبحان فرمود: (زندگي چون آبي ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله گياهان فراوان روييد سپس خشك شده، باد آنها را پراكنده نمود و خدا بر همه چيز قادر و تواناست). كسي كه از دنيا شادماني نديد جز آنكه پس از آن با اشك و آه روبرو شد، هنوز با خوشيهاي دنيا روبرو نشده است كه با ناراحتيها و پشت كردن آن مبتلا مي گردد، شبنمي از رفاه و خوشي دنيا بر كسي فرود نيامده جز آنكه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مي كنند،
ماهيت دنيا هرکس صبحگاهان بياري كسي برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسي مي زند، اگر از يك طرف شيرين و گوارا باشد از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. كسي از فراواني نعمتهاي دنيا كام نگرفت جز آنكه مشكلات و سختيها دامنگير او شد، شبي را در آغوش امن دنيا به سر نبرده جز آنكه صبحگاهان بالهاي ترس و وحشت بر سر او كوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگي دارد، فاني و زودگذر است، و هر كس در آن زندگي مي كند فنا مي پذيرد
روش برخورد با دنيا در زاد و توشه آن جز تقوا خبري نيست، كسي كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مي برد، و آن كس كه در پي به دست آوردن متاع بيشتري از دنيا باشد وسائل نابودي خود را فراهم كرده، و به زودي از دست مي رود، بسا افرادي كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطميناني كه به خاك و خونش كشيد، چه انسانهاي باعظمتي را كه خوار و كوچك ساخت، و بسا فخرفروشاني را كه به خاك ذلت افكند حكومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگاني آن تيره و تار، گواراي آن شور، و شيريني آن تلخ، غذاي آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوشيده است، زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيماري است، حكومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شكست خورده متاع آن نكبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود.
عبرت از گذشتگان آيا شما در جاي گذشتگان خود به سر نمي بريد؟ كه عمرشان از شما طولاني تر و آثارشان با دوامتر، و آرزويشان درازتر، و افرادشان بيشتر، و لشگريانشان انبوه تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند؟ و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند بي توشه اي كه آنان را براي رسيدن به منزلگاه كفايت كند، و بي مركبي كه آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده ايد كه دنيا خود را فداي آنان كرده باشد؟ يا به گونه اي ياريشان داده با با آنان به نيكي به سر برده باشد؟ نه هرگز!! بلكه سختي و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد، با سختيها آنان را سست و با مصيبتها ذليل و خوارشان نمود، و بيني آنان را به خاك ماليد و لگدمال كرد، و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت، شما ديديد! دنيا آن كس را كه برابر آن فروتني كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدم داشت، كه گويا جاودانه مي ماند، نشناخت و روي خوش نشان نداد تا آنكه از دنيا رفت، آيا جز گرسنگي توشه اي به آنها سپرد؟ آيا جز در سختي فرودشان نياورد؟ و آيا روشني دنيا جز تاريكي، و سرانجامش جز پشيماني بود؟
در نكوهش دنيا پرهيز دادن از دنياپرستي شما را از دنياپرستي مي ترسانم، زيرا منزلگاهي براي كوچ كردن، نه منزلي براي هميشه ماندن است، دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايي مي فريبد، خانه اي كه نزد خداوند بي مقدار است زيرا كه حلال آن با حرام، و خوبي آن با بدي، و زندگي در آن با مرگ، و شيريني آن با تلخيها درآميخته است، خداوند آن را براي دوستانش انتخاب نكرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود خير دنيا اندك و شر آن آماده و فراهم آمده اش پراكنده، و ملك آن غارت شده، و آباداني آن رو به ويراني نهاده است، چه ارزشي دارد خانه اي كه پايه هاي آن در حال فرو ريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان مي پذيرد؟ و چه لذتي دارد زندگاني كه چونان مدت سفر به آخر مي رسد؟
روش برخورد با دنيا مردم! آنچه را خدا واجب كرده جزو خواسته هاي خود بدانيد، و در پرداختن حقوق الهي از او ياري طلبيد، و پيش از آنكه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد، همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مي گريد، و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است، و اگر چه براي نعمتهاي فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند اما با نفس خود در دشمني بسياري قرار دارند.
در اندرز به مردم ارزش ستايش و شهادت به يگانگي خدا ستايش خداوندي را سزاست كه حمد و ستايش را به نعمتها، و نعمتها را به شكرگزاري پيوند داد، خداي را بر نعمتهايش آن گونه ستايش مي كنيم كه بر بلاهايش، و براي به راه آوردن نفس سركش كه در برابر اوامر الهي سستي مي كند، و در ارتكاب زشتيها كه نهي فرمود شتاب دارد، از خدا ياري مي خواهيم، و از گناهاني كه علم خدا به آنها احاطه دارد و كتابش آنها را برشمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش مي كنيم، علم خداوندي كه كمتر نارسايي نداشته، و كتابي كه چيزي را وانگذاشته است، به خدا ايمان داريم، ايمان كسي كه غيبها را به چشم خود ديده، و بر آنچه وعده داده اند آگاه است، ايماني كه اخلاص آن شرك را زدوده، و يقين آن شك را نابود كرده است. و گواهي مي دهيم كه خدايي نيست جز خداي يكتا، نه شريكي دارد و نه همتايي، و گواهي مي دهيم كه حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده اوست (كه درود خدا بر او و خاندانش باد) اين دو گواهي (شهادتين) گفتار را بالا مي برند، و كردار و عمل را به پيشگاه خدا مي رسانند، ترازويي كه اين دو گواهي را در آن نهند سبك نباشد، اگر بردارند با چيز ديگري سنگين نخواهد شد.