🟡 شبهه
چطور امکان داره که با وجود جوّ نظامی حاکم بر ایران در بهمن ۵۷ اجازه ورود هواپیمای امام خمینی به ایران داده شد؟این خواست دولت انگلیس بود که حکومت دینی بر ایران حاکم بشه
🟢 پاسخ
🔹 اولاً اگر امام خمینی مهره آمریکا و انگلیس بودند، پس راز این همه دشمنی آمریکا و انگلیس با ملت و انقلاب ایران و جنایت هایی که در حق انقلاب اسلامی ایران روا داشته می شود از جمله ترور ، تحریم ، تحریک صدام به جنگ ، ممانعت از پیشرفت های علمی، تحریم، بلوکه کردن اموال ملت، فتنه انگیزی ها و حمایت از فتنه گران و ... چیست؟
ثانیاً فرانسه قانوناً نمیتوانست هیچ اقدامی در ممانعت از حضرت امام انجام دهد، با این وجود تلاشهای زیادی برای ممانعت از پرواز امام راحل انجام داد، از اخلال در صدور گذرنامه همراهان امام گرفته تا بیمه نکردن هواپیما.
ضمن اینکه طرحهای خطرناکی برای پرواز ریخته شده بود که شاید خوشخیالی در تحقق آنها، فرانسه و بعضی کشورهای دیگر را نسبت به بیخطر بودن پرواز مطمئن میکرد، مانند آنچه فردوست در خاطراتش در مورد انفجار هواپیما یاد کرده (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص ۶۰۷) یا ربودن هواپیما و انتقال به یکی از جزایر خلیج فارس (خاطرات دکتر صادق طباطبایی ص ۱۷۸)
دولت آمریکا هم تمام تلاش خویش را به کار بسته بود تا از ورود امام خمینی ره به میهن ممانعت به عمل آورد . در این راستا در دی ماه سال ۵۷ (۱۷-۱۱ دی ۵۷) ، کنفرانسی به نام گوادلوپ با حضور سران چهار کشور فرانسه ، انگلیس ، آمریکا و آلمان برگزار شد که با توجه به افزایش یافتن شعله های انقلاب در آن جلسه مقرر شد تا شاه از ایران برود و زمام امور را به بختیار بسپارد. به دنبال این تصمیم مقرر شد تا دولت فرانسه به نمایندگی از آمریکا پیامی را به امام خمینی بفرستد تا ضمن دعوت حضرت امام به حمایت از دولت بختیار ، از امام خواسته شود تا اقداماتی را به منظور جلوگیری از بروز هر گونه کودتا در ارتش شاهنشاهی انجام دهند.
اما امام خمینی ره با درایتی بی نظیر در پاسخ به دولت فرانسه که واسطه ابلاغ پیام کارتر بود چنین فرمودند : «پیام آقاى کارتر، دو جهت در آن بود؛ یکى راجع به موافقت کردن با حکومت فعلى، که دولت بختیار باشد ... و یکى هم راجع به احتمال کودتاى نظامى و یا پیش بینى کودتاى نظامى، پیش بینى کشتار وسیع مردم، که ما را از آن مى ترسانید.
اما راجع به دولت بختیار؛ شما سفارش مى کنید که ما برخلاف قوانین خود عمل کنیم. بر فرض آنکه من چنین خطایى بکنم، ملت ما حاضر نخواهد بود ..... و اما قضیه کودتا. ... من کودتا را نه به صلاح ملت مى دانم، و نه به صلاح امریکا؛ اگر (کودتا) بشود از چشم شما مى دانیم! .... این تمام پیغام من است به کارتر. ( صحیفه امام، ج ۵، ص: ۳۷۷)
ژنرال هایزر مجری کودتا (که امام خمینی هم پیشبینی کرده بودند) نیز در کتاب خاطرات خود به این مساله اشاره کرده و بر لزوم جلوگیری از ورود امام تا زمان تکمیل آمادگی برای کودتا که نیازمند زمانی حدودا ۱۰ الی ۲۰ روز پس از خروج از شاه از کشور بود تاکید دارد . وی در کتاب خاطرات خود چنین می نویسد : « اگر بتوانیم چند روز مراجعت [آیت الله] خمینی را به تاخیر اندازیم برای ما واقعا فرق می کند . اگر شاه فردا برود و [آیت الله] خمینی روز بعد بیاید همه برنامه های ما نقش بر آب می شود» (خاطرات ژنرال هایزر ، ص ۲۰۸ به نقل از خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۱۶۶)
دکتر صادق طباطبایی از همراهان حضرت امام در فرانسه که از نزدیک شاهد این تلاش ها بود چنین مینویسد: «با اعلام بازگشت امام به ایران پیغامها و توصیه های فراوانی به ایشان می شد که حالا به ایران نروید یا سفر را به تعویق بیاندازید... جالب اینکه کارتر هم پیام داد که برای حفظ جان خودتان بهتر است سفر را به مدتی بعد موکول کنید. مقامات فرانسوی از طریق دوستان و آشنایان همین پیغام را می دادند. بعدها معلوم شد که ژنرال هایزر و نیز شاپور بختیار از طریق سفیر فرانسه در تهران درخواست کرده بودند که مقامات فرانسوی به هر نحو ممکن بازگشت امام را به تعویق بیاندازد.»(خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۲۰۳)
خود بختیار هم میگوید:
«من می خواستم یک کاری بکنم که آیت الله خمینی نیاید؛ گاهی می گفتم تامین جانش را نمی توانم بکنم و گاهی می گفتم اگر کشته بشود چنین و چنان می شود ... یک روز به سفیر فرانسه گفتم شما میتوانید این پیغام مرا به پرزیدنت ژیسکاردستن ، همین امروز برسانید ... مستقیما به او بگویید که بختیار از شما خواهش می کند که به هر تقدیر و وسیله ای که میدانید آمدن آیت الله خمینی را به ایران به تعویق بیاندازید . دیگر چگونگی اش را من از اینجا نمی توانم بگویم...سفیر فردای آن روز آمد و به من گفت که ما اقدام کردیم اما ایشان (آیت الله خمینی) میگوید من قانع نشدم به ایران نروم» (شاپور بختیار، ص ۱۲۹)
🆔 @shobhe_shenasi
#ادامه_دارد 👇
هدایت شده از متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
حوالی سالهای ۵۹ و ۶۰ بود که واحد تازه تأسیس اطلاعات سپاه، به شکلی سخت و فشرده مشغول کشف و انهدام خانه تیمیهای فراوان سازمان مجاهدین خلق بود؛ تشکیلاتی تروریستی که در بین مردم به سازمان #منافقین معروف شده بود.
🔺 در میان عملیاتهای رصد و کشف فعالیتهای خرابکارانهی منافقین بود، که ناگهان اتفاقی افتاد که تاپیش از این سابقه نداشت: تیمهای عملیاتی اطلاعات #سپاه چندتا از خانههایی را که اصطلاحاً #زیر_ضربه برده بودند، خالی بود.
⭕ یعنی بعد از ساعتها و حتی روزها تلاش شبانهروزی برای #تعقیب_و_مراقبت اعضای سازمان، زیر نظر گرفتن میتینگهایشان و در نهایت کشف یک خانه تیمی و طراحی عملیات برای حمله به آن، وقتی وارد خانه میشدند، هیچ خبری از افراد و اسناد و مدارک و اسلحه نبود؛ هیچ! مشخص بود که قبلاً خانه کاملاً تخلیه شده.
⛔ تکرار چندبارهی این اتفاق کارشناسان اطلاعاتی و مأموران امنیتی را تقریباً به یقین رساند که احتمالاً پای یک #نفوذی در میان است.
🔴 حالا کار سختتر شده بود؛ علاوه بر پیگیری و تلاش برای پیدا کردن خانه تیمیها باید دنبال یک نفوذی هم میگشتند. بخش عذابآور ماجرا اینجا بود که برای کشف این نفوذی باید «بین #خودی ها دنبالش بگردی»
✅ بالاخره پس از تلاش فراوان و اقدامات متعدد کنترلی بر روی اعضای ستاد، یک اسم بیش از بقیه در مظان اتهام قرار گرفت: #عباس_زریباف
#ادامه_دارد ...
#متسا
#مرجع_ترویج_سواد_امنیتی
@matsa_ir