eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
9.4هزار دنبال‌کننده
543 عکس
146 ویدیو
31 فایل
مهدی جمشیدی (نویسنده و فرهنگ‌پژوه)
مشاهده در ایتا
دانلود
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719301290074077424 🗒 نیروهای اصیل جبهه‌ی معرفتی انقلاب، همواره تأکید می‌کردند که در انتخاب سیاسی، شرط اول عبارت است از خلوص در «تفکر/هویت/نگرش». امروز، رهبر انقلاب نیز گفتند اصلح، در درجه‌ی اول کسی است که به «مبانی انقلاب»، اعتقاد راسخ و قلبی داشته باشد. التقاط و تجددزدگی و غربی‌مآبی، در نقطه‌ی مقابل این برداشت است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719308445508060174 🗒 درباره‌ی مناظره‌-۱ ایده‌ی جلیلی درباره‌ی «احیای روستا»، به معنای یک انقلاب اجتماعی است. اگر نسبت «مرکز/پیرامون» که بر معادله‌ی «شهر/روستا» حاکم شده، دگرگون شود، هم اتفاق اقتصادی ماندگار رخ خواهد داد و هم چرخش فرهنگی زیرساختی. باید این نسبت صدساله‌ی اخیر را معکوس کرد و به بافت بومی و طبیعی بازگشت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719309320738121649 🗒 درباره‌ی مناظره‌-۲ پزشکیان برای جبران فقر طرح و فقدان ایده‌اش در گفتار، این بار به «متن‌خوانی» پرداخت؛ اما این کنش، رسانه‌ای و جذاب نیست. معرکه‌ی مناظره، «کلاس انشاخوانی» نیست؛ آن هم خوانش خسته‌کننده و بی‌احساس. باید بر اساس فهم درونی‌شده، با مردم سخن گفت؛ کاری که از عهده‌ی پزشکیان، ساخته نیست. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719311388779208592 🗒 درباره‌ی مناظره‌-۳ بعضی نسخه‌ها، ذیل «عالم تجدد» و برآمده از آن هستند، اما بعضی نسخه‌ها، از «عالم انقلاب اسلامی» برمی‌خیزند و جنس و سنخ متفاوت دارند. باید فاصله‌ها را سنجید تا مشخص شود که چه کسی، «رویکرد تمدنی» به حل مسأله‌ها دارد. جلیلی در افق تمدن اسلامی می‌اندیشد و منطق حل‌مسأله‌اش، متفاوت است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719312298279955920 🗒 درباره‌ی مناظره‌-۴ پزشکیان در بخش اول، «متن‌خوانی» کرد و در بخش دوم، همان سخنانی را «تکرار» کرد که از آغاز انتخابات گفته بود. تمام اندیشه‌اش را برای ریاست‌جمهوری می‌توان در «یک صفحه» نگاشت؛ هرچه می‌گوید تکرار است و بیش از این، حرفی برای گفتن ندارد. عجیب است که اصلاح‌طلبان، دست او را پر نکرده‌اند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719320710355669235 🗒 درباره‌ی مناظره-۵ جلیلی از «جهش» سخن می‌گوید. جهش یعنی برداشتن گام بلند و رقم‌زدن اتفاق بزرگ؛ یعنی نه‌فقط می‌توان، بلکه بسیار می‌توان؛ یعنی باید به فراتر از حل‌مسأله اندیشید؛ یعنی استقرار یک دولت تمدنی؛ یعنی طلوع یک تاریخ فشرده و عهد متراکم؛ یعنی عبور از روزمرگی و اکنون‌زدگی و نگاه به پس‌فردا. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719328032835147552 🗒 اگر «اصلح»، جلیلی است و اگر او «بدنه‌ی اجتماعی گسترده‌»ای یافته، پس بدون هیچ تردیدی، قاطع و محکم بایستیم و از او دفاع کنیم؛ چه اجماع رخ بدهد و چه رخ ندهد. چنانچه اراده‌ی مؤمنانه‌ی ما دچار تزلزل نشود، او «فاصله‌ی ناچیز»ی با ریاست‌جمهوری دارد. او همچنان قدرت و کشش بسیج‌گری اجتماعی بیش از این را دارد. ،،،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: خوشبختانه جلیلی در نظرسنجی‌های معتبر، اول است و تجمعات هواداران او نیز نشان می‌دهد که غالب است‌. اصلاحات، تاکنون نتوانسته بدنه‌ی اجتماعی وسیعی بیابد و ظریف و خاتمی نیز به همین دلیل به میدان آمده‌اند. بااین‌حال، جلیلی در موقعیت اجتماعی بهتری قرار دارد. اجماع، خوب است اما مشروط به «توافق بر اصلح». https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻«مدیریت جهادی» یا «مدیریت تکنوکراتیک»؟! 🖊مهدی جمشیدی ۱. ازآنجاکه پس از انتشار نوشته‌هایم در نقد تکنوکراتیسم، در کنار همراهی‌ها، برخی نقدها نیز بیان گردیدند، بر آن شدم که اندکی دربارۀ موضع رهبر انقلاب بنویسم. رهبر انقلاب در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۳ دیداری با آقای قالیباف، شهردار تهران، به همراه اعضای شواری شهر داشته‌اند که مختصری از آن در قالب خبر منتشر شده است. ایشان در ابتدا، از اقدامات «سخت‌افزاری» و «ساخت‌وسازی» تمجید می‌کنند و آنها را به «مدیریت جهادی» نسبت می‌دهند: «اقدامات شهرداری در بخش‌های مختلف همچون تمیزی شهر، فضای سبز و بوستان‌ها، ساخت بزرگراه‌ها و پل‌ها، گسترش مترو، و ایجاد فضاهای ورزشی، کاملاً برجسته و خوب بوده است. ... اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیّت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، قابل‌حل است.» ۲. پس تعبیر مدیریت جهادی، «منحصر» و «محدود» به این لایه از اقدامات بوده و دلیلی در دست نیست که بتوان آن را به لایه‌های دیگر، «تعمیم» داد، بلکه دلیل برخلاف این تعمیم وجود دارد؛ چراکه رهبر انقلاب، در بخش دیگری از سخنانش که مسألۀ «هویّت/ سبک زندگی/ معنا/ ارزش‌ها/ فرهنگ» را مطرح می‌نمایند، سویۀ «انتقادی» و «سلبی» دارند و می‌گویند: «حقیقتاً معماری و نمای تهران، نمای یک شهر اسلامی نیست و شهرداری و شورای شهر باید این موضوع را جزو جدّی‌ترین مسائل خود بدانند. ... باید هرچه ممکن است، محیط زندگی شهر به گونه‌ای طراحی و ساخته شود که تحقّق سبک زندگیِ اسلامی، راحت‌تر امکان‌پذیر باشد.» این توصیه به معنی آن است که در طول هشت‌سال مدیریت آقای قالیباف بر شهرداری تهران، این امر به عنوان یک «مسألۀ جدّی» در نظر گرفته نشده بود و خروجی و اثر محسوسی نداشته است؛ یعنی هرچند ساخت‌وسازها و کارهای عمرانیِ فراوانی صورت گرفته اما این اقدامات، در چهارچوب نظریۀ «شهر اسلامی» نبوده و ازاین‌جهت، کمکی به استقرار «سبک زندگیِ اسلامی» نکرده‌اند. رویکرد تکنوکراتیک، در همین‌جا نمایان می‌شود که در امر بازسازی، اعتنا و اهتمام به «هویّت» ندارد و فقط می‌سازد و بنا می‌کند. به‌این‌ترتیب، اگرچه شهر، «آباد» می‌شود، اما «اسلامی» نمی‌شود و «شهر توسعه‌یافته»، جایگزین «شهر اسلامی» می‌شود. این در حالی است که برخلاف رویکرد تکنوکراتیک، رویکرد انقلابی بر این باور است که حتی ساخت‌وساز و عمران و آبادی نیز می‌تواند با فرهنگ و سبک زندگی، ارتباط جدّی برقرار کند و تسهیل‌گر یا مانع آن باشد. ۳. در بخش بعدی نیز باز رهبر انقلاب، به نقد فرهنگی و هویّتیِ خود ادامه می‌دهند و می‌گویند: «کارها و اقدامات فرهنگی، همچون شمشیر دو دَم است؛ اگر همراه با محتوای خوب باشد، بستر اصلاح جامعه خواهد بود، اما اگر با محتوای نامناسب باشد، بستر گسترش نابسامانی و کژی خواهد شد. در مراکز فرهنگی، همچنین باید از افرادِ اهل فرهنگی استفاده کرد که واقعاً متدیّن و انقلابی و معتقد به اسلام سیاسی و مردم‌سالاریِ دینی باشند.» در نقد نخست، رهبر انقلاب این نظر را مطرح کردند که «معماری» و «ساخت‌وساز»، دلالت و اثر فرهنگی دارد و نباید دچار یک‌سویه‌نگری‌های تکنوکراتیک شد، اما در اینجا، به سراغ خودِ «فرهنگ» می‌آیند و می‌گویند در این عرصۀ نرم‌افزاری، «محتواهای نامناسب» ارائه شده است. البته ایشان این سخن را در قالب هشدار و انذار می‌گویند؛ ولی روشن است که این سخن در خلاء و به عنوان یک فرض ذهنی نبوده، بلکه از واقعیّتی حکایت می‌کند که در جریان است. به نظر می‌رسد که این انتقاد، به سبب نفوذ نیروها و جریان‌های اصلاح‌طلب به مراکز فرهنگیِ شهرداری تهران بوده که گویا آقای قالیباف، به اشتراک نسبیِ با آنها رسیده و سهمیه‌هایی را به آنها واگذار کرده بود. پس کار فرهنگی، به‌خودی‌خود، اصالت ندارد، بلکه آنچه مهم است، ماهیّت کار فرهنگی است که باید برخاسته از ارزش‌های اسلامی و انقلابی باشد و حتی کارگزاران آن نیز باید خودشان به این ارزش‌ها، تعهد و تقیّد داشته باشند. در مقابل، تجربۀ شهرداری تهران، نشانگر نوعی تساهل‌وتسامح بود؛ چنان‌که به نام میدان‌دادن به همۀ سلایق، جهت‌گیری‌های نامنطبق با انقلاب نیز فرصت ظهور یافتند. این امر، جزو خصوصیّات نیروهای تکنوکرات است که اگر هم به فرهنگ بپردازند، روایت صوری و خنثی از آن دارند و مطلقِ فرهنگ را اراده می‌کنند و گاه نیز برای توجیه جهت‌گیری خویش، کارهای فرهنگیِ نمایشی و تزیینی در زمینۀ هویّت اسلامی و انقلابی انجام می‌دهند که از صورت و ظاهر و پوسته، فراتر نمی‌رود. باید تأمّل کرد که این منطق، چقدر با رویکرد دولت سازندگی که در اختیار نیروهای تکنوکرات بود، تفاوت دارد. 🖇 خبر دیدار را در اینجا بخوانید: https://khl.ink/f/24963 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719376609673129547 🗒 سعید جلیلی، یک «سیاست‌مدار سفید» است؛ در میدان و معرکه بوده، اما هیچ لغزش و حاشیه‌ای نداشته. رئیس‌جمهور باید این‌چنین باشد؛ لکه‌های سیاه و خاکستری، صلاحیتش را ساقط می‌کند. این یعنی «تقوای سیاسی» در متن قدرت. پس می‌توان به جلیلی، اعتماد دینی و انقلابی داشت و از قدرت‌گرفتن خودش و اطرافیانش هراس نداشت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719385231312944578 🗒 در دوگانه‌ی «قالیباف/پزشکیان»، شکاف خطرناکی پیرامون «حاشیه‌های قالیباف» شکل خواهد گرفت و خاکستری‌ها به عدالت‌خواهی شعاری و صوری پزشکیان رأی خواهند داد. روی «نقطه‌ی حساس خاکستری‌ها» که عدالت است، بازی نکنید. افول اجتماعی قالیباف در انتخابات مجلس نیز، ریشه در همین حاشیه‌ها داشت و هنوز ترمیم نشده. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتار کوتاه: گفتمان لیبرال-تکنوکرات‌ها (تبارشناسی پزشکیان) ۳ تیر ۱۴۰۳ در مؤسسه‌ی فکرت https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻پزشکیان به‌مثابه مترسکِ بی‌تحرّک: فضیلتِ فقدان! 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. نگاشتن دربارۀ پزشکیان، دشوار است؛ چون مانند این است که آدمی بخواهد اوصاف «هیچ» را بگوید و به شرح «عدم» بپردازد. هرچه در گفته‌های وی در دورۀ تبلیغات انتخاباتی تأمّل کردم، بیشتروبیشتر مأیوس و سرخورده شدم و دریافتم که گویا وی درکی از مسائل کلان و ملّی ندارد و در «قوارۀ ریاست‌جمهوری» نیست. همۀ گفته‌های وی در این دوره، این قبیل گزاره‌ها بود: «سیاست‌های کلّی وجود دارد»، «برنامۀ هفتم نوشته شده»، «نباید با یکدیگر دعوا کنیم»، «برجام، خوب است»، «باید با دنیا رابطه داشته باشیم» و «من نمی‌فهمم و کارشناسان می‌فهمند» ... . به‌واقع، کسی‌که می‌خواهد جامۀ ریاست‌جمهوری به تن کند، می‌تواند این‌قدر دچار فقر ایده و فکر و راهکار باشد؟! این کلّیّات تکراری و بی‌خاصیّت، حتی ارزش یک گفتگوی رسانه‌ای نیز ندارند؛ چه رسد به نشستن بر کرسی ریاست‌جمهوری. و تأسف‌برانگیزتر این‌که با وجود آشکارشدن این ضعف، تلاش نمی‌کند که آن را برطرف نماید، بلکه با «ارجاع‌دهی به کارشناسان»، می‌گریزد و به مسأله‌ها پاسخ نمی‌دهد. مخاطب از خود می‌پرسد که پس او به چه سبب خود را نامزد ریاست‌جمهوری کرده است؟! او در خود چه دیده است؟! چه فضیلتی در وی وجود دارد که باید بر اساس آن به وی رأی داد؟! مگر با این گزاره‌های کلّی و خطابی و تکراری می‌توان ایران را مدیریت کرد؟! [دوّم]. به‌نظرم پزشکیان، شخصیت درهم‌ریخته و شلخته‌ای دارد و به‌طور طبیعی، نمی‌تواند با مسأله‌ها، مواجهۀ منضبط و منطقی داشته باشد. ذهن او، مسأله را ساده می‌کند و یک روایت علیل و مخدوش از آن ارائه می‌کند که گویا در این میان، خودِ مسأله دچار انهدام و فروپاشی می‌شود. گفتارهایش، هیچ هندسۀ مشخصی ندارند و سخت، گرفتار آشفتگی هستند؛ تکه‌تکه و نچسب و گسسته. نقطۀ مرکزی ندارد و از یک خاستگاه برنمی‌خیزد. نمی‌تواند به ذهنیّت خویش، نظم و سامان بدهد و برای خود، چهارچوب‌های منطقی تعریف کند. این امر بدان دلیل است که هم اشراف و احاطه ندارد و هم حس مسئولیّت. کسی که مسأله را نمی‌شناسد و درک به‌شدّت سطحی و بی‌مایه از آن دارد، به بدیهیات می‌رسد و یا به بیراهه‌ها. همیشه سرگردان و پریشان است و یا به اصول کلّی و واضح دعوت می‌کند. وقتی خودکار به با دقتی به دست می‌گیرد و پس از نوشتن، آن را با بی‌اعتنایی روی کاغذ می‌اندازد و یا پوشه‌ای که در دست دارد را به روی زمین پرتاب می‌کند، می‌توان فهمید که این رفتارهای شلخته و بی‌نظم و درهم‌ریخته، حاکی از یک ذهنیّت مشوّش و متلاطم است. [سوّم]. پزشکیان نمی‌تواند سخنش را بسط بدهد و توضیح‌های جدیدی از آنچه که در ذهن دارد ارائه نماید. پس از «یک ساعت»، همۀ داشته‌ها و اندوخته‌هایش به «پایان» می‌رسد و به «تکرار» می‌رسد. بیش از این نباید از او انتظار داشت. ذخایر فکری او، به‌شدّت اندک و ناچیز هستند و گفتگوی با او به سرعت به مرحلۀ خسته‌کننده و ملالت‌بار می‌رسد. او فقط یک‌بار به مسأله فکر می‌کند و سپس همان را برای بارها، تکرار می‌کند و از تکرار نیز، حس شرمندگی و خجلت ندارد. برای خودِ او، چنین منطقِ رسوایی، عادی شده است. تصوّر وی از سیاست‌مداری این است که کار به عهدۀ دیگران است و او تنها باید در صدر بنشیند و اجماع ایجاد کند؛ همین و بس. او درکی از پیچیدگی‌های عالَم سیاست ندارد و نمی‌داند که نقش رئیس‌جمهور، بسیار بیشتر و بزرگ‌تر از تصوّرات خام اوست. چگونه نخبگان می‌توانند کسی را که فهمی از مسأله‌ها ندارد، به‌عنوان مدار اجماع و کانون توافق بپذیرند و به حکمیّت و ریاست او گردن بنهند؟! در ذهن هر یک از آنها، این پرسش چالش‌برانگیز و آزاردهنده، بازیگری می‌کند که کسی همچون پزشکیان، چه فضیلتی نسبت به ما دارد، جز آن‌که به پشتوانۀ نیروها و جریان‌های سیاسی، آرائی را به دست آورده است؟! دراین‌حال، رئیس‌جمهور به یک «مترسکِ بی‌تحرّک» تبدیل خواهد شد که اقتدار پوشالی و ظاهری دارد، اما مسأله این است که اطرافیان او، «گنجشک» نیستند که از وی بهراسند؛ بلکه در لحظه‌های بحرانی، تصمیم مستقلِ خود را می‌گیرند و بازی سیاسی را خراب می‌کنند؛ همان کاری که محمد فاضلی در میزگرد فرهنگی انجام داد و بی‌اعتنا به نظر پزشکیان، صحنه را ترک کرد. وی بی‌اقتدار است و تمثیل مترسکِ بی‌تحرّک، می‌تواند واقعیّت ریاست‌جمهوری او را نشان بدهد. در این میان، پزشکیان باید به یک «نظاره‌گر» تقلیل یابد که ارادۀ مؤثّر و بازدارنده‌ای ندارد و دولتش، بی‌صاحب و در نوسان و پُرتنش است. آنچه که این روزها در ستادِ بی‌دروپیکر او می‌گذرد، نمایی است از آنچه که فردا در دولتِ سیّال و ژله‌ای او شکل خواهد گرفت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻اجماع، اصلحیّت، خاکستری‌ها 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. در همۀ دوره‌های انتخاباتی، این‌گونه بوده که منطق ائتلاف و وحدت‌شان، «تحمیلی» و «پدرسالارانه» بوده است. اگر بتوانند، نظرسازی می‌کنند و اگر نتوانند حتی نظرسنجی را معتبر نمی‌شمارند و بهانه‌های دیگر می‌یابند. «گفتمان انقلاب» را طوری تعریف می‌کنند که فلان شخص، در کانونش بنشیند و بشود مصداقِ تمام‌عیارِ انقلابی‌گری؛ همان کسی‌که خودش و یارانش، انقلابی‌های اصیل را «سوپرانقلابی» می‌خواندند و می‌خوانند. مگر در انقلابی‌گری، «حقیقت» و «ارزش‌ها» و «مبانی انقلاب»، ملاک نیست و نباید همه را با آنها سنجید؟! چرا در اینجا، باید «شخص» را معیار و میزان انگاشت و در برابر ضعف‌ها و لغزش‌های بزرگش، اغماض کرد؟! پس تفاوت انقلابی‌ها با رقیبِ سکولار در چیست؟! چه ملاک «اصلحیّت» را در نظر بگیریم و چه ملاک «گرایش جامعه» را، باید جانب جلیلی را بگیریم، اما برخی چنین نمی‌کنند و حتی به طرف مقابل، نسبت وحدت‌شکنی و اجماع‌شکنی می‌دهند! چرا همۀ ارزش‌ها و معیارها را به خاطر یک شخص، به حاشیه رانده‌اید و او را مبنای حقیقت انگاشته‌اید؟! چرا باید در هر انتخاباتی، او با همۀ حاشیه‌هایش به جبهۀ انقلاب تحمیل شود و این جبهه، بار «هزینه‌ها» و «حاشیه‌ها»ی او را به دوش بکشد؟! [دوّم]. رهبر انقلاب در آخرین موضع‌گیری انتخاباتی‌شان، تصریح کردند که «اصلح، آن کسی است که در درجۀ اوّل، به مبانی این انقلاب و این نظام، اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.» معنی «در درجۀ اوّل» این است که چنانچه این خصوصیّت را آنچنان که باید نداشت، نباید به سراغ گزینۀ خصوصیّت دوّم که کارآمدی است رفت. «کارآمدی منهای اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب»، چیزی می‌شود شبیه عملکرد تکنوکرات‌ها. پس اصل حاکم و تعیین‌کننده، «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» است و اعتقاد نیز در عملِ مدیریتی، جلوه‌گر می‌شود؛ یعنی نمی‌توان به ادعای زبانی، اکتفا کرد. در اینجا باید وارد تطبیقِ «مبانی» بر «مصادیق» شد و حقیقت را دریافت. کسی‌که در فتنۀ سال هشتادوهشت، موضع‌گیری صریح و بهنگامی نداشته؛ کسی‌که در دوران مدیریتش، جنبه‌های فرهنگیِ اقداماتِ سخت‌افزاری‌اش را نادیده گرفته؛ کسی‌که در اغتشاش اخیر، دوپهلو سخن گفت و از نیروی انتظامی خواست که عذرخواهی کند؛ کسی‌که دربارۀ حجاب، منطق تکثّرگرایی و تساهل‌وتسامح را در پیش می‌گیرد؛ کسی‌که لایحۀ حجاب را معطل و معوّق نگاه می‌دارد؛ کسی‌که با وجود تصریح رهبر انقلاب به سامان‌دهی فضای مجازی، سکوت اختیار می‌کند؛ کسی‌که برای ریاستش، لابی‌گری می‌کند؛ کسی‌که آشکارا می‌گوید با فیلترینگ، مخالف است و می‌خواهد شبکه‌های اجتماعیِ غربی، همچنان ساختارِ ذهنیِ مردم را بفرسایند؛ کسی‌که از اساس، لایۀ فکری و معرفتی ندارد و تفکّراتش، ساخته‌وپرداختۀ مشاورانش است؛ و ... مصداقِ کسی است که «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» دارد؟! باید در تعریف «مبانی انقلاب»، تجدیدنظر کرد تا بتوان او را از این جهت، اصلح دانست! [سوّم]. جلیلی، نیامده که برود؛ او خواهد ماند و کنار نخواهد کشید. منطقِ سیاسیِ او، تکلیف‌اندیشی است و به سبب این تکلیف است که آمده و «شکست» برای او معنا ندارد. در این‌که او اصلح است و خواهد ماند، تردیدی نداشته باشید و به‌جای اجماع، دربارۀ بسطِ بدنۀ اجتماعی‌اش کوشش کنید. اگر او در این مدّت اندک، این‌چنین پیشروی اجتماعی داشته و توانسته در خاکستری‌ها نفوذ کند، چرا نتواند بیش از این پیش برود؟! می‌گویند جلیلی نمی‌تواند «رأی خاکستری‌ها» را به دست آورد و ازاین‌رو، باید از او صرف‌نظر کرد. اما رأیِ بالای جلیلی که در نظرسنجی‌ها اخیر، نمایان شده، حاکی از چیست؟! این حجم از رأی به جلیلی، رأیِ «حامیان خاص» و «هوادارانِ ایدئولوژیکِ» او است، یا این‌که او توانسته از این لایه، فراتر برود و رأی بخش مهمی از «خاکستری‌ها» را نیز به دست آورد؟! هواداران خاصِ جلیلی، این اندازه پُرشمار نیستند، بلکه واقعیّت این است که او به دلیل قرارگرفتن در امتداد رئیسی، توانسته یک «پایگاه اجتماعیِ جدّی» بیابد. این پایگاه اجتماعیِ جدید، شامل خاکستری‌ها نیز می‌شود؛ همان‌ها که درد «عدالت» و «معیشت» دارند و از «تبعیض» و «فساد» و «ویژه‌خواری» و «آقازادگی» و «اشرافی‌گری» خسته‌اند. اینان احساس کردند که جلیلی، همان کسی است که می‌تواند همانند رئیسی عمل کند و سخن از عدالت و محروم‌نوازی، شعار انتخاباتی‌اش نیست. خاکستری‌ها باید احساس کنند که «صادقانه» با آنها سخن گفته می‌شود؛ آنها تفاوت میان صداقت و تصنّع را می‌فهمند و درمی‌یابند که لفظ عدالت، سازگاری با زندگی و مدیریت چه کسانی ندارد. این فهم طبیعی و عامیانه از جلیلی، شکل گرفته و خاکستری‌ها، ازاین‌جهت است که با او هم‌ذات‌پنداری می‌کنند. دیگران چنین قابلیتی ندارند؛ وگرنه این سبد رأی، از آنِ آنها می‌شد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719423571875726806 🗒 کسی‌که دست راستش، وزیر خارجه‌ی روحانی (ظریف)، و دست چپش، وزیر ارتباطات روحانی (آذری‌جهرمی) است، چگونه ادعا می‌کند که «امتداد روحانی» نیست؟! پزشکیان، صداقت سیاسی ندارد؛ چون نمی‌خواهد تصریح کند که به دنبال تشکیل «دولت سوم روحانی» است؛ دولت تنبل‌های در انتظار بیگانه، دولت پیران سرمایه‌دار، دولت توقف. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719426076571797862 🗒 رهبر انقلاب گفتند اصلح، آن کسی است که در درجه‌ی اوّل به «مبانی انقلاب»، اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد، اما آقای پناهیان، معیار «اجرا» را در درجه‌ی اوّل نشانده‌اند! با این تناقض چه کنیم؟! جز این است که باید به سخن صریح رهبر انقلاب عمل کنیم، نه ترجیحات سلیقه‌ای آقای پناهیان؟! اصلح، سعید جلیلی است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719433753463499868 🗒 «تکنوکرات‌های لیبرال» و‌ «تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی»، دو لبه‌ی یک قیچی هستند: «نواصلا‌ح‌طلبی» و «نواصول‌گرایی»، نقاط مشترک فراوانی دارند و انقلاب را با چالش استحاله، مواجه می‌کنند. «آرمان‌گرایی انقلابی» را انتخاب کنید که نسخه‌ی علاج دردهای معیشتی و معنوی است و جامعه نیز به آن مایل شده. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖇 استاد شهریار زرشناس، در آخرین لحظه‌های مباحثات سیاسی و انتخاباتی، درحالی‌که نگران آینده‌ی انقلاب از سوی دو جریان لیبرال‌ها و تکنوکرات‌ها بود، این گفتار سیاسی را عرضه کرد و سعید جلیلی را تنها گزینه‌‌ای دانست که می‌تواند در امتداد آرمان‌گرایی انقلابی، افق‌گشایی کند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719455987701215520 🗒 ایسپا، یکی از دقیق‌ترین آمارها را در انتخابات‌های گذشته ارائه کرده. اکنون میدان رقابت، مشخص و نهایی شده؛ دوگانه‌ی «جلیلی/پزشکیان» شکل گرفته. پس رأی‌تان را نسوزانید و خارج از «زمین رقابت»، بازی نکنید که بی‌فایده است. جامعه به «جلیلی»، اقبال و گرایش نشان داده و او به «طرف اصلی رقابت» تبدیل شده. ،،،،،،، 🖇 تعلیقه: در اینجا، من بر اساس منطق «جدل» موضع‌گیری کرده‌ام. در نوشته‌های قبلی نیز تصریح کردم که اگر معتقد به معیار «اصلحیت» نیستید، حداقل به معیار خودتان که «نظرسنجی» است وفادار بمانید و زیر میز نزنید. خوشبختانه اکنون، اصلح، «مقبول» نیز شده است و دیگر بهانه‌ای در دست ندارند. اینک ما با «اصلح مقبول» مواجه هستیم. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719481632121202085 🗒 دقایقی پیش، استاد علیرضا شجاعی‌زند -جامعه‌شناس انقلابی- به من گفتند که در این لحظه‌های تعیین‌کننده، با «فتنه‌ی ترس» در جبهه‌ی انقلاب و مردم مؤمن، مواجه شده‌ایم. آری، باید از «ترس»، بترسیم، نه از «لیبرال‌ها». حاصل ترس، «تردید» است و تردید نیز به گزینه‌ی «عبور از اصلح» می‌انجامد. نترسیم و نترسانیم. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719501369182448168 🗒 رأی من، همچنان همان است که بوده. و تا آخر نیز. مهم نیست که فلان منبری و مداح و سردار و آقازاده چه گفته‌اند. مهم این است که رهبر انقلاب گفتند به کسی رأی بدهید که در درجه‌ی اول، «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» داشته باشد. من، «سست‌رأی» نیستم که بتوانند در ساعات پایانی، ذهنم با بازی شناختی، مهندسی کنند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719508564365682672 🗒 مرحوم علامه طهرانی: در رأى‌دادن، باید انسان احراز کند که شخص، صلاحیّت تصدّى را داشته و مراتب عالى تقوا و علم و درایت و کاردانى در وى موجود است. اگر کسى را انتخاب کردید و بعداً معلوم شد آن شخص، صلاحیّت کافى نداشته، مسؤولیّت اعمال سیّئۀ آن شخص، دامن‌گیر شما هم خواهد بود(نور مجرد، ج۳، ص۲۲۱). https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719518222262801223 🗒 ایده‌ی «اجماع»، از آغاز هم خطا بود؛ تکرار همان «وحدت‌»های عمل‌گرایانه‌ی مبتنی بر هراس از دیگری بود که اولین قربانی‌اش، حقیقت است. با وجود «شکاف گفتمانی» با تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی، باید دنبال مرزبندی و فاصله‌گیری بود. ما محتاج «رأی ناگفتمانی» نیستیم. بار دیگر، سقوط عیار اجتماعی‌شان را خواهند دید. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719540424024053580 🗒 رهبر انقلاب گفتند به کسی رأی بدهید که در درجه‌ی اول، «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب» داشته باشد. سخن آقای جاودان و هر بزرگ دیگری که با این فرمایش رهبر انقلاب، ناسازگار باشد، اعتبار ندارد. انتخاب اینان در اثر القاء، آغشته به «هراس» است نه مبتنی بر «اصلحیت». رهبر انقلاب، چنین انتخابی از ما نخواسته‌اند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖇 دیشب با استاد شهریار زرشناس، از «فتنه‌ی ترس» که در دل و جان جبهه‌ی انقلاب افکنده شده و این‌که کسانی می‌کوشند «ظرفیت اجتماعی لیبرال‌ها» را بیش از آنچه که واقعیت دارد، نشان بدهند و بر این اساس، «تنازل از اصلح» را توجیه کنند، سخن گفتم. ایشان نیز این ویدئو را برای دفع این نگاه تقلیل‌گرایانه تهیه کردند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1719562028384000019 🗒 ضعف در «اعتقاد واقعی به مبانی انقلاب»، خود را در میدان کارنامه نشان می‌دهد، آنجاکه؛ ۱. کارنامه‌ی اقتصادی به «فساد» و «ویژه‌خواری» و «آقازادگی» گره می‌خورد، ۲. کارنامه‌ی سیاسی به «دوپهلوگویی» و «عدم‌مرزبندی» و «لابی‌گری» و «قدرت‌طلبی»، ۳. و کارنامه‌ی فرهنگی به «رهاسازی» و «تساهل» و «تعلیق شریعت». https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi