eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
9.1هزار دنبال‌کننده
510 عکس
145 ویدیو
31 فایل
مهدی جمشیدی (نویسنده و فرهنگ‌پژوه)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 عنوان: درخشش عهدِ قُدسی: کامیابی انقلاب در گام اوّل 📎 ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی 📎 موضوع: دفاع از حرکت انقلاب در گام اوّل ✅ http://Poiict.ir/17202
🔻 عنوان: اندیشۀ فرهنگی آیت‌الله خامنه‌ای 📎 ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی 📎 موضوع: نظریه‌پردازیِ دینی در زمینۀ فرهنگ ✅ https://poiict.ir/?p=19036
🔻 عنوان: سربازانِ فرمان‌ده: جنگ فرهنگی در وضعیِّت آتش‌به‌اختیار 📎 ناشر: کانون اندیشه جوان 📎 موضوع: نظریه‌پردازیِ دینی در زمینۀ فعّالیّت فرهنگیِ خودجوش https://poiict.ir/?p=20001✅ [نمایشگاه کتاب، مصلای امام خمینی، ورودی ۶۲، راهروی ۲۰، غرفۀ ۱۱]
🔻 عنوان: علم اجتماعیِ اسلامی: بازآفرینیِ نظریۀ استاد مطهری 📎 ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی 📎 موضوع: نظریه‌پردازیِ دینی در زمینۀ فلسفۀ علوم اجتماعی https://poiict.ir/?p=20788
🔻عنوان: علومِ انسانیِ اسلامی در رهیافتِ امام خمینی و آیت‌الله‌خامنه‌ای 📎 ناشر: کتابخانۀ مجلس 📎 موضوع: فلسفۀ علومِ انسانیِ اسلامی 📌 چاپ اوّل، ۱۴۰۱ ۵۵۰ صفحه هفتادوپنج هزار تومان 📚 اوصاف رواییِ این اثر: 1. روایتِ اوّل: نخستین روایت از نظریۀ رهبرانِ انقلاب 2. روایت تحلیلی: استنتاج و استنباط از نظریۀ رهبرانِ انقلاب 3. روایتِ جامع: دربرگرفتن همۀ بُعدها و لایه‌های نظریۀ رهبرانِ انقلاب 4. روایتِ تطبیقی: مقایسۀ و متناظرسازیِ نظریۀ رهبرانِ انقلاب 5. روایتِ عینی: یافتن دلالت‌های سیاستی و ساختاریِ نظریۀ رهبرانِ انقلاب.
🔻 گفتگو با فارس: مساله استقبال جامعه از کتب اندیشه‌ای و عمیق منتشرشده در: http://fna.ir/1ou37o
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 گفتگو با دانشجویان درباره: نظریه دانشگاه اسلامی در چهار دهه گذشته https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻 تکرار یک توصیه به رئیس‌جمهور مهدی جمشیدی 1. رأی و اقبال مردم به شما، به دلیل حس "خدمت" و "مردم‌داری" و "پُرکاری" و "صداقت" بود که در درون مردم ایجاد کردید. 2. این سرمایۀ اجتماعی - که به سختی به دست آمد - با به‌کارگرفتن "نیروهای نامتجانس" با این روحیّات، به‌آسانی از دست می‌رود. 3. پس به‌جای تلاش برای ایجاد "همگرایی میان نیروها و جریان‌های سیاسی" از طریق "سهمیه‌بندی قدرت"، هرچه می‌توانید از آن "گذشتۀ مدیریّتی" فاصله بگیرید؛ چه "سیاست‌ها"ی‌شان و چه "خود"شان. 4. و اگر چنین نکنید، "ناهماهنگی‌ها" و "کم‌تحرّکی‌ها" و "بی‌عملی‌ها"ی آنها به پای دولت انقلابی شما نوشته خواهد شد. 5. "تفاوت واقعی" و "تمایز عملیِ" شما با آن گذشتۀ تلخ، برگ برندۀ شما در غالب‌گرانیدنِ گفتمانِ انقلابی‌گری است. 6. این قاعده، خاص این دولت نیست. هر دولتی که مستقر می‌شود "مدیران متناسب با گفتمان خودش" را بر سر کار می‌آورد و اجازه نمی‌دهد فرصتش از طریق "چانه‌زنی با مدیران قبلی"، از دست برود. 7. گذشته از این، بخشی از تازگی دولت به "تازگی چهره‌هایش" بازمی‌گردد. 8. مدیران بزرگ و عمده که هیچ، حتّی در سطوح بسیار پایین نیز "مقاومت"، فراوان است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
منتشر شد: راه بی‌نهایت [زمینه و زمانۀ دولت جوان حزب‌اللهی] از طاقچه دریافت کنید: https://taaghche.com/book/119331
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻مناظره با موضوع حجاب اجباری-۱ مهدی جمشیدی و میلاد دخانچی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻مناظره با موضوع حجاب اجباری-۲ مهدی جمشیدی و میلاد دخانچی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi منتشرشده در: https://www.instagram.com/tv/CdBhfI3gYrF/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔻در فضیلتِ «عمل» [1]. عالِم دین بودن، به معنای «کناره‌گیری از میدان جهاد» نیست. این تصوّر به وجود نیاید که اگر می‌خواهیم عالِم باشیم، مرجع باشیم، محقّق باشیم، مدرّس عالی‌مقام در حوزه باشیم، لازمه‌اش «کناره‌‌گرفتن از عرصۀ جهاد» است؛ ورود در عرصۀ جهاد، وظیفۀ ما است. امام بزرگوار ما، وارد میدان جهاد شد و آن جهاد عظیم را ایشان انجام داد. [2]. طلّاب و فضلای جوان باید «احساس مسئولیّت» کنند و بدانند که خطاب اوّل، متعلّق به آنها است؛ برای اینکه وظیفۀ اوّلی‌ و اصلیِ‌ روحانیّت عبارت است از دعوت الی‌الخیر و بهترین وسیلۀ دعوت الی‌الخیر هم عبارت است از «عمل» در میدان خیر و در میدان دعوت. بنابراین «وارد شدن در میدان مجاهدت»، برای عالِم دینی و روحانی یک وظیفۀ «اوّلی» و «بدیهی» و «قطعی» است. [3]. جهاد انواع مختلفی دارد: یک وقت ممکن است که «جهاد علمی» رجحان پیدا کند، یک وقت هم «جهاد نظامی» رجحان پیدا میکند، یک وقت «جهاد سیاسی» رجحان پیدا میکند، یک وقت «جهاد اجتماعی» رجحان پیدا میکند. (در دیدار دست‌اندرکاران کنگرۀ شهدای روحانی، 23/10/1398). ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، 📎 کسانی میان «حیات علمی» و «حضور میدانی»، تعارض می‌بینند و به‌گمان این‌که لازمۀ اندیشه‌ورزی و نظریه‌پردازی، «حاشیه‌نشینی» و «بی‌تفاوتی» و «خاموشی» و «نظاره‌گری» است، از «میدان» و «عمل» و «کنشگری» می‌گریزند؛ چه در حوزه و چه در دانشگاه. حکیم، جامع میان «نظر» و «عمل» است و در «قفس ذهن»، حبس نمی‌شود، بلکه به عالَم «عین» و «عمل» و «واقعیّت» نظر می‌افکند و در پی اصلاحِ احوالِ «جامعه» و «تاریخ» روان می‌شود. او فهم متعمّقانه و عالمانه دارد، امّا به «درس‌وبحث»، بسنده نمی‌کند و از «واقعیّت‌های عینی» کناره نمی‌گیرد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻انقلابی، «جَوزده» و «عوام‌زده» نیست! مشکل‌تر از «انقلابی‌بودن»، «انقلابی‌ماندن» است؛ چه فرد، چه جمع، که کلّ مجلس باشد. انقلابی چیست؟ یکی از شاخصه‌های نمایندۀ انقلابی این است که با عموم مردم همراه است امّا «عوام‌زده» نیست. «جَوزده» نشوید. بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سال‌ها به خاطر این بود که «جَوزده» شدیم. «همراهی با مردم»، غیر از «عوام‌زدگی» و «جَوزدگی» و «تحت‌تأثیر های‌وهو قرار گرفتن» است. یکی از مهم‌ترین خصوصیّات امام (رضوان‌الله‌‌علیه) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر شرعی و درست است، می‌ایستاد؛ میگفت همۀ دنیا هم با من مخالف باشند، باشند. قرآن هم همین دستور را به پیغمبر می‌دهد: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَه (انعام، ۱۱۶؛ و اگر از بیشتر کسانى که در [این سر]زمین هستند پیروى کنى، تو را از راه خدا گمراه میکنند). نمایندۀ انقلابی آن کسی است که «جَوزده» نمیشود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّه‌ای مخالفت کردند، نگاه کنید آیا این مخالفین منطق درستی دارند یا ندارند؛ اگر منطق درستی داشتند البتّه میپذیرید، اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم می‌ایستم. اینکه در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این قانون «جنجال» کنند، نباید شما را به زانو دربیاورد. ... شما یک قانونی تنظیم میکنید، امّا به مردم «توضیح» نمیدهید که این قانون چیست و چرا تصویب شده. وقتی توضیح نمیدهید، یک عدّه‌ای فرصت پیدا میکنند علیه آن قانون بنا کنند «جوسازی‌کردن»، «هیاهوکردن» و‌ شما را از تصویب این قانون پشیمان کنند. بنابراین، «تبیین رسانه‌ای قوانین» هم یکی از کارهایی است که خود شما بایستی انجام بدهید.(در دیدار نمایندگان مجلس، 4/3/1401). ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، [1]. مصداق این جملات، کدام قانون در مجلس است؟ کدام قانون بوده که دربارۀ آن «جوسازی» و «جنجال» صورت گرفت و مجلس، عقب نشست؟ روشن است. [2]. پس لازمۀ «همراهی با مردم»، «عوام‌زدگی» نیست؛ حال‌آن‌که دوستان انقلابی به «نظرسنجی‌ها» ارجاع می‌دادند و ما را متهم به «مخالفت با نظر مردم» می‌کردند. «مخالفت اجتماعی»، به دلیل اصلیِ کنار زدن طرح تبدیل شده بود، درحالی‌که تبعیّت از این وضع، «عوام‌زدگی» و «جَوزدگی» و «تحت‌تأثیر های‌وهو قرار گرفتن» بود، نه مصلحت. آیا حاضرند به خطای بزرگ خود اعتراف کنند؟ [3]. جالب اینکه ریاست مجلس و مرکز پژوهش‌های مجلس نیز به‌جای «تبیین رسانه‌ای»، به انفعال و وادادگی روآورند و به دنبالۀ درونیِ جبهۀ حمله‌کنندگان به طرح تبدیل شدند. [4]. از این نکتۀ تلخ نیز نگذریم که چنانچه علامه مصباح می‌گفت «همراهی با مردم، غیر از عوام‌زدگی است» و به آیۀ «وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَه» استناد می‌کرد، بی‌درنگ از سوی بسیاری از دوستان انقلابی، به «نفیِ جمهوریّت» و «ضدّیّت با مردم‌سالاری» متهم می‌شد و ادّعا می‌شد که فلسفۀ سیاسیِ او با رهبر انقلاب، تعارض دارد؛ حال‌آن‌که مردم‌سالاری دینی، مردم‌سالاریِ متعهد و مقیّد به دین است، نه خویش‌بنیاد و رها و وانهاده به رضایت جمعی. ازاین‌رو، گاه باید انسان انقلابی در اثر تقابل با اهواء و امیال جمعی، «هزینۀ اجتماعی» بپردازد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻مراحلِ تکاملیِ انقلاب: «پنج مرحله‌ای» یا «سه مرحله‌ای»؟! مهدی جمشیدی __________________ رهبر انقلاب از یک سو، مراحل تکاملی انقلاب را «پنج مرحله» - یعنی «انقلاب»، «نظام»، «دولت»، «جامعه» و «تمدّن» - و از سوی دیگر در بیانیۀ گام دوّم، «سه مرحله» – یعنی «فرد»، «جامعه» و «تمدّن» - معرفی می‌کنند. آیا این امر، تناقض نیست؟ پاسخ این است که: 1. اگر ایشان بر اساس «یک مبنا»، دو گونه «تقسیم‌بندی» کرده باشند، می‌توان وجود تناقض را پذیرفت، ولی ممکن است یک متفکّر «به اعتبارهای گوناگون» و «از جهات مختلف»، دست به تقسیم‌بندی بزند و در هر یک، از «زاویۀ خاص» به مسأله بنگرد. دراین‌حال، تناقضی وجود نخواهد داشت. پس آنان که به تناقض معتقدند، ابتدا باید ثابت کنند که «معیار تقسیم‌بندیِ» ایشان، واحد بوده است. 2. در آنجا که رهبر انقلاب، مراحل تکاملی انقلاب را پنج مرحله معرفی کرده است، از «زاویۀ تاریخِ تحوّل» به مسألۀ نگریسته و «سیرِ خطیِ زمانی» را طراحی کرده است، امّا در بیانیۀ گام دوّم، از «زاویۀ سطوحِ تحوّل» به مسأله نگریسته و «سیرِ خطیِ لایه‌ای» را معرفی کرده و بیان داشته که تحوّل، از فرد آغاز می‌شود و آن‌گاه در سطح بالاتر، به جامعه می‌رسد و در سطح بسیار بالاتر از جامعه، تمّدن شکل می‌گیرد. پس دو معیار و مبنا در میان بوده است. 3. از طرف دیگر، این دو زنجیرۀ تکاملی، قابل‌جمع با یکدیگر هستند؛ چنان‌که: اوّلاً، مرحلۀ «خودسازی» که در طرح سه مرحله‌ای آمده، در طرحِ پنج مرحله‌ای، «مفروض» انگاشته شده است، امّا هرگز ناساگار با آن نیست و روشن است که ریشۀ همۀ تحوّلات اجتماعی، «تحوّل انفسی» است. ثانیاً، مرحلۀ «جامعه‌سازی» در طرح سه مرحله‌ای، تمام مراحل «انقلاب» و «نظام» و «دولت» و «جامعه» را در طرح پنج مرحله‌ای دربرمی‌گیرد؛ چراکه در اینجا، «معنای عام و کلّی» از لفظ «جامعه» اراده شده است که در میان فرد و تمدّن قرار دارد و هم دولت و هم جامعه – به معنای خاص و محدود - را شامل می‌شود. ثالثاً، مرحلۀ «تمدّن» در هر دو طرح آمده است و مشترک است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻پاسخ به انتقادهایی از کتابِ «طرحِ کلّیِ اندیشۀ اسلامی در قرآن»: روایت پیشاانقلابیِ آیت‌الله خامنه‌ای از نظریه «اسلام انقلابی» منتشرشده در: https://fekrat.net/?p=9334 @fekrat_net
🔻مسأله یکدستیِ‌ حاکمیّت سیاسی مهدی جمشیدی __________________ 1. امام خمینی در دوره "ده ساله" حکومتش، دو نیروی سیاسیِ بسیار مهم را حذف کرد: یکی "بازرگان" که جریان نهضت آزادی را نمایندگی می‌کرد و دیگری، "منتظری" که حامیِ نیروهای منتقد سیاسی بود. 2. این دو، هرگز فعّالیّت "مسلحانه" انجام ندادند و "لشکرکشی خیابانی" و "فتنه" و ... به راه نینداختند، ولی امام خمینی به‌صورتی قاطع و مطلق، هر دو را از عرصه سیاسیِ ‌انقلاب، "حذف" کرد. 3. به دستور مستقیم شخص امام خمینی، بازرگان به‌گونه‌ای محدود شد که حتّی اجازه تشکیل "حزب" نیز نیافت، و منتظری نیز علاوه بر عزل از قائم‌مقامی، حتّی از "اظهارنظر سیاسی" نیز منع گردید و به درس‌وبحثِ حوزوی محدود گشت. 4. البتّه هر دو اقدام امام خمینی، دست‌کم در بستر شرایط تاریخی و حاکمیّتی، صواب و صلاح بودند و هیچ‌گونه نقص و ضعفی، متوجّه امام خمینی نیست. 5. این در حالی است که آیت‌الله خامنه‌ای در طول "سی سال" رهبریِ‌ خویش، هیچ‌یک از جریان‌های سیاسی را "حذف" نکرد؛ چنان‌که هم نیروهای "اصلاح‌طلب" در انتخابات و مناسبات سیاسی حضور دارند و هم نیروهای "اعتدال‌گرا". 6. تنها بخشی از نیروهای این دو جریان که در فتنه، "فعّالیّت عملی" داشتند، کنار گذاشته شدند که این طبیعی است. 7. در "مجمع تشخیص مصلحت نظام" و "شورای عالی انقلاب فرهنگی" و ... نیز ترکیب نیروها از نظر سیاسی، یکدست و همگون نیست. 8. اگر خودِ مردم در دوره‌هایی، جریان‌ سیاسیِ خاصی را برای استقرار در "دولت" و "مجلس" انتخاب می‌کنند و به این واسطه، یک جریان سیاسی، "غالب" می‌شود، نباید "انتخاب مردم" را به "اراده آیت‌الله خامنه‌ای" نسبت داد. 9. با این حال، کسانی به دلیل ضعف‌نفس و لجاجت، اصرار دارند که "شکست‌های اجتماعیِ" ‌خود را به معنیِ‌ "حذفِ مهندسی‌شده" خویش از عرصه سیاسی معرفی کنند، امّا واقعیّت، "عبور مردم" از اینان است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
معنا و مسیرِ بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی.pdf
209.5K
متن پیاده‌شدۀ دو درس‌گفتار با عنوان: 🔻 معنا و مسیرِ بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻در برابر چالشِ «هویّت‌زدایی از انقلاب» 🖋 مهدی جمشیدی _______________________ 1. تأکید چندبارۀ آیت‌الله خامنه‌ای بر «هویّت‌زدایی از انقلاب»، نشان می‌دهد که این امر، یک مسألۀ «راهبردی/ اساسی/ بنیادی» و همچنان «روزآمد» است و چالش‌های معطوف به این کلان‌مسأله، تمام نشده‌اند. 2. انقلاب یک واقعیّت اجتماعیِ قدسی و ملکوتی است که هویّتِ واقعی و مستقل دارد. انقلاب، «شخصیّت» دارد و «سیّال» و «شناور» نیست. 3. هویّت‌زدایی، همان «استحاله/ براندازی نرم/ ایدئولوژی‌زدایی/ حذف ساخت حقیقیِ نظام/ سکولاریسم پنهان» است و در طول سه دهۀ گذشته، آیت‌الله‌ خامنه‌ای با این تعابیر از آن یاد کرده است. 4. هویّت‌زدایی به معنی کنار زدن «ارزش‌های انقلابی» از «انقلاب» است؛ «ارزش‌های غایی و اصالی انقلاب» که شخصیّت متمایز آن را می‌سازند و «ذاتیّات و مقوّمات انقلاب را دربرمی‌گیرند. 5. اگر چنین شود، تنها «پوسته‌ای ظاهری و بی‌خاصیّت» از انقلاب بر جا می‌ماند و «معانیِ باطنی»، زدوده می‌شود. در این حال، این صورت ظاهری نیز ماندگار نخواهد بود و پس از چندی، از دست خواهد رفت. 6. برای هویّت‌زدایی در لایۀ حاکمیّتی، از سیاست‌های نظام، هویّت‌زدایی می‌شود و سیاست‌های سکولار و متناسب با نئولیبرالیسم جهانی، طرّاحی می‌گردد. 7. برنامۀ هویّت‌زدایی را در سه دهۀ گذشته، نیروهای سیاسی در درون ساختار رسمیِ نظام در پیش گرفتند؛ از طریق «سیاست تعدیل اقتصادی و تکنوکراتیسم»، «سیاست دموکراتیزاسیون برآمده از لیبرالیسم» و «سیاست تعامل سازنده با جهان». این سیاست‌ها از امتداد فکریِ انقلاب خارج بودند و نیروهای سیاسیِ مولّد آنها، نسبتی با اصالت‌های انقلابی نداشتند. 8. در لایۀ اجتماعی نیز، سبک زندگیِ مردم با ارزش‌های انقلابی، بیگانه می‌شود و مردم در روندی نامحسوس، هویّت تجدّدی می‌یابند. 9. هویّت‌زدایی با این استدلال صورت می‌گیرد که هویّت انقلابی، مخالف «منافع ملّی» است و «هزینه» می‌آفریند و «معیشت» را بر مردم دشوار می‌سازد. «خواصِ اغواگر» می‌گویند انقلابی‌گری یعنی مخالفت با عقلانیّت و تدبیر و منطق، آرمان‌گراییِ محض و واقعیّت‌ستیزی و ندیدن مصلحت‌ها، مخالفت با علم و کار کارشناسی، تندروی و افراطی‌گری و خشونت‌گرایی، تعصّب کور و دفاع مطلق و توجیه همه‌چیز، تحمیل دین به مردم و دینِ دولتی و به زور به بهشت بردن مردم، ماجراجویی و جنگ با دنیا و دشمن‌تراشی. 10. امّا منطق انقلابی، در قالب نظریۀ مقاومت، هزارها حججی به سوریه فرستاد؛ در قالب نظریۀ اردوهای جهادی، هزارها حججی به مناطق محروم فرستاد؛ در قالب نظریۀ نهضت کمک‌های مؤمنانه، هزارها حججی به یاری فقرای شهرها فرستاد؛ و ... . دروغ، ندیدن این فضیلت‌های عظیم است. و کسی صداقت و خلوص ندارد که برای منافع سیاسیِ خویش، توجیه‌گرِ بی‌کفایتیِ تکنوکرات‌ها می‌شود. به‌راستی، تحریف از تحریم، بدتر است. 11. هویّت‌زدایی، امری تدریجی است؛ چنان‌که با اوّلین قدم به عقب، «چرخۀ انفعال» آغاز می‌شود و اندک‌اندک، انقلاب از ارزش‌های انقلابی، تهی می‌شود. زمانی جامعه به خویش خواهد آمد و در خواهد یافت که انقلاب از خودش عبور کرده است که دیگر، کار از کار گذشته و مسیر طی‌شده، بازگشت‌پذیر نیست. 12. سنگربندی در برابر هویّت‌زدایی از انقلاب، جز با «جهاد تبیین»، ممکن نیست. این دو از جنس یکدیگرند و راه دیگری در اختیار نداریم. بی‌ثبات‌سازیِ هویّتی از طریق روشنگری و گفتن و تحلیل‌گری، برطرف می‌شود. 13. اگر در سه دهۀ گذشته، آیت‌الله خامنه‌ای حضور نداشت، انقلاب به ضدّانقلاب تبدیل شده بود. او به‌راستی، نگاهبانِ قاطعِ اصالت‌های انقلابی است. https://tn.ai/2721944 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻دولت انقلابی و هزینۀ تغییر 🖋 مهدی جمشیدی ____________________________ 1. انتخابات برگزار شد. دولتی رفت و دولتی آمد. رئیس‌جمهور، تغییر کرد. دولت جدید، دولت انقلابی است و سیاست‌های انقلابی را در پیش گرفته است. ما در انتظار به‌ثمرنشستن این سیاست‌های جدید و وعده‌های انتخاباتی هستیم. 2. آیا «تصویرِ پیش‌گفته»، همۀ واقعیّت است؟! مگر «تأثیرها» و «پیامدها»ی سیاست‌های پیشین، به این زودی‌ها برچیده می‌شوند؟! چگونه می‌توان توقع داشت که آن همه «لطمه‌های بنیانی» و «آسیب‌های عمیق»، در یک سال و دو سال، جبران شوند؟! 3. جبرانِ کاری که دولت فاجعه‌خیز و مصیبت‌بارِ اعتدال‌گرا، با معیشت و اقتصاد مردم کرده است، محتاج «صبوری» است. توقع «معجزه» از دولت انقلابی، خطاست. «مجال» دهیم که رئیس‌جمهورِ شریف و خدوم، «گام‌های اصلاحی» را یکی پس از دیگری بردارد و گره‌ها را بگشاید. 4. «تلاطم‌ها» و «نوسان‌ها»ی کنونی، بخشی از دردهای این «تغییر ریل» هستند. چاره‌ای نیست؛ نمی‌توان از «گذشته» بگریزیم و «اکنونِ بریده از گذشته» بسازیم. گذشته بر ما سایه افکنده و در هر گام، ما را به خود «مشروط» ساخته است. این «تعیین‌شوندگیِ پیشینی»، پاره‌ای از واقعیّتِ اجتناب‌ناپذیر است. به اندازۀ اشتباه‌ها و خطاهای گذشته، باید «تغییر مسیر» بدهیم و این «دگرگونی» و «چرخش» هرچه بزرگ‌تر است، «دشواری‌ها» و «دردها»یش نیز بیشتر است. 5. اگر در «مسیر درست» قدم برداشتیم، پس از «تکانه‌ها»ی حرکت در این مسیر نهراسیم. عاقلانه این است که این «هزینه‌های کوتاه‌مدّت» را بپردازیم تا «جابجاییِ ساختاری» و «چرخشِ سیاستی» رخ بدهد و وارد افق تاریخیِ جدیدی بشویم. جامعه‌ای که رشدِ فکری یافته، اهل «محاسبه‌های راهبردی» و «ارزیابی‌های کلان» است و برای خوشی و شادکامی در اکنونِ گذرا، «آینده‌فروشی» نمی‌کند و «فردای تباه‌شده» را رقم نمی‌زند. 6. «شتاب‌زدگی» و «بی‌صبری»، آفت مهلکِ حرکت‌های تاریخی است؛ پا بر زمین کوفتن و تحقّق وعده‌ها را در کوتاه‌مدّت طلبیدن، حربه‌ و حیله‌ای که جریان غیرانقلابی برای «بازگشت به گذشته» و «ملامتِ دولت انقلابی» در پیش گرفته است. می‌خواهند با ناامیدسازیِ بدنۀ اجتماعیِ دولت انقلابی، «نتوانستن‌ها»ی خودشان را به «نشدن» تعبیر کنند و به متنِ قدرت بازگردند. 7. سخن در این نیست که «اعتراض‌های مردمی»، ناصواب هستند و باید مسیر سکوت در پیش گرفت و زبان در کام کشید. باید زبانِ انتقاد، گشوده باشد، امّا نباید غفلت کرد که این دردها و مصائب، ریشه در چه دولتی و چه سیاست‌هایی دارند و چه کسانی چنین کردند و رفتند و اینک نتایجِ مخرّبِ سیاست‌های‌شان، زندگیِ روزمرّۀ ما را گرفتار تلخی کرده است. «مقصرانِ بی‌تدبیر»، در پسِ پرده نشسته‌اند، امّا «دولت انقلابیِ نوپا» باید پاسخگوی زنجیرۀ علّیِ سیاست‌های غلطِ آنها باشد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻نکته‌هایی دربارۀ مرحوم دعایی و روزنامۀ اطلاعات 🖋 مهدی جمشیدی ____________________ اشاره: این نکته‌ها را در جریان گفتگوی انتقادی در یک گروه مجازی نگاشتم و در برابر آنها به من حمله شد. اینک برای جلوگیری از تحریف مواضعم، آنها را بازنشر می‌دهم. پس از انتشار حکم انتصاب مدیر مسئول جدید روزنامۀ اطلاعات، همین نکته‌ها، دست‌مایۀ تمسخر و ملامت من گردید. بااین‌حال، صادقانه و شجاعانه، استدلال‌های خود را ثبت می‌کنم؛ چه درست و چه نادرست. 1- متأسّفانه مرحوم دعایی، "صلح کلّ" بوده و به روی همه لبخند می‌زده و با همه خوب بوده است؛ به تعبیر استاد مطهری، "جاذبه" داشته، نه "دافعه". به همین دلیل روزنامۀ اطلاعات در طول دهه‌های گذشته، به یک روزنامۀ بی‌اثر و کلیشه‌ای تبدیل شد. انقلاب، پُر هست از آدم‌های "بینابینی" و "متوسط". 2- در نامۀ تسلیت رهبر انقلاب: اوّلاً، بر "گذشتۀ سیاسی" تأکید شده نه "اکنونِ سیاسی". ثانیاً، بر "ارادت سیاسی" تأکید شده نه "عمل سیاسی". ثالثاً، بر "اخلاق فردی" تأکید شده نه "موضع سیاسی". رابعاً، هیچ سخنی از "مدیریّت مطبوعاتیِ طولانی‌مدّتِ" وی به میان نیامده است. بنابراین، با یک متن "بسیار رقیق" مواجهیم، چون سخن از شخصیّت "بسیار رقیق" در میان است. 3- امّا دربارۀ "ارادت به انقلاب" باید گفت: اوّلاً، ارادت، "کف" هست نه "سقف". ثانیاً، خیلیها ارادت دارند و این امر، "خاص" و "تمایزبخش" نیست. ثالثاً، اگر "مواضع" ایشان با ارادتش تطابق داشت، رهبری از "مواضع" هم میگفت. و نگفت. رابعاً، ارادت با "تشخیصهای اشتباه" و "بی‌موضعی" و "انفعال"، قابل‌جمع هست. خوشبختانه این بیانیۀ رقیق، درستیِ سخن ما رو اثبات کرد؛ بیانیه‌ای خالی از اشاره به عینیّتهای سیاسی. 4-کسی انتظار ندارد که رهبر انقلاب در پیام تسلیت، از متوفی "انتقاد" کند. بنابراین، از این جهت، راه کشف معنایِ ذهنیِ رهبر انقلاب، بسته هست. راه‌هایی که باقی می‌ماند، اینهاست: اوّلاً، چیزهایی که گفته است، چه "زمینه‌" و "گستره"‌ای را دربرمی‌گیرد. ثانیاً، چیزهایی که گفته است چه "غلظت" و "برجستگی‌"ای دارد. ثالثاً، چیزهایی که رهبر انقلاب "نگفته" است. می‌دانیم که رهبر انقلاب، رفتار پدرانه با همۀ جریان‍های سیاسی دارد و هرچه که ایشان می‌گوید از سرِ صداقت و راستی است، امّا گاهی به دلیل مصالح، ایشان حقایقی را "بیان" نمی‌کند. برای مثال، این که واقعه‌ای رخ می‌دهد و ایشان "موضع‌گیریِ‌ آشکار" نمی‌کند، خودش معنادار است. پس "نگفته‌ها" نیز معنا دارد. البتّه چنین تحلیلی، دلبخواهانه نیست؛ یعنی نگفته‌ها در نسبت با "موقعیتِ شخص یا واقعه‌"، معنادار است. پس "قالب" و "چهارچوب" دارد. شخصی و سلیقه‌ای نیست. 5- در اینجا، از کسی که "مبارز دیرین امام" بود، انتظار می‌رفت که تا پایان در "خط مبارزه" بماند و مبارزه‌اش، "جلوه" و "تعیّن" داشته باشد و به این مناسبت، رهبری هم بر "تداوم منش مبارزاتی ایشان" اشاره کند، ولی چون این‌گونه نبود، رهبر انقلاب، کفۀ "فضایلِ اخلاقیِ ایشان" را سنگین کرد و کوشید با اشاره به این سجایا، آن "خلاء" را جبران کند. به عبارت دیگر، "گذشتۀ" ایشان، رنگ "مجاهدت" داشته و "اکنونِ" ایشان، رنگ "اخلاق". کاهش غلظت مبارزه در منش ایشان، یک ضعف است، امّا رهبر انقلاب آن را با پُررنگ‌کردن اخلاق، جبران کرده است. 6- مرحوم دعایی، اولاً سی‌وسه‌سال در روزنامۀ اطلاعات بود و به گمان دوستان، خدمات فراوان کرد، امّا رهبر انقلاب در پیامش، حتّی در حد دو کلمه، اشاره‌ای به این سی‌وسه‌سال نکرد؛ و ثانیاً شش دوره، یعنی بیست‌وچهار سال هم ایشان نمایندۀ مجلس بوده و باز هم رهبر انقلاب، کوچک‌ترین اشاره‌ای به این‌همه سال حضور در مجلس نکرده است. چرا؟! یعنی در طول این چهل سال، چنان‌که در بیانیه آمده، ایشان فقط "ارادت به انقلاب" و "فضایل اخلاقی" داشته است؟! یعنی اهمّیّت این دو، کمتر از خصوصیّتِ "پایداری و وفا در دوستی و رفاقت" بوده که رهبر انقلاب، این مطلب را آورده، ولی این سال‌های انبوه را ناگفته باقی گذاشته است؟! ارادت ایشان به انقلاب، اغلب در حد ارادت باقی ماند و در دهه‌های اخیر، به کنش تبدیل نشد. 7- جریان اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب، قصد تقابل دارند؛ که "دعایی" چنین‌وچنان بوده و "شریعتمداری"، اینطور است! جریان اصلاحات شروع کرد به "مبالغه" و "الگوسازی" و "قدیس‌پروری" دربارۀ این مرحوم. در حالیکه بی‌موضعی و صلح‌کل‌بودن و به روی همه لبخند زدن و با همه خوب‌بودن، فضیلت نیست. ما شریعتمداریِ عزیز را الگوی کنشگریِ‌ موفق مطبوعاتی می‌دانیم، نه آن مرحوم را. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻مجال‌دهیِ رسمی به متفاوت‌اندیشان 🖋 مهدی جمشیدی ___________________________ در حکم رهبر انقلاب آمده است: روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی «قشرهایی از مردم عزیز» بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است. «چندوجهی‌بودن نگاه‌ها و سلایق سیاسی» در میان نخبگانی که در «اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» مشترکند، وجود روزنامه‌ای با این خصوصیّت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آن‌چنان است. برادر انقلابی و پسندیده‌خصال، مرحوم حجت‌الاسلام دعائی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند «جهت‌گیری مزبور» را رعایت کنند( ۱۸ خرداد ۱۴۰۱). 1. رهبر انقلاب به‌صورت «آگاهانه/ حساب‌شده/ سنجیده»، بخشی از امکانِ رسانه‌ای را در اختیار دسته‌ای از نیروهای سیاسی قرار داده است که با تفکّر سیاسیِ ایشان، «فاصله‌ها/ زاویه‌ها/ اختلاف‌ها»یی دارند. این یعنی انتخاب مرحوم دعایی و تداوم حضور ایشان در طول سه دهه، برخاسته از یک «محاسبۀ سیاسی و اجتماعی» در ذهن رهبر انقلاب بوده است، نه «اتّفاقی» یا «ناخواسته». 2. و محاسبه، این است که وجود نخبگان سیاسی‌ای که «متفاوت» می‌اندیشند و تا حدی «دیگری» هستند، این ضرورت را در منطق حکمرانی در سطح عالی و راهبردی ایجاد می‌کند که رهبر انقلاب، «زمینه/ مجرا/ بستر»ی را نیز در اختیار آنان قرار بدهد تا نظام به «استبداد/ تک‌صدایی/ یکدستی»، متهم نشود. 3. در عین حال، همین نخبگانِ سیاسیِ متفاوت‌اندیش نیز دست‌کم باید دارای «اعتقادِ راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» باشند تا از این زمینۀ رسانه‌ای استفاده کنند. پس این مجال‌دهی و زمینه‌سازی، «بی‌چهارچوب/ رهاشده/ ولنگار» نیست. 4. این‌که گفته شده «روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی قشرهایی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است»، به این معنی است که «منطقِ توزیعِ مدیریّتِ فرصت‌های رسانه‌ای»، در همه‌جا، یکسان نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که بتوان بر اساس ملاحظۀ یادشده نتیجه گرفت «رؤسای رسانۀ ملّی» را نیز باید این‌چنین انتخاب کرد و لازم است در برخی دوره‌ها، این مسئولیّت را به متفاوت‌اندیشان سپرد. این منطق، «محدود» است و «قابل‌تعمیم» نیست. به‌‎بیان‌دیگر، این راهبرد نباید بیش از گشودنِ «روزنه» باشد و به‌صورت یک «حقّ فراگیر» درآید. 5. مجال‌دادن رسانه‌ای به این‌که دیدگاه‌ها و مواضع «متفاوت با سیاستِ رسمی» مطرح شوند، به معنی «حقّ» و «درست» بودن آنها نیست، بلکه از ضرورتِ وجودِ «آزادی» در عرصۀ سیاسی برمی‌خیزد. به‌عبارت‌دیگر، این‌گونه نیست که در دولت اسلامی، تنها «مواضع حقّ»، اجازۀ «مطرح‌شدن» و «اظهارشدن» داشته باشند، بلکه همۀ مواضع در چهارچوب قانون، «مجالِ بیان» دارند. بنابراین، میان «حقّ سخن‌ گفتن» و «سخنِ حقّ گفتن»، تفاوت وجود دارد. آنچه که باید «غالب» و «حاکم» باشد، سخن حقّ است، امّا نباید تنها سخن حقّ، «مجالِ اظهار» و «میدانِ بیان» داشته باشد. 6. «انقلابی‌بودن» و «انقلابی‌گری» به سبب ذات خویش، مفهومی «تشکیکی/ مرتبه‌مند/ پیوستاری» است و از این جهت، باید از تعبیر «غلیظ» یا «رقیق» بودن آن در افراد سخن گفت؛ چنان‌که ایمان اسلامی نیز چنین حکمی دارد و «اقویا» و «ضعفا» را شامل می‌شود. ازاین‌رو، می‌توان دربارۀ «ضریبِ انقلابی‌بودنِ اشخاص»، داوری کرد و کسانی را بر کسانی «ترجیح» داد و «برتر» انگاشت، امّا این موضع به معنی «نفیِ خصلتِ انقلابی» از عدّه‌ای نیست. 7. من در عین باورِ عمیقِ معرفتی به بندهای پیشین، از «واگذاریِ رسمی و ناگفتۀ» چنین «جهت‌گیری»‌ای به روزنامۀ اطلاعات، باخبر نبودم و فارغ از این ملاحظه، اظهارنظر کردم. حال که دریافتم که رهبر انقلاب، چنین طرحی در ذهن داشته و از اساس، در پیِ ایجادِ فضایی برای «سخنِ متفاوت گفتن» بودند، از داوری‌ام دربارۀ روزنامۀ اطلاعات، عبور می‌کنم و با وجود انتقاد به طبعِ سیاسیِ شخصیِ مرحوم دعایی، همچون رهبر انقلاب معتقدم که «مرحوم حجت‌الاسلام دعایی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند جهت‌گیری مزبور را رعایت کنند». در واقع، به دنبال تغییرِ «موضوع» - که در اینجا جهت‌گیریِ تعیین‌شدۀ روزنامۀ اطلاعات است - «حکم» من نیز تغییر کرد؛ برای چنین هدف و غایتی، باید نیز این‌گونه عمل کرد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻 گزیده‌ای از مصاحبه درباره هویّتِ امام خمینی 📎منتشرشده در: https://iict.ac.ir/2022/06/avemam/
💢 نقشۀ راهِ جهاد تبیین ✍️ مهدی جمشیدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی ⬅️ ادامه مطلب را اینجا بخوانید https://fekrat.net/?p=9615 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 🆔 @Fekrat_Net
18 (8) (1).pdf
176.4K
🔻 گفتگو دربارۀ شریعتی و مسألۀ بازسازی انقلابی •┈┈┈••✾••┈┈┈• روزنامه ایران | شماره :7934 | تاریخ 1401/3/28 https://www.irannewspaper.ir/?nid=7934&pid=18&type=0 https://www.irannewspaper.ir/?nid=7934&pid=18&type=0#pagedetails
زمینه‌های صورت‌بندی سیاست اجتماعی اسلامی.pdf
331.3K
مقالۀ تخصصی: 🔻 زمینه‌های صورت‌بندی سیاست اجتماعیِ اسلامی منتشرشده در: http://issh.shahed.ac.ir/article_3759.html