🔻چند نکتۀ جالب در گفتههای اخیر رهبر انقلاب
🖊 مهدی جمشیدی
۱. دأب بنده، «ورود در مسائل اجرائی» نیست، بلکه تأکید بر اجرا است. حتّی در زمینههای نظامی ــ که بنده مسئولیّت مستقیم دارم ــ من ورود نمیکنم؛ بلکه «راه» را نشان میدهم و «پیگیری» و «سؤال» میکنم(در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانشبنیانها، ۱۴۰۱/۱۱/۱۰). این در حالی است که عدّهای بیخبر، ایشان را «دیکتاتور» معرفی میکنند و میگویند زمام و عنان همهچیز در اختیار ایشان است. دیکتاتور کسی است که از سیاستگذاری تا اجرا، همهچیز در اختیار خویش میگیرد و تمامیّتخواهانه، هیچ جایی را برای اظهار وجود دیگران باز نمیکند.
۲. ما در دهۀ نود به دلایل مختلف، «تعطیل نسبیِ اقتصاد» داشتیم. نمیشود همه را منسوب کرد به «ضعف مدیریّتها»؛ چون بخشی مربوط به عوامل خارجی و بیرونی است و بخشی مربوط به عوامل درونی. تحریمها، کاهش ارزش نفت در یک برههای از زمان، تمرکز بر روی مسئلۀ هستهای که اقتصاد را شرطی کرد، مؤثّر بود. نتیجه این شد که ما «یک دهه عقبماندگی» و «شاخصهای منفیِ زیاد» داریم(همان). «انتخاب غلط»، میتواند اینچنین، مشکلساز باشد و یک جامعه را برای مدّتها درگیر و اسیر خود کند. «آثار» و «نتایج» رأی جاهلانه و لجوجانه، بهسادگی رفع نخواهند شد؛ چه رسد به اینکه تفکّر برآمده از آن انتخاب، یک دهه حاکم باشد. آنچنان انتخابی، اینچنین دشواریها و تلخیهایی را نیز به دنبال دارد؛ تا آن حد که باید از «تعطیل نسبیِ اقتصاد» سخن گفت.
۳. ما به طور «محسوس»، مشکل معیشت مردم را داریم(همان). تصریح به محسوس بودن مشکل معیشتی مردم، یعنی ایشان نه بیخبر است و نه انکار میکند.
۴. اسراف آب، اسراف گوشت و اسراف نان، چیزهایی است که مربوط به آحاد مردم است(همان). جالب است که ما با وجود دشواریهای معیشتی، همچنان نیز «اسراف» میکنیم و سبک زندگیمان در زمینۀ مصرف اقتصادی، تغییر نکرده است.
۵. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند، این بود که «بخش خصوصی» را کنار زدند و همۀ کارها، حتّی فروش اجناس خُرد را به دستگاههای دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم(همان). این خطای بزرگ، خطای «دولت دهۀ شصت» بود، امّا آیتالله خامنهای در وقوع آن هیچ نقشی نداشت، بلکه مخالف سرسخت آن نیز بود. این میرحسین موسوی بود که به دلیل گرایش به «اقتصاد سوسیالیستی»، انقلاب را نیز درگیر تمرکزگرایی و دولتمحوری کرد و به این واسطه، موجب رنجوری اقتصاد شد.
۶. بنویسید «ساخت ایران»؛ «MADE IN IRAN» هم ننویسید؛ بنویسید «ساخت ایران» با خطّ فارسی(همان). این نگاه، نقطۀ اوج «اعتماد به نفس» است که رهبر یک جامعه میتواند به آن جامعه هدیه کند و حس حقارت تاریخی را از آن بزداید. ایشان حتّی این اندازه از وابستگی و خودکمتربینی را نیز برنمیتابد و درج عبارت فارسی را بر عبارت انگلیسی در کالای ایرانی ترجیح میدهد.
۷. من این را گواهی و شهادت میدهم که مسئولین محترم دولتی با همۀ وجود دارند کار میکنند؛ یعنی واقعاً تلاشی که دارد انجام میگیرد، تلاش بسیار خوبی است؛ منتها جهتگیریها را مراقبت کنند و کار را جوری انجام بدهند که انشاءالله نتایج مطلوبی داشته باشد(همان). «گواهی» و «شهادت» رهبر انقلاب که اهل انصاف و حقّ و عدالت است، کافی است. پس کار متراکم و انبوه و جدّی، در جریان است، ولی جهتگیریها و نحوۀ انجام کارها را نیز نباید از نظر دور داشت.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
✅ http://Poiict.ir/17202
📍به طور معمول، دفاع از انقلاب و اثبات موفقیّت آن در قالب رویکردهای دستاوردی صورت میگیرد که بر آمار و ارقام مبتنی است، امّا در این اثر، از «منظر» و «دریچه»ای دیگر به کارنامۀ انقلاب نگاه شده است.
📍این پژوهش به جای تکیۀ محض بر رویکرد یاد شده و مطلق انگاشتن آن، «چشمانداز دیگر»ی را در برابر مسألۀ دفاع از انقلاب میگشاید؛ به گونهای که هم مجموعهای از «قالبهای استدلالی» را پیش روی مخاطب قرار میدهد و هم مضمونهای متناسب با این چهارچوبها را میپروراند.
📍ازاینرو، تمرکز بر روی این امر است که باید «منطقهای استدلالیِ» معطوف به دفاع از انقلاب را یافت و آنها فرا گرفت.
📍همچنین به طور خاص، به «کارنامۀ رهبریِ سیسالۀ آیتالله خامنهای» نیز در این اثر پرداخته شده است و به برخی از مهمترین اشکالها و ابهامها، پاسخ داده شده است.
📍با وجود آنکه این پژوهش بر جنبۀ اثباتی تکیه دارد، امّا در فصل آخر از «نارضایتیهای اجتماعی» نیز سخن به میان آمده و ریشهها و زمینههای آنها بیان شدهاند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۱)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۲)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۳)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۴)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۵)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۶)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۷)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم (۸)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم قدسی از حضور عظیم مردم
(گفتگو در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱)
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @JahanaraOfoghtv
،،،،،،،،
🖇 برادر عزیزم، امیرحسین ثابتی، و دوستان پشتصحنهی برنامهی جهانآرا، بسیار دوستداشتنی و صمیمی هستند. خود این مجموعهی انسانی دیدهنشده و نهفته، یک آرمانشهر انقلابی است. فضیلتهای انقلابی، ابتدا باید در وجود خودمان و اجتماعات کوچکمان شکل بگیرند. احساس میکنم آقاسیدمرتضی آوینی -رضواناللهعلیه- به آنها لبخند محبت میزند...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻برنامه گفتگوی ویژه خبری:
تحلیل سخنان رهبر انقلاب درباره راهپیمایی.
مشاهده نسخه کامل در:
https://telewebion.com/episode/0x56178b3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تحلیل سخنان رهبر انقلاب درباره راهپیمایی:
شنبهی تاریخی
🔻تجلّی «باطن انقلابی» در «اجتماع خیابانی» -۱:
حجّیّت واقعیّت اجتماعی، شکنندگی روایت رسانهای
🖊 مهدی جمشیدی
۱. باید واقعیّت اجتماعی را در «متن جامعه» و در نسبت با واقعیّتهای اجتماعی دیگر دید و دچار «جزءنگری» و «تقلیلگرایی» نشد. این راهیپمایی را نیز باید در ظرف شرایطی فهمید و خواند که آن را در بر گرفتهاند. از جمله شرایطی که باید به آن اشاره کرد، تصویری است که در طول ماههای گذشته از «انقلاب» ارائه شد. در این تصویر، انقلاب دارای دو خصوصیّت است: نخست اینکه «ظالم» است؛ چراکه «دیکتاتور» است و نظر و خواست مردم را برنمیتابد و ارادۀ مردم را سرکوب میکند، دیگر اینکه در آستانۀ «فروپاشی» است؛ چون بهشدّت «ضعیف» و «نحیف» شده و دیگر نمیتواند وجود خویش را ادامه بدهد. در اینجا، دو تصویر در کنار یکدیگر نشانده شدهاند: «ظلم» و «ضعف». از آنجا که نظام، ظالم است باید از آن فاصله گرفت و آن را مردمی ندانست و در برابر آن ایستاد، و به دلیل اینکه نسبت به گذشته، سست و زبون شده است، بهراحتی میتوان آن را برچید و «انقلاب در برابر انقلاب»، ممکن است. این «تصویرسازیهای تحریفآلود» و «روایتپردازیهای وارونه»، جمعی را برانگیخت که برآشوبند و اغتشاش به راه اندازند و بهغلط، آن را انقلاب را بخوانند. اینک پس از گذشت چندین ماه و روشنشدن لایههای ناپیدای این جریان، میتوان به طور قاطع گفت که تمام محاسبهها و معادلهها، ناروا و نابجا بودند.
۲. دربارۀ «جامعه» نیز ادّعا میشد که بهشدّت «معترض» و «مخالف» است و سطح نزاعش از انتقادهای جزئی و گلایههای موردی، بسیار فراتر رفته و دیگر اصل نظام را برنمیتابد؛ چنانکه مردم، از انقلاب و ایدئولوژی انقلابی عبور کردهاند و جز جمع ناچیزی، همۀ مردم را باید در صف ساختارشکنان گنجانید و کار نظام را تمامشده دانست. اگر در گذشته میشد با ترمیمهای سطحی و موردی، از تنش جلوگیری کرد و آرامش و اطمینان را به جامعه بازگرداند، امّا اینک جامعه به «نقطۀ جوش» رسیده است و «در آستانۀ انفجار» است. دیگر هیچ وعدهای پذیرفته نیست و جامعه نمیخواهد به سخن حاکمیّت گوش بدهد و استدلالهای آن را بشنود، بلکه کار به مرحلهای رسیده که جز عصیان و سرکشی، راهی نمانده است.
۳. گذشته از انقلابخواهی، راهحلی نیز که پیش روی این کلانمسأله نهاده میشد «تکثّر» بود؛ یعنی نظام باید از معیارها و خطوط قرمز خویش دست بکشد و تنوّع اجتماعی را بپذیرد و جامعه را که خصوصیّت پیوستاری دارد، همانگونه که هست بپذیرد، نه اینکه در آن تصرّف کند و بکوشد وضع هویّتیِ دیگری را پدید بیاورد. ایجاد دگرگونی اجتماعی در راستای غایات ایدئولوژیک، یک آرمان متوهمانه است که جز برانگیختن و عصبیکردن جامعه، هیچ حاصلی ندارد. نظام باید از گذشته خویش عبور کند و آرمانهای انقلابی را از دستور کار خود خارج گرداند و جامعه را به حال خود واگذارد. اصرار بر تصرّف و دستکاری، مخالفتها را بیشتر و متراکمتر میکند و شوق و عطش عبور از نظام را برمیانگیزد. اگر تاکنون بر «انحصارگرایی» تأکید میشد و بخشهای عمدهای از جامعه، «دیگری» و «غیرخودی» قلمداد میشدند، اینک باید همۀ جریانها و نیروها و رگههای اجتماعی را در قالب تکثّر، به رسمیّت شناخت.
۴. در اینجا، «جامعه» و ارادۀ واقعی آن به کانون اختلاف تبدیل شده بود. مسأله این بود که در «باطن جامعۀ ایران» چه میگذرد و مردم چه میخواهند و نسبت به انقلاب، چه موضعی دارند؟ آیا تعلّقات انقلابیِ مردم، همچنان تداوم یافته است یا بدنۀ اجتماعیِ انقلاب، افول کرده است و امروز جز اندکی در کنار انقلاب نماندهاند؟ در مقابل، کسانی میکوشیدند همچنان به «گذشته» ارجاع بدهند و اکنون را تداوم گذشته بشمارند، و کسانی نیز در قالب «رویکرد قیاسی»، تفسیرهای ذهنی و فلسفی از ماهیّت جامعۀ ایران ارائه مینموند، و کسانی نیز به «خُردهواقعیّتهای اجتماعی» استناد میکردند و از آنها نتایج عام و کلّی میگرفتند. در این میان، چاره این بود که یک «رویداد بزرگ»، شکل بگیرد تا به واسطۀ عظمت وجودیاش، روایتگر ماهیّت جامعۀ ایران به شمار آید. فقط یک «واقعیّت اجتماعیِ کلان» است که میتواند همچون یک رویداد آشکارکننده، لایههای ناپیدا و نهفتۀ جامعۀ ایران را عیان کند و هویّتش را بیان نماید. چنین واقعیّتی، قدرت کاشفیّت دارد و میتواند در برابر هر روایتی، مقاومت بورزد. در این حال، فقط باید اینچنین واقعیّت اجتماعیِ پهندامنهای را «ترجمه» و «معنایابی» کرد. اگر خودِ واقعیّت اجتماعی در گسترۀ وسیع، زبان بگشاید، از «صندوق صوّر» خارج خواهیم شد. این «واقعیّتِ مجتمع»، دیگر صامت نیست، بلکه ناطق است و اسرار و ضمایر را روایت میکند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تجلّی «باطن انقلابی» در «اجتماع خیابانی» -۲:
معناهای راهپیمایی بیستودوّم بهمن
🖊 مهدی جمشیدی
۱. «نشاط و اعتمادبهنفس انقلابی مردم». گفته میشد که جامعۀ ایران، دستخوش افسردگی و سرخوردگی شده و حرارت و هیجان انقلابی، از دست رفته است؛ چنانکه جامعه به ترکیبی از «خشم» و «نومیدی» تبدیل شده است و از درون و در نسبت با حاکمیّت، وارد مرحلۀ بیهنجاری شده است. این راهپیمایی نشان داد که انقلاب، یک تب اجتماعی نیست که پس از مدّتی سرد شود، بلکه گرمابخش آن، ایمان قدسی است که ریشههای فطری دارد. ازاینرو، به چشم خویش دیدیم که پس از چهلوچهار سال، همچنان تودههای مردم غرق در «هیجان» و «شور» و «طراوت» هستند و حسشان نسبت به انقلاب، گرفتار سردی و خموشی نشده است.
۲. «تنوّع حامیان مردمی انقلاب». برخلاف این تصوّر که حامیان انقلاب، یک «اقلّیّت حزباللهی» در معنای محدود و تنگدامنهاش هستند، مشاهده کردیم که انقلاب در میان لایههای مختلفی از جامعه، هوادار سرسخت و جدّی دارد و همچون یک چتر فراگیر و گسترده، طبقههای گوناگونی را پوشش میدهد. انقلاب، جذابیّتهای ناچیز ندارد که بدنۀ اجتماعیاش اقلّی باشد تا بتوان گفت که ارادۀ «اقلّیّت» به دیگران تحمیل میشود. حامیان انقلاب، از متعهدان به معیارهای اقلّی آغاز میشوند و تا کسانی که تعهد حداکثری دارند را شامل میگردد. این «طیف» و «پیوستار»، همان تکثّر ایمانی و چهارچوبمند است که هم نافی انحصار و تنگنظری است و هم نمایشگر انسجام اجتماعی.
۳. «گستردگی بدنۀ اجتماعی آیتالله خامنهای». عدّهای بر این باور بودند که «تفکّر انقلابی» از نظر اجتماعی دچار زوال یا حاشیهنشینی شده است و دیگر نمیتوان توقع داشت که انقلاب بتواند همانند دهۀ شصت، تمام نیروها و لایههای اجتماعی در درون خود تعریف کند و به آنها معنا بدهد. برخلاف کسانی که معتقدند انقلاب، ظرفیّت اجتماعی خود را از دست داده و عناصر دیگری همچون ایران باید جایگزین آن شوند، به عیان دیدیم که حتّی لایههایی از جامعه که ظواهر آنچنان متدینانه نیز ندارند، با صراحت و شوق فراوان، معتقد حقّانیّت و فضیلت «آیتالله خامنهای» هستند و ایشان را از عمق دل، «ولیّ» و «امامِ» جامعه میدانند. باورمندی به «ایران» نیز در چهارچوب «روایت انقلابی» از آن قرار گرفته است و روایتهای «سکولار» و «خنثی» و «غیرانقلابی» از ایران، به حاشیه رفتهاند. به تعبیر آیتالله خامنهای، عناصر هویّت ملّی ما عبارتند از: «عقبۀ تاریخی»، «اسلام» و «انقلاب».
۴. «جدّیشدن جبهۀ انقلاب». از تأثیرهای عَرَضی اغتشاش این بود که نیروهای جبهۀ انقلاب را «متنبّه» و «مصمّم» کرد و آنها را به «همگرایی بیشتر» و «واکنشهای قاطعانهتر» واداشت. جبهۀ انقلاب احساس کرد که انقلاب از نظر روایتی در معرض خطر قرار دارد و دشمن در قالب جنگ ترکیبی، بنا دارد بدنۀ اجتماعیِ انقلاب را دچار تردید نماید. ازاینرو، بهشدّت منسجم و همگرا شد و حملههایش را متمرکز و صریح کرد.
۵. «آشکارشدگی پلیدی دیگریِ انقلاب». جریان اغتشاش که خود را «دیگریِ انقلاب» و یک «جایگزین مطلوب» قلمداد میکرد، در عمل و به سرعت نشان داد که چه بسیار، «مخرّب» است و با تمام زیرساختهای فرهنگی و هویّتی جامعۀ ایران، سرِ ستیز دارد. مردم با مشاهدۀ چنین وضعی، بیدرنگ و قاطع، این جریان را در میدان مواجهه، تنها نهادند تا حاکمیّت با برچیدنشان، قوام و دوام نظم اجتماعی را فراهم آورد. این جریان با شتاب، «ریزش» کرد و مردم را به دفاع فوری و تحلیلمند از انقلاب برانگیخت.
۶. «بازتولید ارزشها در دهۀ هشتادیها». نظریۀ «گسست نسلی»، نخستین بار دربارۀ نسل سوّم انقلاب مطرح شد و امروز هم دربارۀ دهۀ هشتادیها از آن سخن به میان آمده است. امّا واقعیّتهای عینیِ راهپیمایی نشان دادند که بریدگی و انقطاع نسلی، توهم است و مخالفانی داخلیِ انقلاب، بُرش نسلی ندارند. ما با یک «طبقۀ اجتماعی» مواجه هستیم نه یک «نسل». این طبقۀ اجتماعی، ذهنیّت متجدّدانه دارند و با وجود در اقلیّت بودن، صدای رواییِ بلند دارند و میکوشد خواست جامعه را به نفع خود، مصادره به مطلوب کنند.
۷. «غلبۀ مطلق پوشش چادر». اینکه چادریها کمتر در «خیابان» هستند و «ظهور بیرونی» و «نمود عمومیِ» کمتری دارند، سبب شده بود که گمان برود دورۀ چادر به سر آمده است و این نوع پوشش - که مطلوب اصیل انقلاب است – دیگر هواداری ندارد. در این راهپیمایی مشاهده کردیم که انبوه زنان حاضر، پوشش چادر داشتند و «اکثریّت مطلق» را تشکیل میدادند. پس از تجربۀ تلخ ماههای اخیر، مشاهده این حجم فراوان از پوشش چادر، هم دلنواز و امیدبخش بود و هم شگفتیساز و تعجببرانگیز.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi