eitaa logo
🌷 صدیقه طاهره س🌷
149 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
123 فایل
🌷 محله سلطان آباد خوراسگان 🌷 ارتباط با ادمین: @a_raz_a
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌چاد‌رِمشکے ضمانت‌ِامنیت‌ِمن‌اسٺ^^! خواهرم معنے‌آزادی‌ࢪو‌درست مٺوجہ‌نشدی'! آزادی‌یعنـے : مطمئݧ‌باشۍ اسیر‌ِنـگاه‌ِناپاڪان‌نیستـے((:🌿 . @sedighehTh7
✨مسابقه ✨ مسابقه 🎊مسابقه ای ویژه و متفاوت با موضوع دهه فجر ⏰⏰مهلت ارسال تا ۱۰بهمن ماه 📬📬آثار ارزشمند خود را به شماره ۰۹۳۶۹۱۱۸۳۹۹ارسال کنید @sedighehTh7
✨مسابقه ✨ مسابقه 🎊مسابقه ای ویژه و متفاوت در ۴رشته ی مختلف با موضوع دهه فجر ⏰⏰مهلت ارسال تا ۱۰بهمن ماه 📬📬آثار ارزشمند خود را به شماره ۰۹۳۶۹۱۱۸۳۹۹ارسال کنید @sedighehTh7
♦️🔺♦️🔺♦️ ✅راهکارهای عملی برای تربیت پسران باغیرت @sedighehTh7
~⁦🕊️⁩ کتاب : سلیمانی عزیز ✍ قسمت اول 🔻احمد و قاسم پسر خاله بودند. دوتایی پول هایشان را گذاشتند روی هم، یک ساعت کوکی خریدند برای سهراب. طفلی وقتی ساعت را دید کلی ذوق کرد. همانطوری که داشت به کوک ساعت ور میرفت واز صدای زنگش کیف میکردبهش گفتن:« اگه ساعت کوک کنی روی پنج صبح و بلند بشی و خراب نمیشه.» حرفشان خوانده بود. کوکش کرده بود ساعت پنج. 🕔 هر صبح که بیدار میشد قاسم میگفت:« حالا که پا شدی نماز صبحت رو هم بخون.»🤲 شگردش بود. بلد بود. چطوری برادر کوچک ترش را برای نماز صبح بیدار کند. 🔹رفته بود کرمان درسش را ادامه بدهد. اما جوانی نبود که بخواهد عاطل و باطل بگردد. کنار درس و مشق، گشت دنبال کاری تا لقمه حلال بیاورد. هتل کسری نیرو میخواست. هنوز یکی دوهفته نگذشت، به چشم همه آمد. 👌 🔸رئیس هتل نه به اندازه یک گارسون که بیشتر از چشم هایش به او اعتماد داشت. بعد از انقلاب خیلی ها اهل احتیاط شدند، اما قاسم از قبلش هم رعایت میکرد. از همکارانش در هتل کسی یاد ندارد که حتی یکبار غذایی را مزه کرده باشد 🔹وقتی خبردار شد حسین را گرفته اند، یک نفس خودش رساند ژاندارمری. - داداش اینجا چیکار می‌کنی؟ -ژاندارمری یه تعداد نیرو میخواسته، مارو آوردن اینجا که بریم سربازی. همه چیز زیر سرخان روستا بود. از مذهبی جماعت خوشش نمی‌آمد. دسیسه کرده بود چندتا از جوان ها را ببرند خدمت که یکی از آنها پسر بزرگ خانواده سلیمانی بود. حسین تازه ازدواج کرده بود.💍 قاسم پچ پچی درگوش برادر بزرگش کرد و فرستادش خانه.⁦🚶🏻⁩ خودش مانده بود توی صف تا به جای برادر تازه دامادش برود سربازی. دارو دسته خان که حسین را دیدند، دوباره فرستادند دنبال ژاندارمری که بیایند او را بگیرند. آن موقع کرمان صد سرباز می‌خواست؛ دوباره همه را به صف کردند. حسین ایستاده بود جلوی برادرش قاسم. اسامی صد نفر را خواندند که ببرند. کرمان،بقیه جوان ها هم معاف زیر پرچم شدند. قاسم خوش شانس بودکه معاف شد؛اما دوباره رفت پیش برادرش حسین. - داداش فرار کن برو،من جات هستم. قاسم، آخر هم به اسم حسین رفت خدمت سربازی. @sedighehTh7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 آدمهای منفی نگر: به پیچ و خم جاده می اندیشند آدمهای مثبت اندیش : به زیبایی های جاده عاقبت هر دو به مقصد می رسند اما یکی با حسرت و دیگری با لذت @sedighehTh7 ما را به دوستان خود معرفی کنید 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ دولت انقلابی(۶) 💠موضوع: اولویت اول دولت انقلابی، اشتغال و معیشت مردم 🔻رهبر معظم انقلاب در پیام های متعدد در دیدار با آحاد مردم و مسئولان همواره مشکل اساسی و فوری کشور را همچنان مشکل اقتصادی عنوان می کنند. 🔹این دغدغه ایشان در هدف گذاری سالانه که در شعارهای سال نامگذاری می کنند کاملا آشکار می باشد. ایشان همواره در تشریح این مسئله خطاب به مسئولان دولتی توجه به این مسئله را متذکر می شوند و می فرمایند: چنانچه تولید به راه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم میتواند استغناء کشور از بیگانگان و دشمنان را تامین کند، هم میتواند مشکل اشتغال و معیشت مردم را برطرف کند، هم حتی می‌تواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند. 🔺دولت در این چارچوب لازم است از سویی مواد اولیه مورد نیاز صنایع را تا حد ممکن داخلی سازی کند و یا برای تامین آن برنامه ریزی دقیق داشته باشد و از سوی دیگر ظرفیت بی نظیر بازارهای داخلی را با فرهنگ سازی مناسب برای مصرف کالاهای تولید داخلی را فراهم کند. @sedighehTh7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا