#داستانک
💠از آنها اصرار و از او انکار.
دعوتش کرده بودند به ضیافت شام.
شرط گذاشت که بحثی نباشد.
آخر مهمانی، یک نفر سخن آغاز کرد.
علامه گفت: شرطمان؟!
گفتند: فقط نفری یک حدیث! آن هم به نیت تبرک.
همه، عالمان سنی بودند و حافظان حدیث.
یکی یکی حدیث خواندند.
نوبت صاحب الغدیر بود.
علامه امینی فرمود: «شرطی دارم:
اقرار همه، بر درستی یا نادرستی حدیث».
قبول کردند.
گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده:
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً
به مرگ جاهلی مرده، هر که بمیرد و امام عصرش را نشناسد».
همه درستی حدیث را اقرار کردند.
😔گفت: «حالا شما و یک سوال!
می شناخت؟ یا نمی شناخت؟! فاطمه ی زهرا، امام زمانش را؟!
امام زمان فاطمه که بود؟!»😭
سرها پایین،
سایه ی سکوت، سنگین!
نه جوابی داشتند و نه گریزگاهی!
بگوییم امام زمانش را نمی شناخت؟!
حاشا که سرور زنان عالم به مرگ جاهلی از دنیا برود!
بگوییم امام زمانش ابوبکر بود؟!
همه جا نوشته اند فاطمه سلام الله علیها غضبناک بر او از دنیا رفت!
علمای نامی اهل سنت، عرق ریزان و خجالت زده، یکی یکی مجلس را ترک کردند.
📚 دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا، ص31.
#داستانک
#معرفت_امام_زمان
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بخوان_مرا_به_ایستادگی
#سدرةالمنتهی
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
____🍃🌸🍃____
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🔴#داستانک
💎قیمت زندگی
فرزندی از پدر قیمت زندگی را پرسید⁉️
🔹پدرسنگى زیبا به او داد و گفت بردار و ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر قیمت را پرسیدند، هیچ نگو، فقط دو انگشتت را ببر بالا.
سنگ را به بازار برد. سنگ را دیدند و قیمت پرسیدند.کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ گفتند دو هزار تومان! نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛
🔰پدر به او گفت این بار برو در بازار عتیقه فروشان، آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان!این بار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.
⭕️ پدر به او گفت:این بار به بازار جواهرفروشان و نزد فلان گوهرشناس برو . وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان!آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد. پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چند است ؟"
✅مهم است که گوهر وجودت را کجا وبه چه کسی بفروشی"...
#داستانک
#سدرةالمنتهی
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
____🍃🌸🍃____
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
💠داستانک
❌خلف وعده
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
سردت نیست؟
گفت عادت دارم.
گفت: میگویم برایت لباس گرم بیاورند.
و فراموش کرد!
صبح جنازه ی نگهبان را دیدند روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم اما وعده ی لباس گرمت مرا از پای درآورد!
✅مواظب وعده هایمان باشیم
#داستانک
#سدرةالمنتهی
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
____🍃🌸🍃____
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
💢#داستانک
💠عمل خالص
✍عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت
🍃عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند،
🔹 نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
🔶عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
🔅امام جعفرصادق(عليهالسلام):
✅عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.
📚اصول کافی، ج ۳، ص۲۶
#داستانک
#سدرةالمنتهی
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
____🍃🌸🍃____
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
💠#پندانه
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ " : ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ "
🔹ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ
🔸ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
🔹ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ !
🔶ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ...
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ
ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ !
🔹ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟
🔶ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ...!
💢ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ" : ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺪ؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ
ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ"!!!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ!⚠️
#داستانک
#سدرةالمنتهی
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
____🍃🌸🍃____
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
#داستانک
✨❤️ حضرت شعیب میگفت:
گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند..
یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه
کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده!
خداوند به حضرت
شعیب وحی میکند که به او
بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی..
آن فرد از حضرت
شعیب درخواست نشانه میکند.
خداوند میگوید به او بگو
که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف
انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد..
امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند كمترين كاري كه درباره
گناهکار انجـام مـیدهد اين است كـه
او را از لـذّت مـناجـات محـروم ميسـازد.
📚|معراجالسعادة صفحه۶۷۳
─┅─═इई 🌼🌹🌼ईइ═─┅─
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
📖 #داستانک🌱
💢سیرهی امام علی علیه السّلام در برخورد با مخالفان
♦️تاریخ سیاسی اسلام گویای وقایع و حوادث پندپذیر و آموزنده برای بشریت میباشد.
♦️از جمله اینها میتوان به برخورد امام علی (ع) با مخالفان و معاندان اشاره نمود.
♦️در دوران حکومت کوتاه امیر مؤمنان علیهالسلام به دلیل مخالفت گروههای گوناگون با آن حضرت، زمینه نمایش سیره عملی رهبران الهی در برخورد با مخالفان بیش از زمان دیگر امامان علیهمالسلام پدید آمد. لذا بررسی این دوره از تاریخ در ترسیم اصل فوق، اهمیت بسزایی دارد.
♦️زمانی که امیر مومنان علی (ع) در سال 35 هجری قمری حکومت را به دست گرفت عده ای به مخالفت و معاندت با حضرت برخاستند.
♦️ در همان دوران بود که مقابله با امیرالمؤمنین علی (ع) و حکومت او چهره ای نظامی و جنگ طلبانه به خود گرفت.
♦️حضرت علی (ع) در دوران حکومت خود با سه گروه سرکش روبهرو شد که خواستهی آنها تکرار وضع زمان حکومت خلیفه سوم بود: بذل و بخششهای بیجهت، اسراف کاری، تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین.
♦️در این میان ناکثین یا گروه پیمانشکن؛ با رهبری طلحه و زبیر که در سایه احترام عایشه، همسر پیامبر اکرم (ص)، و کمکهای بیدریغ بنی امیه که در حکومت امام علی (ع) دستشان از همه جا کوتاه شده بود، سپاه بزرگی برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند.
♦️ از طرفی قاسطین یا گروه ستمگر؛ که رئیس این گروه معاویه بود با فریب و نیرنگ، حدود دو سال و بلکه تا پایان عمر امام علی (ع)، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساختند.
♦️ در نهایت نیز مارقین یا گروه خارج از دین؛ که اینان همان گروه «خوارج» هستند تا پایان نبرد صفین در رکاب علی (ع) بودند و به نفع آن حضرت شمشیر میزدند، ولی فریبکاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم بر ضد امام، و هم بر ضد معاویه باشند.
امام علی (ع) با این گروه در منطقهای به نام نهروان رو به رو شد و جمع آنها را متفرق ساخت.
اما سرانجام یکی از همین خوارج، او را به شهادت رساند.
♦️امام علی (ع) در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشت:
۱)گفت و گو؛
۲)مدارا؛
۳)برخورد قاطع.
♦️تلاش اولیه امیر مؤمنان، پاسخگویی به شبهات مخالفان بود و میکوشید راهی برای پایانبخشیدن مسالمتآمیز به نزاع و دشمنی بیابد.
اگر از این راه نتیجه دلخواه به دست نمیآمد، با مخالفان خود، تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمیرسید، مدارا از شدت و اتخاذ اقدامات قهرآمیز پرهیز میکرد.
سرانجام اگر مخالفان دست به قیام علیه حکومت اسلامی میزدند و امنیت شهرها و راهها را به خطر میانداختند، نوبت به برخورد قاطعانه میرسید. البته امام (ع) در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمیکرد.
.•°°•.🌱.•°°•.🌱.•°°•.🌱.•°°•.
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸👉 🕋 @Sedrah🕋👈🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
📖 #داستانک🌱
💢سیرهی امام علی علیه السّلام در برخورد با مخالفان
♦️تاریخ سیاسی اسلام گویای وقایع و حوادث پندپذیر و آموزنده برای بشریت میباشد.
♦️از جمله اینها میتوان به برخورد امام علی (ع) با مخالفان و معاندان اشاره نمود.
♦️در دوران حکومت کوتاه امیر مؤمنان علیهالسلام به دلیل مخالفت گروههای گوناگون با آن حضرت، زمینه نمایش سیره عملی رهبران الهی در برخورد با مخالفان بیش از زمان دیگر امامان علیهمالسلام پدید آمد. لذا بررسی این دوره از تاریخ در ترسیم اصل فوق، اهمیت بسزایی دارد.
♦️زمانی که امیر مومنان علی (ع) در سال 35 هجری قمری حکومت را به دست گرفت عده ای به مخالفت و معاندت با حضرت برخاستند.
♦️ در همان دوران بود که مقابله با امیرالمؤمنین علی (ع) و حکومت او چهره ای نظامی و جنگ طلبانه به خود گرفت.
♦️حضرت علی (ع) در دوران حکومت خود با سه گروه سرکش روبهرو شد که خواستهی آنها تکرار وضع زمان حکومت خلیفه سوم بود: بذل و بخششهای بیجهت، اسراف کاری، تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین.
♦️در این میان ناکثین یا گروه پیمانشکن؛ با رهبری طلحه و زبیر که در سایه احترام عایشه، همسر پیامبر اکرم (ص)، و کمکهای بیدریغ بنی امیه که در حکومت امام علی (ع) دستشان از همه جا کوتاه شده بود، سپاه بزرگی برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند.
♦️ از طرفی قاسطین یا گروه ستمگر؛ که رئیس این گروه معاویه بود با فریب و نیرنگ، حدود دو سال و بلکه تا پایان عمر امام علی (ع)، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساختند.
♦️ در نهایت نیز مارقین یا گروه خارج از دین؛ که اینان همان گروه «خوارج» هستند تا پایان نبرد صفین در رکاب علی (ع) بودند و به نفع آن حضرت شمشیر میزدند، ولی فریبکاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم بر ضد امام، و هم بر ضد معاویه باشند.
امام علی (ع) با این گروه در منطقهای به نام نهروان رو به رو شد و جمع آنها را متفرق ساخت.
اما سرانجام یکی از همین خوارج، او را به شهادت رساند.
♦️امام علی (ع) در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشت:
۱)گفت و گو؛
۲)مدارا؛
۳)برخورد قاطع.
♦️تلاش اولیه امیر مؤمنان، پاسخگویی به شبهات مخالفان بود و میکوشید راهی برای پایانبخشیدن مسالمتآمیز به نزاع و دشمنی بیابد.
اگر از این راه نتیجه دلخواه به دست نمیآمد، با مخالفان خود، تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمیرسید، مدارا از شدت و اتخاذ اقدامات قهرآمیز پرهیز میکرد.
سرانجام اگر مخالفان دست به قیام علیه حکومت اسلامی میزدند و امنیت شهرها و راهها را به خطر میانداختند، نوبت به برخورد قاطعانه میرسید. البته امام (ع) در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمیکرد.
.•°°•.🌱.•°°•.🌱.•°°•.🌱.•°°•.
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸👉 🕋 @Sedrah🕋👈🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
📖 #داستانک
💧 #قتیل_العبرات🥀
1⃣ بخش اول :
🔳 گریه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در سوگ سیدالشهداء
▪️پیامبر اکرم (ص) بارها بر فرزندشان امام حسین علیه السلام گریستند و این خبر را به مردم دادند .
▪️در روایتی وارد شده است که حسین بن علی (ع) درحالیکه بر رسول خدا (ص) وحی نازل شده بود، وارد شد و از کمر او بالا رفت و بر پشت او بازی نمود .
▪️جبرئیل به حضرت عرض کرد:
" ای محمد! همانا زود است که امتت بعد از تو فتنه کنند و این فرزندت را به قتل رسانند."
▪️آنگاه دست دراز کرد و مشتی از تربت را به او داد و گفت:
"در این سرزمین است که فرزندت کشته خواهد شد، سرزمینی که اسم آن "طف" است"
▪️چون جبرئیل رفت، رسول خدا (ص) درحالیکه آن تربت در دستش بود بر اصحابش وارد شد…
▪️حضرت شروع به گریه کرد؛ عرض کردند:
"چه چیز شمارا به گریه درآورده، ای رسول خدا ؟! "
🖤پیامبر(ص) فرمود:
«جبرئیل مرا خبر داد که همانا فرزندم حسین بعد از من در طف کشته خواهد شد.»
📚موسوعه الکلمات امام حسین علیه السلام، ص 531
_ _ _ _ _ _ _ _ _
‹🖤
#امام_حسین
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
💔👉 🕋 @Sedrah🕋👈💔
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
📖 #داستانک
💢میلاد قمر بنی هاشم
🌺 مدتی پس از آن که امیرالمؤمنین (ع) به سوگ حضرت فاطمه زهرا (س) نشست؛ برادرش عقیل را که آشنا به انساب عرب بود فراخواند و از او خواست برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسرانی دلیر و باایمان تربیت کند که سالار شهیدان، حسین بن علی (ع) را در کربلا یاری کنند.
🌺عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت علی (ع) برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت و دلاوری بی مانند بودند.
🌺حضرت این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر فاطمه فرستاد. فاطمه نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوند مبارکی بین وی و مولای متقیان برقرار شد.
🌺 وقتى أمیرالمؤمنین علی (ع) بشارت تولد حضرت ابالفضل (ع) را از غلام خود قنبر شنید از خوشحالى صورتش گل انداخت و فرمود:
اى قنبر، این نوزاد مقام بزرگى نزد خداست ، و اسامى و القاب او زیاد است .
براى نامگذارى و كنیه او من خودم به منزل مى روم .
🌺 همان وقت حضرت برخاسته به منزل تشریف فرما شدند،
🌺 بعد از ورود به منزل ، دخترش زینب (س) را صدا زد و فرمود: دخترم ، پسرم را نزد من بیاور
🌺 زینب (س) ، برادر نوزادش را كه در پارچه اى سفید بود ، خدمت امیرالمؤمنین (ع) آورد . به ام حضرت تبریك گفت و نوزاد را به آن بزرگوار داد
🌺امیرالمؤمنین علیه السلام نوزاد را گرفت ، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او
اقامه گفت و نگاه طولانى به او مى فرمود،
🌺 سپس حضرت ، کودک را در آغوش کشید و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد . در گوش راست اذان و در گوش چپش اقامه گفت.
🌺آن گاه به ام البنین فرمود: «او را چه نام نهادی؟»
🌺 امّ البنین (س) با کمال ادب عرض کرد: «من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام. هر نامی که می پسندید بر وی بگذارید».
🌺حضرت فرمود: «من او را به نام عمویم، عباس نامیدم»
🌺 پس از این که حضرت علی (ع) ، فرزند خود را عباس نام نهاد، دستهای او را بوسید و اشک بر صورت نازنینش جاری شد.
🌺امّ البنین حیرت زده پرسید: چرا گریه می کنید؟ مگر دستان فرزندم عیبی دارد؟
🌺حضرت فرمود: گویی هم اینک می بینم که این دست ها روز عاشورا در کنار شریعه فرات، و در راه یاری دین خدا قطع شده است
🌺 سپس حضرت زینب كبرى (س) بعد از اتمام مراسم سنت میلاد، رو به آن حضرت كرد و عرضه داشت :
اى پدر جان ، اسم و كنیه این نوزاد چیست ؟
🌺فرمود: دخترم ، اسم او عباس و كنیه او ابوالفضل و اما القاب او زیاد است از جمله آنها
« قمر بنى هاشم » و « سقا » است
🌺 زینب (س) بعد از شنیدن فرموده پدر ، عرض كرد: پدر جان ،
اما اسم كه عباس است در این نوزاد هم علامت شجاعت و دلاورى مى باشد،
و اما كنیه اش كه ابوالفضل است در این مولود هم نشانه شهامت و برترى هست ،
و اما لقب او به قمر بنى هاشم ، علامت درخشندگى و جمال در او هست ،
ولى معناى سقا چیست ؟
آیا برادرم سقا است؟
🌺امیرالمؤمنین (ع) فرمود: دخترم ، نه آن طور كه تو فكر مى كنى كه سقایى شغل و حرفه او باشد، بلكه او اهل و عشیره خود را سقایت مى كند، او
«ساقى تشنگان كربلاست.»
🌺زینب كبرى (س) از شنیدن این سخن ، رنگ صورتش تغییر كرده ، بغض گلوگیر او شد و اشك چشم او بر صورتش جارى گشت .
🌺حضرت فرمود: از گریه خوددارى كن ، برادرت را بگیر، او را با تو امرى مهم در پیش است . زینب (س) نوزاد را در برگرفته به سوى مادرش برگرداند،
🌺 ام البنین (س) در حالى كه از اسم و كنیه و لقب فرزند خود سوال مى كرد به استقبال حضرت زینب (س) شتافت .
🌺 زینب (س) به او فرمود:
اسم این نوزاد عباس و كنیه اش ابوالفضل و لقب او « قمر بنى هاشم » است .
🌺وقتى ام البنین (س) لقب *بنى هاشم* را شنید ، فریاد شادى سر داد و از خوشحالى صورتش گل انداخت و گفت : الحمدلله رب العالمین ، الآن خواب من تاویل شد.
🌺 زینب (س) به او فرمود: آن رویا كه تاویل شد چه بود؟
🌺 ام البنین (س) ، زینب (س) را از خوابى كه قبل از ازدواج با امیرالمؤمنین(ع) دیده بود خبر داد.
🌺هنگامى كه زینب (س) جریان خواب را از ام البنین (س) شنید خوشحال شد و صورت برادرش عباس علیه السلام راغرق بوسه كرد و فرمود:
« به خدا عباس برتر از قمر است.»
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 منبع : کتاب مولد العباس بن علی (علیهماالسلام) با اضافه و ویرایش
او آمده تا خویش را سر مست شیدایی کند
کز مستی و شیدایی اش بر خلق آقائی کند
در کربلای پر بلا جنگی تماشایی کند
در خدمت پیر عطش لب تشنه سقایی کند
🌸میلاد حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز مبارک باد
🕊#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸