6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت سوم🔹
🔸#یعقوب در مقابل اصرار فرزندان ، چاره ای جز تسلیم ندید و با پیشنهادشان موافقت کرد . روز بعد برادران برای یک سفر تفریحی یک روزه آماده شدند و #یوسف را نیز از پدر گرفتند و به راه افتادند .
🔸 پدر پیر تا دروازه شهر آنها را بدرقه کرد و درباره یوسف سفارشها نمود . در آنجا برای آخرین بار یوسفش را بوسید و در حالیکه قطرات اشک ازدیدگانش فرو میریخت ، از آنها جدا شد
🔸وقتی از پدر دور شدند بی مهریها توسط برادران یوسف آغاز شد و عقده های چندین و چند ساله مجال بروز یافت . او را بر زمین افکندند . آزارش کردند . به هر کدام پناه می برد ، جز شکنجه و خشونت چیزی دریافت نمیکرد .
🔸اشکها ، ناله ها و استمدادهای یوسف بی نتیجه بود و برادرانش او را تا سرحد مرگ کتک زدند تا این که...
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
16.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت چهارم🔹
🔸تا این که تصمیم گرفتند او را به قتل نرسانند و او را کنار چاه آبی که کاروانیان از آن آب بر میداشتند بردند و طنابی به کمر او بستند و به اعماق چاه فرستادند
🔸هنوز یوسف به انتهای چاه نریسده بود ، برادران تصمیم گرفتند پیراهن او را بعنوان سند با خود نزد پدر ببرند تا سخن آنان را باور کند
🔸دگر باره او را بالا کشیدند و پیراهنش را از تنش در آوردند . آنچه التماس کرد که مرا برهنه نکنید ، اعتنا نکردند و با خشونت ، پیراهن را از او گرفتند و دگر باره او را در چاه سرازیر کردند
🔸در کنار آب چاه ، سکوئی بود . یوسف روی آن سکو نشست و برادران نیز پس از اجراء نقشه خود از چاه دور شدند
🔸یوسف تنها ماند ، تاریکی و محیط وحشت آور چاه برای آن نوجوان نازپرورده غم انگیز و ناراحت کننده بود ولی ناگهان یک الهام غیبی ، قلب او را روشن و آرام کرد...
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت پنجم🔹
🍃سروش آسمانی ، در دل یوسف ندا در داد :
🔸ای یوسف ، آزرده خاطر و اندوهگین مباش . تو تنها نیستی . تو بی پشت و پناه نیستی . آنکس که مهر تو را در دل پدر افکند ، آنکس که برادرانت را از کشتن تو منصرف ساخت ، ترا نگهداری خواهد کرد . دوران سختی چاه پایان خواهد رسید .
🔸دیگر باره عزت و اقتدار خواهی یافت و این برادران سنگدل و حسود در برابر عظمت تو بخاک خواهند افتاد و تو جنایات امروزشان را قدرتمندانه به آنها خواهی گفت و غرق در شرمندگی و خجلشان خواهی کرد .
🔸این الهام درونی ، آنچنان یوسف را مطمئن و آرام ساخت که گوئی هم اکنون در آغوش گرم پدر و غرق نوازشها و بوسه های او است .
🔸هنوز برادران از منطقه دور نشده بودند که کاروانی از راه رسید . کاروانیان به سوی مصر می رفتند و برای برداشتن آب ، در آن نقطه فرود آمدند
🔸یکی از کاروانیان ، کنار چاه آمد و دلو بزرگی را بدرون چاه فرستاد و پس از لحظه ای بخیال اینکه دلو پر از آب شده ، آنرا بالا کشید . اما بجای آب نو جوانی زیبا و جذاب را درون دلو دید...
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت ششم🔹
🔸کاروانیان مقدم او را گرامی داشتند و از دیدار او بسی خوشحال شدند برادران که از دور ، همه چیز را زیر نظر داشتند ، خود را به آنجا رساندند و گفتند : این نوجوان برده فراری ما است که ما در جستجوی او بوده ایم .
🔸در همان حال آهسته به گوش یوسف خواندند که اگر خود را معرفی کند و لب به تکذیب سخن آنان بگشاید کشته خواهد شد .
🔸کاروانیان که مهر یوسف در دلشان افتاده بود ، ببرادران گفتند : این غلام را به ما بفروشید . برادران موافقت کردند و او را به قیمتی بسیار ارزان به یکی از متقاضیان فروختند .
🔸کاروان بسوی مصر رهسپار شد و برادران با خیال آسوده بسوی خانه بازگشتند . آنها دیگر از جانب یوسف نگرانی نداشتند و تنها فکری که آنانرا تحت فشار قرار می داد ملاقات پدر و پاسخگوئی او بود .
🔸باید طوری صحنه سازی کنند که پدر ، دروغشان را راست پندارد و سخنشان را بپذیرد . بنابراین پیراهن یوسف را با کشتن حیوانی ، خون آلود ساختند و باقیمانده روز را در صحرا ماندند که شب فرا رسید
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت ششم🔹
🔸کاروانیان مقدم او را گرامی داشتند و از دیدار او بسی خوشحال شدند برادران که از دور ، همه چیز را زیر نظر داشتند ، خود را به آنجا رساندند و گفتند : این نوجوان برده فراری ما است که ما در جستجوی او بوده ایم .
🔸در همان حال آهسته به گوش یوسف خواندند که اگر خود را معرفی کند و لب به تکذیب سخن آنان بگشاید کشته خواهد شد .
🔸کاروانیان که مهر یوسف در دلشان افتاده بود ، ببرادران گفتند : این غلام را به ما بفروشید . برادران موافقت کردند و او را به قیمتی بسیار ارزان به یکی از متقاضیان فروختند .
🔸کاروان بسوی مصر رهسپار شد و برادران با خیال آسوده بسوی خانه بازگشتند . آنها دیگر از جانب یوسف نگرانی نداشتند و تنها فکری که آنانرا تحت فشار قرار می داد ملاقات پدر و پاسخگوئی او بود .
🔸باید طوری صحنه سازی کنند که پدر ، دروغشان را راست پندارد و سخنشان را بپذیرد . بنابراین پیراهن یوسف را با کشتن حیوانی ، خون آلود ساختند و باقیمانده روز را در صحرا ماندند که شب فرا رسد.
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت هفتم🔹
🔸برادران یوسف گفتند وای برما ، جواب خدا را چه خواهیم داد ؟ آن شب را پدر در بیهوشی و فرزندانش در آه و ناله و نگرانی گذراندند
🔸سحرگاهان که نسیم حیات بخش صبح بر چهره یعقوب وزید ، بهوش آمد و نگاهی به اطراف خود کرد و تصمیم قاطع خود را برای صبر و شکیبائی اعلام داشت و گفت :
🔸قلم قضاء پروردگار ، سرنوشتی برای من و پسر عزیزم یوسف رقم زده است . من در برابر آن صبر خواهم کرد . صبری زیبا و دلپذیر
🔸کاروان به سوی مصر رهسپار شد . آن که یوسف را خریداری کرده بود ، از کار خود بی اندازه مسرور و راضی بود
🔸چهره زیبا و نورانی ، جمال و کمال ذاتی ، آثار عظمت و اصالت خانوادگی یوسف ، هر بینده ای را متوجه او میساخت و چیزی نگذشته بود که خریداران فراوانی پیدا کرد
🔸و هر کس برای تملک او مبلغ بیشتری پیشنهاد میداد و بالاخره عزیز مصر که طبعامیتوانست مبلغ بیشتری بپردازد ، یوسف را از آن خود ساخت و از اینجا بود که زندگی یوسف متحول شد
#قصص_قرآنی
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔹قسمت هشتم🔹
🔸برادران یوسف گفتند وای برما ، جواب خدا را چه خواهیم داد ؟ آن شب را پدر در بیهوشی و فرزندانش در آه و ناله و نگرانی گذراندند
🔸سحرگاهان که نسیم حیات بخش صبح بر چهره یعقوب وزید ، بهوش آمد و نگاهی به اطراف خود کرد و تصمیم قاطع خود را برای صبر و شکیبائی اعلام داشت و گفت :
🔸قلم قضاء پروردگار ، سرنوشتی برای من و پسر عزیزم یوسف رقم زده است . من در برابر آن صبر خواهم کرد . صبری زیبا و دلپذیر
🔸کاروان به سوی مصر رهسپار شد . آن که یوسف را خریداری کرده بود ، از کار خود بی اندازه مسرور و راضی بود
🔸چهره زیبا و نورانی ، جمال و کمال ذاتی ، آثار عظمت و اصالت خانوادگی یوسف ، هر بینده ای را متوجه او میساخت و چیزی نگذشته بود که خریداران فراوانی پیدا کرد
🔸و هر کس برای تملک او مبلغ بیشتری پیشنهاد میداد و بالاخره عزیز مصر که طبعامیتوانست مبلغ بیشتری بپردازد ، یوسف را از آن خود ساخت و از اینجا بود که زندگی یوسف متحول شد
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یکفراز_یکنفس
✳️تلاوت فراز ماندگار و زیبای «إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأبِیه یـٰآ أبَتِ ...» تیتراژ ابتدایی سریال یوسفپیامبر (ص)، توسط قاری محبوب و بینالمللی، استاد حاج کریم منصوری در برنامه #مـحـفـل شبکه سه سیما
هدیه به وجود مبارک امام موسی بن جعفر الکاظم، امام رضا و امام جواد عليهم السلام 💐
📖سوره مبارکه #یوسف ، آیه ۴
🎼 مقام #حـجـاز
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸💐🌸
#سلام آقای غریبم
صبحتبخیرمولای خوبم
#یوسف ترین
نشانہے یعقوبِ #اهل بیٺ
شد پاره پاره قَلب زلیخا
#ظهور ڪن
با پرچَمے ڪه
نام #حسین اسٺ نقشِ آن
با مَشڪ #ساقے
از دلِ دریا ظهور کن
🌤#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌤
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
💔👉 🕋 @Sedrah🕋👈💔
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا میدانید برادران حضرت یوسف علیه السلام بعد از اینکه نقشه کشیدند ایشان را بکشند او را در کدام چاه انداختند؟
✨در چه کشوری است چاهی که معروف است برادران یوسف پیامبر (ع) او را در آنجا انداختند.؟ 😔
این چشمه و چاه در نزدیکی منطقه «عمیعاد در سرزمین فلسطین اشغالی» قرار دارد
#فلسطین
#یوسف
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
✨﷽✨
🔴 .#تلنگر!
🚨 اگر دیدی کسی را از #جایگاهش_اخراج کرده اند، زود درباره اش قضاوت مکن!
چرا که حضرت #آدم را از مقام و جایگاهش در بهشت اخراج کردند ولی او پیامبر خدا و #صفی_اللّه بود، یعنی برگزیده ی خدا.
❌ اگر دیدی کسی #فرزندش_منحرف شده، فوراً پیش داوری نکن، خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزند، مکن!
چرا که #نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود در حالی که مشهور به #نبیِ_اللّه بود.
❌ کسی را که از قومش او را #طرد نمودهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است!!
چرا که #ابراهیم علیهالسلام را راندند در حالی که مشهور به #خلیلُ_اللّه بود.
❌ اگر دیدی بنده ای دچار #ترس و بلا و مصیبت شد او را مغضوب خدا ندان!
چرا که #یونس«ع» گرفتار تاریکی و ترس و حبس در شکم نهنگ و عذاب شد و قرآن کریم دوبار به وی لقب #رسول_اللّه داده است.
❌ زندان افتاده و #زندانی را مسخره مکن! چرا که #يوسف علیهالسلام سالها زندانی بود در حالیکه مشهور به #صدیق_اللّه بود.
❌ ثروتمندِ #ورشکسته و بی پول را مسخره مکن!!
چرا که #ايوب علیهالسلام بعد از بی نیازی، مفلس و بی چیز گشت، در حالی که مشهور به #نبی_اللّه بود.
❌ .#شغل و حرفه ی دیگران را تمسخر مکن!!
چرا که #لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود در حالیکه خداوند در قرآن مجید به #حکيم بودن او اشاره دارد.
❌ کسی را که همه به او ناسزا میگویند، #آزارش می رسانند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و گیج و دیوانه مخوان!
چرا که به حضرت #محمد(ص) ساحر، مجنون و دیوانه و... میخواندند ، در حالی که #حبیبُ_اللّه بود.
🚨🚨 پس #هرگز دیگران را تمسخر، ریشخند، نیشخند و #قضاوت_زودهنگام، نکنیم بلکه بیشتر، #حُسن_ظن داشته باشیم.
🕊#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
ایهـا #النـاس بخواهید ڪہ آقا برسـد
بگذارید دگـر درد بہ پایان #برسـد
همگے #در_پـس هر سجـده بہ خالق گویید
ڪہ بہ ما رحـم ڪنـد #یوسـف زهـرا (س) برسـد
تعجیل درظهورپنج #صلوات
#شبتون_مهدوی
🕊#سدرةالمنتهی↙️↙️↙️
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸