سلام
☑️زینپس فایل باکیفیت «آیات الهی» و «کلام مولا» در کانال زیر بارگذاری میشود:
🔸 @sedyaser_m
☑️ماجرای آزادشهر و چند نکته
🔻سیدیاسر تقوی:
🔸واکنش برخی خطبا به اظهارات گرگیج به عزل او از امامت جمعه آزادشهر منجر شد. عزلی که با حواشی امنیتی همراه بود و مورد استقبال رسانههای معاند قرار گرفت. هر چند واکنشهای صورتگرفته ناشی از غیرت دینی برادران عزیز ماست، اما نیت خیر دوستان (که انشاءالله مأجورند) نباید مانع از آن شود که به پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت آن نپردازیم و دلایل خود را در مخالفت با آن تبیین نکنیم. در اینباره چند نکته قابل ذکر است:
🔸1. هر مسألهای باید به اندازهای که ضرورت دارد برجسته شود و در این برجستهسازی باید منافع و آسیبهای آن مورد توجه قرار گیرد. مسأله آزادشهر میتوانست با پیگیریهای خاموش در سطح استان پیگیری شود و در صورت لزوم با تمهیدات سیاسی به عزل فرد مورد نظر بیانجامد. اما برجستهسازی نابجا دو پیامد نامطلوب بر جای گذاشت: اول آنکه به چهرهسازی برای جریانهای افراطی اهل سنت کمک شایانی کرد و دوم آنکه یک مسأله منطقهای را به یک بحران ملی بدل ساخت و نظام را در اوج گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی با چالش روبرو کرد.
🔸2. بدترین گزینه برای حل یک اختلاف، تشدید عواطف و احساسات طرفین دعواست. حتی اگر بپذیریم که فرد خاطی قصد اهانت به ساحت اهل بیت علیهم السلام را داشته، راهاندازی موج مطالبهگری میان شیعیان، آن هم در ایام فاطمیه آتش به انبار باروت است. رفتارها و مطالباتی که «مؤدبانه» خوانده میشود در امتداد اجتماعی خود به رفتارهای هیجانزده و احساساتی منجر میشود که هیچ کمکی به پایان گرفتن دعوا نمیکند.
🔸3. مسأله «امنیت ملی» مسأله حکومت شیعی است، نه جریانهای افراطی اهل سنت. این شما (به عنوان سمپات جمهوری اسلامی) هستید که با بحران امنیت و کنترل مذاهب و قومیتها روبرویید نه طرف مقابل. از قضا طرف مقابل (جریانهای افراطی قومی- مذهبی) بدش نمیآید شما را به لحاظ امنیتی دچار بحران کند و از چهرههای خود قهرمان بسازد. درست است که جمهوری اسلامی توسط یک فقیه شیعه رهبری میشود اما نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی با چالش حکمرانی بر تمام ایرانیان مواجه است. امری که مواجه با ادیان و مذاهب را با احتیاط همراه میکند.
🔸4. شکاف شیعه- سنی میان سایر شکافهای قومی، مذهبی و اجتماعی ظرفیت ضدامنیتی بیشتری دارد. هم میان شیعیان جریانهای افراطی هنجارشکنی هستند که حاضرند تا پای مرگ سر آرمانها و عقاید خود هزینه بدهند و هم درون و بیرون مملکت سرویسهای وابسته به عربستان، اسرائیل و غرب آمادهاند تا جریانهای افراطی اهل سنت در ایران را فعال کنند. در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و با شیوع آسیبهای اجتماعی هر گونه تحریک احساسات دو طرف میتواند با عواقب جبرانناپذیری همراه باشد.
🔸5. مواجهه نابخردانه با جریانهای افراطی تبعات بلندمدت زیادی به همراه دارد. پولهای سرگردان و یا حتی هدفمند بسیاری در کشور و خارج از مرزها وجود دارد که به دنبال ظرفیتهای مناسبی برای سرمایهگذاری میگردند. این پولها غالبا خرج پرورش و تربیت عناصر افراطی شده و در بلندمدت مناسبات فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی اوقات مواجهه ما با جریانهای افراطی به جای آنکه به حذف آن بیانجامد منجر به تمرکز این سرمایهگذاریها میشود.
🔸و اما کلام پایانی: ما به عنوان شیعیان، چهل و سه سال است که حاکمیت این مرز و بوم را عهدهدار شدهایم. مواجهه ما با اهل سنت کاملا متفاوت از آن چیزی است که در هزار و اندی سال گذشته رخ داده است. شاید بهتر باشد کمی از نگاه تاریخی به معارف اهل بیت و هویت شیعه فاصله بگیریم و واقعیت میدان را بهتر ببینیم. واضح است که کسی ضرورت غیرت دینی را نفی نمیکند اما ظهور و بروز این غیرت نباید حاکمیت خودمان را با چالش روبرو سازد. ما برای عزل یک امام جمعه هتاک نیازی به بسیج افکار عمومی نداریم، اما برای کارآمد نشان دادن معارف اهل بیت در حکمرانی به اتحاد و یکپارچگی اقوام و مذاهب نیازمندیم.
@sedyaser
سلام و رحمت
پیج بنده توسط اینستاگرام مسدود شد. اگر مشکل دوبارهای پیش نیاید با صفحه جدید در خدمت شما خواهم بود:
Instagram.com/t_sedyaser
@sedyaser
هدایت شده از روحانیت امروز
☑️در فقدان خرد مسئولیتپذیر
🔻اختصاصی | سیدیاسر تقوی، روزنامهنگار:
🔸چندی پیش با یکی از رفقای اهل فضل همراه شدم تا به دیدار یکی از علمای منتقد نظام بروم. وی که از آن دسته اساتیدی بود که در همان ابتدای غائله، با صدور بیانیهای، علیه گشت ارشاد موضعگیری کرده بود، در مباحثه فقهی با رفیق ما، ناچار به پذیرش اصل الزام حاکمیتی حجاب شد و حتی گفت: «برای کنترل حجاب، مأموران خانم آموزشدیده بگمارند و هرکه را زیر بار حکم نرفت، حبس کنند!» هر چند این استاد حوزه علیرغم اصرار ما موضعش را علنی نکرد و بعدها در مکاتباتی که داشتیم، حرفهای دیگری زد اما نحوه مواجهه او با مسأله یادآور شد که بخشی از حوزویان زیر بار تبعات اجتماعی فتاوای خود نمیروند و حاضر نیستند مسئولیت آن را بپذیرند و نگارنده معتقد است در این آسیبشناسی فرق چندانی میان جریانهای انقلابی و سنتی حوزه وجود ندارد.
🔸در اظهارات و بیانات برخی از مراجع تقلید و اساتید حوزه همزمان بر «رعایت حجاب» و «شنیده شدن سخن مردم» تأکید شده است. در حالی که وضعیت نابسامان گشت ارشاد از سویی و اغتشاشات از سوی دیگر بخشی از تبعات اجتماعی همین توصیههای درست و قابل دفاع است که وقتی به منصه ظهور میرسد مسئولیت آن توسط ایدهپردازان بر عهده گرفته نمیشود. البته مسأله فقط محدود در حجاب نیست. مواجهه حوزه با نظام سیاسی برآمده از خودش نیز همین است. پیشینه مناسبات حوزه و نظام همواره سرشار از توصیهها و طرح کلیاتی درباره حیات مادی و معنوی مطلوب مردم بوده و روحانیت همیشه خود را در جایگاه مطالبهگر نشانده است، بیآنکه مسئولیت ناکامیها را برعهده بگیرد. بخشی از این مسئولیتگریزی ریشه در آفت ذهنگرایی یا آرمانگرایی در عقلانیت حوزوی دارد.
🔸توضیح آنکه روحانیت در ترسیم مدینه فاضله خود، نظر به معارف وحیانی و سیره معصومان دوخته است که البته رسالت اولیه و ذاتی او نیز همین است. اما با توجه به غیبت امام معصوم و ایده تحقق مدینه فاضله در زمان حضور امام، طی ۱۴ قرن گذشته در فراغت از سیاستورزی حداکثری، صرفا به تقویت ادبیات آرمانی خود پرداخته است. در نگاهی حداقلی، انقلاب اسلامی در زمانهای تحقق یافت، که فراغت از سیاستورزی ناممکن شد و روحانیت برای بقای نهضت خویش راهی جز به دست گرفتن قدرت نداشت. این نکتهای است که غالبا به آن پرداخته نمیشود که مداخله در قدرت اگر پیش از تجدد، امری راجح، اما آرمانی بود که در صورت عدم شرایط تاریخی، تعطیل و یا تضییق میشد، در دوران جدید به امری ضروری بدل گشت. به این معنا که نهضت شیعی به رهبری روحانیت نمیتوانست هم از قدرت فاصله بگیرد و هم موجودیت خود را حفظ کند و در نظم قدرت رقیب هضم نشود. از این رو، در نظم جدید، ضرورت عمل سیاسی و تدبیر اجتماعی بر ضرورت تحقق آرمان و ایدههای ناب شیعی غلبه پیدا کرد.
🔸این تغییر ضرورت تاریخی، منجر به خیزش انقلابی روحانیت و به تبع آن مردم شد. در این شرایط نیز روحانیت متأثر از فضای ایدئولوژیک حاکم بر سالهای پیروزی انقلاب و جنگ هشتساله، موفق شد با تطبیق تاریخی خود بر معارف دینی و سیره اهل بیت (ع)، به خصوص قیام سیدالشهدا (ع)، از عرصه میدانی جمهوری اسلامی دفاع کند و حتی آن را تا امروز تقدیس نماید. اما با استقرار تدریجی دولت و گسترش حوزه تدبیر اجتماعی و ضرورت مداخله راهبردی عالمان دینی در حکمرانی، روحانیت نتوانست میان عملکرد کارگزاران نظام و ایدهها و آرمانهای خود نسبت ایدهآلگرایانه پیدا کند و مسئولیت آن را برعهده بگیرد. اما پاسخ به این پرسش که زمینههای معرفتی و غیرمعرفتی این مسئولیتگریزی چیست و چرا خرد عملی روحانیت از چنین آفتی رنج میبرد را در یادداشت بعد پی خواهم گرفت.
@rohaniyatemrooz_ir
سیدیاسر تقوی
.
بسم الله
🔹 شاید صدها سال پیش، انسان به راحتی میتوانست در گوشهای از این کره خاکی به تماشای تقدیر بنشیند و درباره بسیاری از پرسشها اظهار بیاطلاعی کند و از بسیاری از ایدههای فردی و اجتماعیاش با یک «نمیتوانم» بگذرد. در وضعیت گذشته بشر، قدرت سیاسی چندان مجال آن را نداشت که از مسائل کلان ملی تا جزئیترین ساحت زندگی فردی را به تصرف خود درآورد.
🔸 در طرف مقابل، حوزه اندیشه انسانها، فراتر از فهم اقتصاد محلی و مناسبات طایفهای گام بر نمیداشت. این بدان معنا بود که انسان با افقهای جدید و منظرهای متفاوت و ایدههای جایگزین برای حیات خود مواجه نمیشد تا آگاهی به آنچه هست و یا آنچه میتواند باشد اهمیتی پیدا کند.
.
🔹 اما امروزه در جهانی زندگی میکنیم که هر ایدهای برای حیات انسان، لاجرم باید از دو مؤلفه «میدانم» و «میتوانم» برخوردار باشد تا بتواند خود را در بازار متنوع تئوریها عرضه کند. ما شبانهروز در مواجهه با ایدههای فردی و اجتماعی مختلفی قرار میگیریم که ادعا دارند میتوانند زندگی بهتری برای ما بسازند. ایدههای ناکارآمد به سرعت کنار گذاشته میشوند و جای خود را به ایدههایی میدهند که کارآمدی خود را ثابت کرده باشند. از این جهت به نظر میرسد شعار «ما میتوانیم» از بیخ، یک شعار جدلی است و در این جدال فرقی میان نگاههای دینی و غیردینی وجود ندارد.
.
🔸 حتی ممکن است- تأکید میکنم، ممکن است- خوانش ما از معارف دینی طی دویست سال گذشته، متأثر از این باشد که هر ایدهای که دم از «بیاطلاعی» و «ناتوانی» بزند محکوم به شکست است. من پروژه اسلامی کردن شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در این دو قرن اخیر اینگونه میفهمم. عصر جدید، انفعال را بر نمیتابد. انسان در این عصر، یا تدبیر کننده است و یا تدبیر شونده. طبیعی است جریانی که دغدغه زندگی مؤمنانه دارد، در این جدال، هر امری را به دین نسبت دهد و تلاش کند از معارف خود، راه حلی بیابد. چرا که به درستی انفعال را مساوی اضمحلال خود میداند.
🔹 اما پرسشی که میماند این است که ادعای بزرگ «میدانم» و «میتوانم» چه نسبتی با الهیات ما دارد؟ آیا میشود مبتنی بر اندیشههای کلامی ما، طوری با عالم نسبت برقرار کرد که آن را قابل کنترل و پیشبینی کنیم و مطابق آرمانهای خودمان تمدنی نوین بسازیم؟ نقش خدا چه میشود؟ آیا خدا صرفا طراح یک سازوکار ازلی و ابدی است و تدبیر امور را به انسان واگذار کرده؟ و کلی سوال دیگر...
.
عکس: در حال ورود تدریجی به آبهای خلیج فارس.
🆔 @sedyaser
سیدیاسر تقوی
بسمالله
.
جسارت کرده و کمی «معر» گفتهام، به امید روزی که به «شعر» برسم :)
.
دوش میگیرد پس از هر گفتگو فنجان قهوه
تا شود مغز و روانش شستشو فنجان قهوه
میکند هی درد دل با ظرفها او نیمهشبها
روزها هم بغض دارد در گلو فنجان قهوه
سالها او عاشق یک استکانِ چای بوده
میکند هر روز یاد روی او فنجان قهوه
شعر میگفتند عاشقها اما مدتی است
او ندیده چیزی جز آی لاوی یو فنجان قهوه
ناامید است و یقین دارد که در این روزگاران
دوستی دیگر ندارد رنگ و بو فنجان قهوه
گوش او از حرفهای مفت آدمها پر است
بارها شد لب به لب با یاوهگو فنجان قهوه
خسته شد از ژست روشنفکرهای بیسواد
بحثهایی که ندارد سمتوسو فنجان قهوه
در کنار بچه قرتیها جدیدا دیده است
لاسهای خام چند تسبیحگو فنجان قهوه
بد نمیگوید کسی اینجا به لاف عاشقی
دیده تمجید پلنگی زشترو فنجان قهوه
چند باری کافه شد تعطیل و او آرام بود
بود منتدار آن مکشوفمو فنجان قهوه
دوست دارد تا که استعفا دهد از کار خود
مدتی گویی شده او غرغرو فنجان قهوه
دوست دارد آخر عمری به جای میز کافه
لم دهد در دست مردی قصهگو فنجان قهوه
🆔 @sedyaser