eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ✅سید در خیلی فعال بود. تلاش می‌کرد تا همه گونه دانش‌آموزی را جذب نماید. حتی آنها که ظاهر درستی نداشتند. ❇️می‌گفت: اینها به این دلیل دچار انحراف شدند که شیرینی را نچشیده‌اند. لذا سعی می‌کرد حتی با کسانی که امیدی به آنها نبود شود و از این طریق آنها را جذب و هدایت کند. 🌷
🔴تصویر زن ایرانی مسلمان.... زن محجبه ،باحیا ،فرهیخته ،اندیشمند و خانواده گرای ایرانی را میخواهند به یک زن بزک کرده ،رقاص ،بدن نما و آوازه خوان و بی تقید به خانواده و هنجارهای اخلاقی و اهل نمایش خیابانی تبدیل کنند. #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
بیاييم با امام زمان خود عهدی ببنديم كه: در همه حال مطيعش باشيم. هرگز او را تنها نگذاريم. تا مي توانيم برای فرجش دعا كنيم. در هر لحظه و هر جا به او متذكر باشيم. او را ياري كنيم. او را بشناسيم. او را به ديگران بشناسانيم. باعث سر بلندي او باشيم. خود را آمده شهادت در ركابش كنيم. ┄┉┉☫«یا💞مهدی»☫┉┉┄ 💖اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💖 سلام پدر مهربان ما صبحت بخير❤️
شهید‌ سیدمیلاد مصطفوی شهیدی‌ که‌ پیکرش‌ به‌ دست‌ افتاد‌ و‌ "سر‌ و دست و پاهایش" را از تنش جدا کردند💔 و بعد از مدتها به‌ دوستش‌ آمد‌ و‌ محل‌ پیکرش‌ را‌ نشان‌ داد😔 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔸بعد از اصغر رفت و امد در منزل🏘 زیاد شد. همش به فکر این بودم که یه خانه تکانی حسابی انجام بدم. چند وقت بعد از مراسم این فرصت پیش امد 🔹شروع کردم به شستن فرش و موکت خانه و آشپز خانه دو روزی بود که به طول انجامیده بود. یکی از همسایه ها👤 امد و گفت: رقیه خانم دیشب را دیدم بهم سفارش کرد که بیایم و به تو در خانه تکانی کمک کنم. 🔸گفتم: خیره ان شاءالله. خندیدم☺️ و اهمیت چندانی ندادم. با خود فکر کردم💬 از روی میخواهد کمک کند اصغر را بهانه کرده، اما نفر بعدی و نفر بعدی هم با همین مضمون مراجعه کردن 🔹الهی قربون محبت 💖 برم، اون زنده است، اون می بیند و درک میکند. برایم نیروی کمکی فرستاده بود تا مادر♥️ خسته نباشد که مادر دست تنها نباشد. خیلی به فکر من و بود و تمام تلاشش را میکرد که من دست به سیاه و سفید نزنم❌ راوی: مادرشهید 🌷 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔴تمسخر سعودی ها توسط کاربران خارجی در واکنش به پرتاب موفق آمیز 🔹تحریم ها ممکن است مفید باشد ... آنها(تحریم‌ها) ممکن است منجر به پیشرفت یک کشور شوند. از سعودی ها بخواهید فقط یک پهپاد بسازند😂
🔴وقتی شاخص تمام بورس های دنیا قرمز(سقوط) هست و شاخص بورس ایران سبز(مثبت) است! تحریم ها باعث مصون ماندن ما از تکانه های اقتصادی حاکم بر اقتصاد جهادی شده است اما دلیل بالفعل: هدایت نقدینگی موجود در کشور به سمت بورس و خروج این نقدینگی ها از بازار خودرو، ارز، سوداگری مسکن و... است. باید این نقدینگی به درستی به سمت و بورس هدایت شود، وگرنه اگر به بازارهایی از بورس منتقل شود که دلال بازی و سفته بازی درآن رونق دارد، بازهم ضربه خواهیم خورد ✍سید بدون سانسور
طالبان؛ گروهکی که با شعار صلح آمد روی کار، اما خیلی زود نقابش را کنار زد و افتاد به جان مردم. وقتی به کابل رسیدند، مجاهدان افغانستانی در دره پنج شیر پناه گرفتند. احمد شاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان هم به بن‌بست رسیده بود انگار. دست به دامان حاجی شد. خیر سردار به تمام برادران مسلمانش می‌رسید، رفت پیش احمد شاه مسعود؛ فکرهایشان را گذاشتند روی هم و طراحی عملیات کردند. هشت صبح با تلفن‌های ماهواره‌ای ثریا زنگ زد. تهران بودم. گفت: «تا امشب دوتا آتشبار توپخونه باید توی دهنه پنج شیر باشه.» با عقل و منطق جور درنمی‌آمد. دو آتشبار توپخانه یعنی دوازده قبضه توپی که هر توپ دو تریلی بار است. دو تریلی مهمات بار مبنا، تازه سه چهار خدمه و ابزار یدکی و وسایل تنظیف هم می‌خواست. ساعت دو بامداد آتشبارها رسید به دهانه پنج شیر. شش صبح هم آتش‌بازی مجاهدان افغانستانی شروع شد. آنقدر آتش ریختند که طالبان داشت دیوانه می‌شد. نقشه حاجی این بار هم درست از آب درآمده بود؛ طالبان مگر چاره‌ای جز عقب‌نشینی داشت؟ راوی: حسن پلارک | منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 48
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 📝خاطره‌ آیت‌الله نوری همدانی از امضا برکفن شهید سلیمانی ✍ مکرر در دفتر ما رفت‌وآمد داشت، در آخرین دیدار بعد از ملاقات رسمی گفتند که همه بیرون بروند من با شما کاری خصوصی دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم. حاج قاسم از کیف💼 کفنش را آورد و به بنده گفت که کفن من را امضا🖌 کنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا کردیم، بعد هم گفت می‌خواهم به‌عنوان خداحافظی چند رکعت نماز پشت سر شما بخوانم. بعد از دیدار بنده از و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به جهاد و داشت، در زمان خداحافظی👋🏻 سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم و آیه" مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا" را قرائت کردم و با چشمان اشک😭 بار خداحافظی کردیم.