eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
9هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلابی کیست؟! انقلابی آن نیست که غرور و خودخواهی بر او غلبه کند و حرف کسی را نشنود... انقلابی آن است که در کمال تواضع و فروتنی، هر حرف حقی را بپذیرد. انقلابی آن نیست که با شعارات تند بخواهد انقلابی‌گریِ خود را بر دیگران تحمیل کند... انقلابی آن است که احتیاج به تصدیق کسی ندارد! 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه ‌میگفت : برای ‌اینکه ‌گره‌ محبت‌ ما برای‌ همیشه محکم‌ بشه باید در حق ‌همدیگه دعا کنیم. 🌷
من از آقا مصطفی‌ یاد گرفتم، اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بیا بجنگ برای خواسته هات... ناامیدت کردن پا پس نکش برو جلو خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی بهت میده خواستت رو...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<شهید‌هادی‌ذوالفقاری🌼🌿> sᴛᴏʀʏ قدر کشورمان را بدانند و پشت سر ولی فقیه باشند.!' |ʝסíꪀ➘ @seedammar
🌱🌱 "خدای خوب ابراهیم تأکید می کند که هرکسی می خواهد به ملاقات من بیاید ،باید از طریق انجام اعمال صالح و گره گشایی از بندگان خدا این مسیر را طی کند .ابراهیم پیوسته در حال رفع گرفتاریی از بندگان خدا بود،او هر کاری می کرد از گره ای از بندگان خدا رفع کند.در زمان مرخصی ،اگر کاری نداشت راه می افتاد تا بتواند کسی رو پیدا کند واز او گره گشایی کند! فَمَن كانَ يرجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَل عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا يشْرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا پس هر که به ( ملاقات و ) لقای پروردگارش امید دارد ، باید ( عمل صالح و ) کاری شایسته انجام دهد ، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند . ( سوره کهف / ۱۱۰ )
هدایت شده از شمیم یار
مدار هستی.mp3
6.19M
⭕️ پست ویژه 💜 «مدار هستی» 👤 استاد شجاعی 💚 ترک روح جهادی باعث شد امام زمان در ترس و اضطراب به دنیا بیایند و تا امروز مظلوم و تنها باشند. 👈 اگه دنیات به خطر بیفته باز هم پای امام زمان می‌ایستی... ⁉️ یا تو هم مثل بقیه‌ای؟ 👌 از دست ندهید @shamime_yaar
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🎬 استاد 📝 «چقدر آماده‌ایم؟»
ابراهیم هادی و تجربه های نزدیک به مرگ... دو روز قبل بود که تماس گرفتند. از اصفهان بودند و گفتند یک نفر از بستگان ما ماجرای عجیبی با ابراهیم هادی دارد. شماره را گرفتم و تماس برقرار شد. ماجرای زیبا و عجیبی شنیدم: من تکنسین پرواز بالگرد در هوانیروز اصفهان هستم. دو سال قبل با خانواده راهی سفر مشهد شدم. هنوز خیلی از اصفهان دور نشده بودیم که یک سانحه شدید رانندگی رخ داد. ضربه شدیدی به سینه و به مهره های کمر من وارد شد. مرا سریع به بیمارستان ایت الله کاشانی اصفهان رساندند. یک روز بعد پزشک معالج من به خانواده گفت: بدون تعارف میگویم که بروید لباس های مشکی تان را آماده کنید. ایشان زنده نمی ماند. او بی هوش است. یکی از دنده هایش شکسته و داخل ریه فرو رفته. نخاع او قطع شده و از کمر به پایین هیچگونه حسی ندارد. هوشیاری او بسیار پایین است و اگر دستگاه ها را قطع کنیم از دنیا خواهد رفت. خانواده بسیار ناراحت شدند. صدای گریه و زاری بلند شد. اما هیچ کاری از دست کسی بر نمی آمد. اما دخترم .... ✅ادامه دارد.
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ابراهیم هادی و تجربه های نزدیک به مرگ... دو روز قبل بود که تماس گرفتند. از اصفهان بودند و گفتند یک
ابراهیم هادی و تجربه نزدیک به مرگ وقتی روح از بدن من خارج شده بود و همه بستگانم گریه می کردند، دخترم در گوشه ای نشسته و سوره یاسین می خواند. او همینطور در دلش نذر قرآن و صلوات می‌کرد. من از آنجا به بالا رفتم. به جایی رسیدم که یکباره جماعتی بسیار نورانی مقابلم قرار گرفتند. صورتهای آنها را نمی دیدم اما می دانستم عظمت و نورانیت خاصی دارند. نفری که جلوتر بود به من گفت: صبر کن تا اگر شد از خداوند اجازه بگیرم تا برگردی. لحظاتی بعد همان جوان آمد و مقابلم قرار گرفت و گفت: دوست عزیز، ما اینطرف را درست کردیم. برو و آنطرف را درست کن. من به چهره او و جوانی که در کنارش بود خیره شدم. صورتهایشان نور بود اما چهره قابل تشخیص بود. بلافاصله مرا به داخل بدنم بازگرداندند. روح برای دقایقی از بدنم خارج شده بود. کادر پزشکی که بالای سرم جمع شده بودند با خوشحالی خبر را به خانواده دادند. من تا مدتها متوجه هیچ مطلبی نبودم. روزی که مرخص شدم به خانواده ام گفتم: من برای دقایقی روح از بدنم خارج شد. من جوانی بسیار نورانی را دیدم که اجازه گرفت تا من برگردم. همه با تعجب به حرف های من گوش می‌کردند. دخترم گفت: پدر من میدانم آن جوان کیست. بعد از داخل کیفش یک کتاب را بیرون آورد و جلد کتاب را به من نشان داد. بی اختیار داد زدم خودش بود. به خدا همین جوان بود. بده این کتاب رو ببینم... روی کتاب نوشته شده بود: سلام بر ابراهیم۱ دخترم ادامه داد: من همان جا مشغول قرائت قرآن برای این شهید شدم و نذر کردم که اگر پدرم برگردد، خیرات دیگری برای این شهید والامقام انجام دهم... خداوند مرا به دنیا بازگرداند تا همانطور که به شهید هادی قول دادم، دنیایم را درست کنم. او هم قول داد که آن سوی هستی را برایم درست نماید. من اکنون دو سال است که در منزل مشغول درمان هستم، اما به علت آسیب به نخاع، از کمر به پایین امکان حرکت ندارم. والسلام
هدایت شده از نشر شهید هادی
📙سلام بر ابراهیم در دستان ابراهیم... ما از ابراهیم های زمان خاطرات خوشی داریم ابراهیم همت ابراهیم هادی و‌... زمانی که در تولیت آستان قدس بودند، کتاب شهید هادی را تهیه و در برخی صحن های حرم مطهر برای مطالعه عموم زوار قرار دادند. برای اولین بار در زمان ایشان یادواره شهدا در حرم مطهر رضوی برگزار شد. انشالله با مدد الهی و عنایت شهدا انتخابات خوبی برگزار خواهد شد. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63