eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #مذهبی کانالهای دیگر ما #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ توی ، يادمان می‌دادند... . چه کثيفی هم بود! . بچه ها به شوخی می‌گفتند يه بار آب را داده‌اند ، برا آزمايش.  از بس بوده، جواب داده بودند👇 . «فاضلابی که فرستاديد، بيست درصد آب داره!» . منبع: کتاب روزگاران(قسمت ) . 🌷😔 . 🌼شادی ارواح مطهر شهدا و سلامتی جانبازان 🌼 . 🌹
🌺🍃🌺🍃 ❣ #سلام_امام_زمانم ❣ سلام پدر مهربان ما صبحت بخير😊 🍂هوایت را بہ سمت من راهی کن🍃 🌼این روزها بدجور #نفس‌تنگےگرفته ام 🍂مےگویند هــ🌫ـوا آلوده است 🌼هرهوایی که #تو در آن نباشے #آلوده است #اَللّٰهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیکَ_الفَرَج
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
9⃣6⃣1⃣ به یاد #شهید_خلیل_تختی_نژاد 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات @seedammar
🍃🌷 🔰شهید خلیل تختی نژاد متولد ۱۳۷۲📆 و از سپاه امام سجاد (ع) هرمزگان و عملیات قرارگاه درعا بود که شب نوزدهم ماه مبارک رمضان🌙 و در نخستین شب از شب‌های پر فیض قدر مصادف با ۱۳ خرداد ماه ۹۷ در منطقه به شهادت رسید🕊شهید خلیل تختی‌نژاد، دومین شهید🌷 مدافع حرم اهل بیت (ع) از استان است. 🔰با هم👥 وارد سپاه شدیم. ۴ سال در دانشگاه افسری امام حسین (ع) هم دوره بودیم. سال ۹۰ به آمدیم و ۴ سال با هم در دوره دانشگاه زندگی کردیم. پدر خلیل قدیم پاسدار کمیته بود. اولین بار که را دیدم مسئول آماد و پشتیبانی گردان بود. یا کلاه خودی را سالم تحویل گرفته بودم و وقتی تحویل دادم کمی خراب شده بود. 🔰خیلی غر زد و گفت: این سالم بوده، اما تحویلم دادی. گفت: پدر من اجازه نداده سر سوزنی وارد زندگی‌مان شود📛 اجازه نده که به خاطر صدمه تو به بیت المال زندگی من هم شود. 🔰ارادت خاصی به (ع) داشت. یک نوحه محلی در وصف حضرت علی اکبر (ع) شهر خودشان داشتند که آن را همیشه ما با هم زمزمه🗣 می‌کردیم. در دانشکده او را صدایش می‌کردیم. در بیشتر از همه ما چرخ می‌زد. آنقدر چرخش بالا بود که این لقب را به او داده بودیم. 🔰وقتی دوره دانشکده ما تمام شد، خلیل می‌توانست برود و مسئولیت پشت میز نشینی🛃 بگیرد، ولی چون روحیه‌اش این اجازه را نمی‌داد از سال ۹۱ به شدت دنبال رفتن بود و آخر روزی‌اش شد و قبول کردند که برود✅ می‌توانست بماند و کار‌های دستوری داشته باشد و چند نفر زیر دستش باشند، ولی را انتخاب کرد. صلوات 🌷🍃 @seedammar