#سالگرد_شهادت
▪️ شهید مدافع حرم #سید_مهدی_موسوی
#شهید_سید_مهدی_موسوی در ۱۵مهرماه سال ۶۳ در یک خانواده مذهبی در #اهواز چشم به جهان گشود و زمانیکه متوجه شد شیپور جنگ در سوریه به صدا در آمده و داعش به سوریه لشکر کشی کرده و ممکن است #حرم_حضرت_زینب سلام اله علیها مورد تعرض قرار گیرد تصمیم جدی گرفت که برای مبارزه با کفرستیزان راهی کشور سوریه برای #دفاع_حرم سادات شود وپس از دو مرحله عزیمت در تاریخ ۱۰ تیر ماه ۱۳۹۲ در حمله شکست حصر #نبل_و_الزهرا بر اثر اصابت گلوله و با گفتن #یاحسین_شهید به شهادت نائل گردید وبه خیل عاشقان حرم اهل بیت پیوست.
👈وصیت شفاهی شهید #سید_مهدی_موسوی به همسرش: «اگر زنده بودم و به شما گفتم از مسیر ولایت جدا شو، گوش نکن. اگر هم شهید شدم از مسیر ولایت جدا نشو.»
📿شادی روحشان #صلوات
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @seedammar
#سالگرد_شهادت
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم #سید_مهدی_موسوی
🔻همیشه میگفت سعادت این دنیا و آن دنیا در حرکت در مسیر ولایت فقیه است و تأکید می کرد از منویات #رهبری پیروی کنید. هر چه رهبر و مقتدای ما گفتند همان است و یا حتی یک اشاره کوچکی هم به یک مطلب داشتند باید همان صحبت اجرا شود. میگفت نباید در مقابل رهبر انقلاب چیزی کم یا زیاد بگوییم بلکه هر چه فرمودند باید بدون کم و کاست اطاعت کنیم و در مسیری که ایشان ترسیم کردهاند گام برداریم.
سید بسیار مردم دار بود و همه تلاش خود را میکرد تا کار مردم را راه بیاندازد و بسیار دلسوز و مهربان نسبت به خانواده های بیبضاعت و همه تلاش خودش را میکرد تا قدمی هر چند کم و کوتاه برایشان بردارد.
به یاد ندارم در طول زندگی مشترک کلمه ای #دروغ از سید شنیده باشم. ارادت خاصی نسبت به اهل بیت علیه السلام داشت و روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها را خیلی دوست داشت. حتی بعد از شهادت هم به خواب یکی از دوستان مداحش می رود و میگوید #روضه حضرت زهرا سلام الله علیها را بخوان. همیشه شهادت ائمه لباس مشکی میپوشید.
عاشق زیارت #امام_رضا علیه السلام بود و میگفت احساس میکنم هر وقت به زیارت میروم جزو عمرم حساب نمیشود.
همیشه حق را میگفت و از گفتن حق هم هیچ واهمه ای نداشت. رضایت من و پدر و مادرش برایش بسیار مهم بود و همه تلاشش را هم در این مورد می کرد.
🗓تاریخ تولد: ۱۵ مهر ۱۳۶۳
🗓تاریخ شهادت: ۱۰ تیر ۱۳۹۲
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#شهیدانه
سید از همان اوایل که شنید تکفیری ها تهدیدی برای حرم عقیله بنی هاشم هستند، در حال و هوای خودش نبود. به کل تغییر کرده بود، اینکه موفق به رفتن شد. میگفت: تا زمانی که زنده هستم نمی گذارم که حضرت زینب دوباره اسیر دست تکفیریها شود. بی تاب بود و گریه می کرد، نیمه شب ها گریه امانش را می برید و گویا دیگر پای ماندن و دیدن صحنههای جنگ را از دور نداشت.
بهمن سال ۹۱ اولین ماموریتش بود که هیچ کسی از آن اطلاعی نداشت و بعد از دو ماه برگشت. برای رفتن دوباره خیلی تلاش کرد و آنقدر پافشاری کرد که دوباره اعزام شد.
و ماموریت دومش هم تیر ماه ۹۲ بود که در آن ماموریت به آرزوی دیرینه اش رسید.
شب قبل از دومین ماموریتش من به دور از چشم سید، گوشه دنجی پیدا کرده بودم و آرام آرام گریه میکردم، ناگهان دیدم جلو من نشسته و اشک های بی تابی من را نظاره میکند.
گفت: خانم اگر شما راضی نیستی حرفی نیست من نمیروم.
گفتم: گریه من فقط از دوری و ندیدنت هست، دلم تاب ندیدنت را ندارد، دلتنگی هایم هزاران هزار فرسنگ است.
گفت: به قلبت رجوع کن همانطور که من در قلب تو لانه ای با همه عشقت دارم، تو هم در قلب من هستی و تا بی نهایت عشق این دنیا دوستت دارم و به یادت هستم.
شب آخر همه خانواده را جمع کرد و از همه حلالیت طلبید، انگار به دلش افتاده بود که سفر آخرش هست. به مادرش هم گفته بود اگر من شهید شدم، همانند مادر شهید احمدی روشن آرام و البته صبور باش و به خاطر شهادت من ناآرامی نکن و پیرو خط ولایت باشید.
روز آخر در فرودگاه چمدان چرخ دارش را بغل کرده بود به جای اینکه روی زمین بکشد و بدو بدو رفت تا نکند از پرواز جا بماند. با اینکه زمان زیادی هم داشت، اما عجله میکرد که نکند نتواند برود.
آن روز را از یادم نمیبرم که سید مهدی وقت رفتن برنگشت که من و پدر و مادرش را ببیند و حس کردم از همه تعلقاتش دل کنده است.
📸شهید مدافع حرم
#سید_مهدی_موسوی
#اهواز
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#شهیدانه
🔻سید یک فرد آرام گوشه نشینی نبود. تمام تلاش خودش را در پایگاه بسیج و مسجد محله برای مباحث فرهنگی انجام می داد. #محرم ها ۱۰ تا دیگ غذا #نذری می پختند و سید پای ثابت آشپزی آن نذری ها بود.
سید از آرزوهایش زیاد میگفت. یک روز گفت: دوست دارم آنقدر پول داشته باشم تا بتوانم هر اندازه که می شود به مردم کمک کنم. برای خودم هیچ نمیخواهم عشقم فقط کمک به مردم است. و توانایی انجام کار را برای دیگران داشته باشم.
گفتم: آقا سید توکل به خدا انشاالله که هر چه زودتر به آرزویت برسی.
وقتی شهید شد پیش خودم گفتم: سید به آرزویت رسیدی، چون شهدا زنده اند و دستت باز است برای هر کسی که لیاقتش را دارد کمک کنی.
سید عاشق شهادت بود اما همیشه می گفت: من لیاقت شهادت را ندارم. می گفت: ما کجا و شهدا کجا، مقام شهدا خیلی بالاست. همیشه خدا هم به حال شهدای دفاع مقدس حسرت می خورد و می گفت: خوشا به حالشان کاش من هم با آنها بودم.
📸شهید مدافع حرم
#سید_مهدی_موسوی
#اهواز
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#سالگرد_شهادت
نقل از همسر شهید مدافع حرم #سید_مهدی_موسوی
🔻در همه حال به فکر مردم بود. بخصوص آنهایی که از نظر مالی در وضعیت مناسبی نیستند. فقط هم مسائل مالی نبود. هر کاری که از دستش برای باز کردن مشکلات مردم بر میآمد، کوتاهی نمیکرد. همیشه میگفت: «برایم دعا کن از نظر مالی دست و بالم آنقدر باز باشد تا هرکس که به من رجوع میکند نا امید برنگردانم و بتوانم بهش کمک کنم.» آن موقع زندگی ما یک زندگی کارمندی بود و با کلی قسط. البته در طول زندگی کمک هایش را مخفیانه و به دور از چشم من انجام میداد. بعد از شهادتش خیلیها آمدند و از کمکهای مهدی در حق خودشان گفتند. همهاش هم کمکهای مالی نبود. خیلیها برای اینکه کارشان در جایی درست شود میآمدند پیش مهدی و او هم از کمک دریغ نمیکرد.»
📿شادی روحشان #صلوات
🗓 شهادت: ۱۰ تیر ۱۳۹۲
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#سالگرد_شهادت
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم #سید_مهدی_موسوی
همیشه میگفت سعادت این دنیا و آن دنیا در حرکت در مسیر ولایت فقیه است و تأکید می کرد از منویات #رهبری پیروی کنید. هر چه رهبر و مقتدای ما گفتند همان است و یا حتی یک اشاره کوچکی هم به یک مطلب داشتند باید همان صحبت اجرا شود. میگفت نباید در مقابل رهبر انقلاب چیزی کم یا زیاد بگوییم بلکه هر چه فرمودند باید بدون کم و کاست اطاعت کنیم و در مسیری که ایشان ترسیم کردهاند گام برداریم.
📿شادی روحشان #صلوات
🗓 شهادت: ۱۰ تیر ۱۳۹۲
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#اطلاعیه
◾️مراسم بزرگداشت اولین شهید مدافع حرم استان خوزستان شهید #سید_مهدی_موسوی
🗓چهارشنبه ۱۳ تیرماه اهواز
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان