هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
سال ۹۵ بود
اگه اشتباه نکنم شهریورماه بود
برا مذاکره درباره سردبیری یکی از روزنامه ها با مدیرمسئول روزنامه جلسه داشتم
قرار بود سردبیر یکی از روزنامه هایی بشم که از ظرفیتش استفاده نمی کردند و تقریبا تیمم رو هم بسته بودم.
تو دفتر نشسته بودیم که یهو محمد و دوستش وارد شدن
محمد قدش خیلی بلند بود
یه پالتو مشکی بلند پوشیده بود
یکم میلنگید
وقتی حسابی باهم خوش و بش کردیم
دقت که کردم دیدم سرش ممتد میلرزه
گفتم چته حاجی؟!
گفت مجروح شدم و موج انفجاره
۱سال مداوم به سوریه رفت و آمد داشت
ازش سوال کردیم از اوضاع سوریه و حلب و ...
یادش بخیر
گفت سوریه با ما
ایران با شما
محمد خیلی غیرتی بود
گفت ما اونجا فقط نگران آقا هستیم
میترسیم گرک ها به آقا حمله کنند
تنها دغدغه ما آقاست.
ازش سوال کردم
کی اومدی و کی برمی گردی
گفت: مجروح شدم و ان شاء الله هفته بعدی عازمم
فقط امروز پیگیر استعفا از محل کارم هستم
میخوام ان شاالله اگه شهید شدم
زن و بچم(۳تا بچه داره) دوبار از بیت المال حقوق نگیرند.
یادش بخیر
امروز که کلیپشو دیدم
دلم گرفت
رفقای ما رفتن و ما هنوز اینجاییم
رفقای شهید مدافع حرم من اینا بودن👇
#مهدی موحدنیا
#محمد کیهانی
#مرتضی عطایی
🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
شهید حاج آقا #مرتضي یکی از فرمانده های قَدَر ایرانی در سوریه بود.🍃
فکرش خیلی خوب کار می کرد همیشه به قدرت تحلیل استدلالهای منطقی اش غبطه میخوردیم.🙂👌
🔴انقدر نظراتش در رد طرح های عملیاتی مجاب کننده بود که خیلی از مواقع سرداران طرح های حاج مرتضی را اجرا می کردند و نتیجه هم موفقیت آمیز میشد.✌️
🌕ولی شهید مسیب زاده خودش رو فقط فرمانده ایرانی ها #نمیدانست🙂.
دقیقا همان اندازه که برای همرزمان هم وطنش، از مقامات بالاتر اموراتشان را مطالبه می کرد، برای نیرو های
#فاطمیون افغانی و
#زینبیون پاکستانی
هم اموراتشان را مطالبه و پیگیری مداوم میکرد👌. حتی بعد از بازگشت به ایران به وضعیت خانواده هایشان نیز رسیدگی میکرد و میگفت. "اینها مظلوم تر و محروم ترند...💔❤️
#شهیدمدافعحرم
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده🌹
🌹🍃🌹صلوات