✍ ۱۵ نوامبر، سالروز شهادت ثروتمندترین شهید شیعه؛ مهدی (ادواردو) آنیلی است!
پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس میکرد گمشدهای دارد، و بالاخره آن را در داخل کتابخانهای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد.
✨شهید ادواردو میگوید؛ "وقتی قرآن را برای اولینبار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در جستجویش بودم. اگر کسی صادقانه قرآن را بخواند، قرآن هدایتش میکند".
✨ادواردو، همزمان با محروم شدن از تمام امتیازات خانوادگی، تصمیم گرفت به عنوان طلبه به قم بیاید.
و این بهانهای شد تا او را به شهادت رساندند و اَنگ خودکشی بر او زدند، در حالیکه هیچ شواهدی از جمله کالبدشکافی، فیلم و.... دال بر خودکشی او موجود نبود.
دوستان اردواردو، معتقدند او هرگز خودکشی نکرده، بلکه به خاطر ایمان و عقیدهاش به شهادت رسیده است
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🔴 حیا در ادیان الهی
از اندرزهای آورباد ماراپسند (موبد موبدان) :
✍دختر با حیا را دوست بدار و او را به مردی هوشیار و دانا به عروسی ده، زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیکی است که چون تخم در آن بکارند، حاصل نیم و فراوان به عمل آید. با زن فرزانه و باحیا عروسی کن و او را دوست بدار و زن دیگری را فریب مده که روانت گناه نگردد.
📙حریم ریحانه، ص ٥٠، به نقل از سالنمای٧٢، انجمن زرتشتیان تهران، ص١٠
#حجاب
#پویش_حجاب_فاطمے
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
ارزش_های_اخلاقی_و_ضد_ارزش
#مهدویت |تهذیب نفس ، شرط درک خدمت امام زمان(ع)
✍️ آیت الله بهجت(ره) :در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود.
و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) مشرف می شوید؟ استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند.
آقا می گوید : عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ) آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم،شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم.
#مهدویت
🔺 کلامی از علما
⭕️ آیتالله مجتهدی
⁉️اثر به سجده رفتن چیست؟
#کلام_علما
📝روایت همسر شهید مدافع حرم « #علی_تمام_زاده » :
💐 وقتی #وصیت_نامه ایشان را می خوانم با خود می گویم که شهدا به چه درجه متعالی رسیدند و برای ما که بخواهیم به مرتبه ایشان برسیم خیلی سخت است. وصیت نامه ایشان چند بخش دارد، در بخش خانوادگی خطاب به پدر و مادر و همسر و فرزندانشان و بخش عمومی خطاب به همه مردم است. در ابتدا وصیت نامه شان از من تشکر و قدردانی نموده و من را شرمنده خودش کرده است. این جملات گویای آن است که این پدرها و همسرها بهترین همسران و پدران هستند و علاقه زیادی به خانوادشان داشتند و ابدی برای خانواده هایشان ماندند و همیشه می گویم همسرم را از دست ندادم بلکه او را به دست آوردم و هر وقت در مشکلات به او متوسل می شوم و دل تنگی هایی دارم به واسطه شهدا و اهل بیت(ع) مشکلاتم برطرف می شود.
#سالروز_شهادت
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
*﷽*
#کلام_شهید
از کلیہی کسانۍ کہ پیام مرا مےشنوند،
مےخواهم کہ مردم را به تقـۅا و تركِ
گنـاه، خصوصاً غیبـت، دعوټ کنند.
#شهیدحسینامینمقدم
#یاد_عزیزش_با_صلوات
PTT-20201116-WA0051.opus
381.9K
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
روایتگری شهدایی
مبارزه با نفس
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
حسین پور جعفری زنگ زد و گفت : حاجی میگه بیا همدیکر رو لویزان ببینیم.
گفت : لویزان از تپه بیا بالا. اونجا یک استخره.
حاجی کمر دردهای شدیدی داشت وقت هایی که می توانست ، می رفت استخر تا در آب راه برود.
تو آب جای زخم هایش را دیدم. بین انگشتان دستش که تیر خورده بود.
بالای بازوی راستش ، کنار شانه یک زخم بود.
یک ترکش هم از بالا تاپایین شکمش را باز کرده بود. شیمیایی هم شده بود.
تو آب بودیم که گفت : محمود پیشانی ام درد می کنه. بیا برویم بالا ماساژ بده. از آب بیرون آمدیم، سرش را ماساژ دادم.
راوی : محمود امینی رنجبر
📚 : مجله فکه
#یاد_عزیزش_با_صلوات
قصه دستهای بسته را شنیدهای ...
بگذار تصویر ؛
پاهای بسته
در عملیات خیبر را
برایت روایت کند ...
#تفحص_شهید
#یاد_شهدا_باصلوات