eitaa logo
بای ذنب قتلت
125 دنبال‌کننده
382 عکس
311 ویدیو
4 فایل
پیرامون سقط جنین و فرزند اوری وخطر کاهش جمعیت ارتباط با مدیر کانال @zsv313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻اظهارات عجیب نماینده مجلس درباره میزان فرزند آوری اتباع: فرزندآوری اتباع ۳ الی ۵ برابر زوج های ایرانی است! 🔹یکی از کاربران هم نوشته بود: اینقدر رفتم سر جراحی سزارین افغانی ها دیگه خسته شدم توی روز از ۱۰ تا جراحی سزارین، شاید ۸ تا افغانی باشن همه مادر ها هم متولد ۸۰ به بالا واقعا چه خبره؟ اون وقت ایرانی ها رفتن دنبال سگ پروری و گربه پروری یقین دارم جمعیت کشور تا ده سال آینده ۷۰ درصدش از افغانی‌ها تشکیل شده! 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹جنین از منظر پزشکی 🔻چرا سقط ممنوع است؟ جنین چطور تشکیل می‌شود؟ 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
18.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📽 صحنه‌های دلخراش 😭😭😭 حتی در آن شرایط هم به مادر پناه می‌برد مادری که با بی‌رحمی برای سقط مراجعه کرده بترسید از مظلومی که جز خدا خونخواهی ندارد یکی از مصادیق خونِ مظلوم این موارد است. 🆔https://eitaa.com/seghtejanin2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ دوربین مخفی یکی از خبرنگارهای نیویورک تایمز که در آمریکا خیلی سر‌وصدا کرد این خبرنگار برای نزدیک شدن به پزشکان حوزه سقط جنین یک سال زمان گذاشت و توانست این صحبت‌های دردناک را ضبط کند: ما سعی می‌کنیم هنگام سقط جنین، برخی اندام را سالم و دست‌نخورده بذاریم مثل قلب و کبد چون براشون مشتری‌های زیادی داریم! 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معاون نظارت ستاد ملی جمعیت: سالانه ۵۳۰ هزار سقط جنین غیرقانونی در کشور انجام می‌شود. 🆔eitaa.com/seghtejanin2
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش 🔸 قسمت اول: لانه امن 🔻در عمق تاریکی مطلق، جایی که زمان معنایی نداشت، دنیای من آغاز شد. دنیایی کوچک و گرم، با نبضی آرام که لالایی شبانه‌ام بود. ضربان قلب مادرم، موسیقی دلنشینی بود که مرا در آغوش می‌کشید و آرامم می‌کرد.☺️ هر روز، با لمس نوازش‌هایش، دنیای من کمی بزرگ‌تر می‌شد. انگار که او با هر حرکتش، آیه‌ای از عشق را در وجودم زمزمه می‌کرد.🥰 🔺پاهای کوچکم، اولین لمس‌هایشان را به دیوار نرم رحم او می‌رساندند و قلبم از شوق این کشف کوچک، تندتر می‌تپید. من در این لانه امن، رویا می‌بافتم. دنیایی پر از رنگ و نور را تصور می‌کردم که روزی در آن قدم خواهم زد. دنیایی که مادرم در آن منتظرم خواهد بود.🤩 🔻در این تاریکی مطلق، من تنها نبودم. مادرم همیشه همراه من بود. گرمای وجودش مرا احاطه کرده بود و به من آرامش می‌داد.❤️ هر روز، با او صحبت می‌کردم. به او می‌گفتم که چقدر دوستش دارم و چقدر مشتاقم که او را ببینم.😍 🔺هر لحظه، برای من یک معجزه بود. من در حال رشد بودم، قوی‌تر می‌شدم و به دنیای بیرون نزدیک‌تر می‌شدم. هر روز، دنیای من کمی بزرگ‌تر می‌شد و من با شوق و اشتیاق، این تغییرات را در خودم احساس می‌کردم.👼 🔻اما هنوز نمی‌دانستم که این آرامش و امنیت، چقدر کوتاه خواهد بود...🥺 ادامه دارد... 📚 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
♦️ فروش قرص سقط جنین در بسته‌بندی لوازم آرایشی! 🔹خرید و فروش قرص‌های سقط جنین، که به گفته فروشنده هر ورقشان ۲ میلیون و پانصد هزار تومان قیمت دارد، در فضای مجازی به طور گسترده صورت می‌گیرد. کافیست اطلاعات اولیه و آدرس پستی‌تان را به همراه فیش واریزی ارسال کنید تا چند روز بعد بسته قرص را درب منزل دریافت کنید و سپس در کانال وی‌آی‌پی که توضیحات کامل روش مصرف در آن وجود دارد عضو شوید تا سقط به قول خودشان موفقی داشته باشید! 🔹 بسته‌های ارسالی ظاهری بی‌خطر دارند و با عناوینی مانند لوازم آرایشی یا بهداشتی عرضه می‌شوند. این قرص‌ها که بدون نظارت پزشکی و اغلب با اطلاعات نادرست فروخته می‌شوند، می‌توانند پیامدهای خطرناکی داشته باشند؛ از عوارض جدی جسمانی مثل عفونت و خونریزی‌های شدید برای مادر گرفته تا حتی خطر مرگ😔. 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
بای ذنب قتلت
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش #داستان_فکت 🔸 قسمت اول: لانه امن 🔻در عمق تاریکی مطلق، جایی که زمان مع
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش 🔸 قسمت دوم: سایه شوم شک 🔻آرامش لانه امنم به تدریج جای خود را به نگرانی داد. کلماتی مبهم و نگران‌کننده‌ای را از مکالمات مادر و پدر می‌شنیدم. «ناخواسته»، «اشتباه»، «مشکل»؛ این کلمات در ذهنم اکو می‌شدند و ترس عجیبی را در دلم ایجاد می‌کردند.🥺 🔺در ابتدا، این صداها را نادیده می‌گرفتم. دنیای من، دنیای عشق و آرامش بود و نمی‌خواستم به این صداهای ناهنجار توجه کنم. اما با گذشت زمان، این صداها بلندتر و واضح‌تر شدند. من متوجه می‌شدم که چیزی درست نیست.😥 مادرم دیگر آن آرامش سابق را نداشت. صدایش لرزان شده بود و گاهی اوقات می‌شنیدم که گریه می‌کند.😪 🔻نوازش‌های مادرم دیگر آنقدرها آرام‌بخش نبودند.🙍‍♀انگار که او هم درگیر یک نبرد درونی بود. من سعی می‌کردم با حرکاتم به او آرامش بدهم، اما فایده‌ای نداشت.😔 🔺یک روز، مادرم با صدایی لرزان به شکم من دست کشید و گفت: «تو ناخواسته بودی». قلبم از این جمله فشرده شد.💔 من نمی‌دانستم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما می‌فهمیدم که چیزی اشتباه است. 🔻من به مادرم نیاز داشتم. به نوازش‌هایش، به صدای آرامش‌بخشش. اما او خودش به آرامش نیاز داشت.🥺 من در این تاریکی مطلق، تنها بودم و از آینده می‌ترسیدم...😞 ادامه دارد... 📚 🆔 eitaa.com/seghtejanin2
بای ذنب قتلت
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش #داستان_فکت 🔸 قسمت دوم: سایه شوم شک 🔻آرامش لانه امنم به تدریج جای خود
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش قسمت آخر: درد مشترک 🔻دردی جانکاه به سراغم آمد، دردی که از عمق وجودم می‌آمد و تا اعماق روحم نفوذ می‌کرد. انگار که دنیایم در حال ترکیدن بود.🥺 صدای گریه‌های مادر را می‌شنیدم، صدایی که قلبم را می‌شکست. من بیشتر از خودم نگران او بودم. نگران این بودم که مبادا این درد، به او آسیب برساند.😰 🔺در آن لحظات تاریک، به چشمانش خیره شدم. چشمانی که زمانی پر از عشق و امید بودند، حالا غرق در غم و اندوه شده بودند. دلم می‌خواست به او بگویم که همه چیز خوب می‌شود، که این درد زودگذر است. اما می‌دانستم که این حرف‌ها، دروغ محض است.😞 🔻من به او نیاز داشتم. به نوازش‌های گرمش، به صدای آرام‌بخشش. می‌خواستم به او بگویم که چقدر دوستش دارم، که حضورش در زندگی‌ام، بزرگترین نعمت من بوده است. اما کلمات در گلویم حبس شده بودند.😓 🔺در آخرین لحظات، سعی کردم با تمام وجودم، به او عشق بورزم. می‌خواستم که این عشق، آخرین چیزی باشد که احساس می‌کند. من نمی‌خواستم او را با این درد تنها بگذارم. اما انبر درحال تکه‌تکه کردن بدنم بود.😫 🔻در آن تاریکی مطلق، به این فکر می‌کردم که چرا باید مادرم مرا قطعه قطعه کند؟ من که او را از خودم بیشتر دوست داشتم!💔 من که هنوز هم نگرانم که نکند به او آسیبی برسد! 🔺در آن لحظات، من فهمیدم که عشق، قوی‌تر از هر دردی است. عشقی که من به مادرم داشتم، و عشقی که او به من داشت. عشقی که در تاریکی مطلق، همچنان می‌درخشید.🤱 🔻در آغوش تاریکی، با دردی زیاد به خواب ابدی فرو رفتم. با این امید که روزی دوباره او را ببینم و به او بگویم که چقدر دوستش دارم.❤️‍🔥 پایان 📚 🆔 eitaa.com/seghtejanin2