eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
935 دنبال‌کننده
385 عکس
489 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل پیوسته_ دوّم محرّم_ورود قافله‌یِ حسینی به کربلا اِراده کرده خدا تا حَرم شود این خاک دلیلِ اَشکِ دو چشمِ تَرَم شود این خاک عَلَم بکوب زمین تا حَرَم پیاده شود تمامِ درد و غمِ خواهرم شود این خاک بِدان که قَتلِگَهَم می‌شود همین صحرا بیا که خاکِ علی‌اکبرم شود این خاک زمینِ کرب‌وبلا شاهدِ جهادِ علی‌ست مَزارِ باغ و بهارِ کَرَم شود این خاک حبیب و جوُن و بُرِیر و زُهیر و عون و سعید همه برایِ خدا جمله می‌شوند شهید زمینِ کرب‌وبلا می‌شود حریمِ علی هوایِ ماریه را پُر کند شمیمِ علی مُخَدَّراتِ حرم یک‌به‌یک پیاده شوند مَدَد به عَمّه دَهد کودکِ کریمِ علی ربابه طفلِ حرَم را کشیده در آغوش نَخورده بَر رویِ او هیچ جز نسیمِ علی رقیّه رویِ دو دستِ عمویِ خود عبّاس چه با وِقار می‌آید سویِ حریمِ علی حریمِ عشقِ علی نینوایِ ارباب است دو چشمِ کرب‌وبلا زیرِ پایِ ارباب است چه زود روزِ خوش و روزگار می‌گذرد تمامِ روضه میانِ غبار می‌گذرد اشاره کرد به گودال و‌ گفت از اینجا.... به پیشِ چشمِ شما دَه سَوار می گذرد سری به نیزه‌یِ کینه نشسته و طفلی... که از کنارِ همین نیزه‌دار می‌گذرد... به ضربِ سیلی و شلّاق راه می‌اُفتد وَ پابرهنه که از رویِ خار می‌گذرد... میانِ قَهقهه‌ها می‌کند نگاه به ماه عمو شده همه‌یِ پیکرم کبود و سیاه اَمان از این همه درد و بلایِ کرب‌وبلا ترابِ روضه شده خاکهایِ کرب‌و‌بلا تمامِ اهلِ زمین و تمامِ عرشِ بَرین به سر زدند به یادِ عزایِ کرب‌وبلا تمامِ روضه‌یِ گودال یک طرف امّا چه کرده با لب و دندان عصایِ کرب‌وبلا به رویِ چادرِ ناموسِ مرتضی مانده هنوز ردِّ لگد جایِ پایِ کرب‌وبلا اَمان از این همه درد و بلای بی‌پایان بیا دعایِ حرم تا که سر شود هجران 📃۱۴۰۰/۵/۱۷ @sehreashk
مطالب سوم محرم در کانال ویژه محرم بارگزاری شد به دلیل تعدّد مطالب شعر و سبک‌ها در اینجا قرار نمی‌گیرد. لطفا عضو شوید👇👇👇 @sehreashk110
اللّهم صل علی محمد و آل محمّد و عجّل فرجهم مُخمّس _سوّم محرّم _ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها ویرانه پایِ روضه‌یِ دردانه‌ای نشست پهلوشکسته‌ای دلِ ویرانه را شکست با هِق‌هِقَش دو دَستِ اَهالیِ فتنه بست مانند عمّه عالِمه‌یِ بی معلّمه‌َست باور کنید بانویِ ویرانه فاطمه‌َست گنجینه است سینه‌یِ این طفلِ نیمه‌جان کی دیده یک سه‌ساله شود پیر و قدکمان دندانِ شیری‌اش زِ چه اُفتاده از دهان بر گونه‌هایِ طفل و پدر ردِّ خیزران گویا شکسته پهلویِ ویرانه فاطمه‌َست اللّه‌اکبر از نفسِ تنگ و قلبِ سنگ پایانِ جنگِ کوفه و آغازِ کارِ چَنگ یادت می‌آید اِی پدر آن هدیه‌یِ قشنگ با خونِ لاله‌هایِ دو گوشم گرفت رنگ محزونِ زخمِ اَبروی ویرانه فاطمه‌ست آنها که حُرمتِ حَرمِ ما شکسته‌اند پایِ سرِ شکسته سرم را شکسته‌اند دندان و پهلویِ من و بابا شکسته‌اند با طعنه قلبِ دختر مولا شکسته‌اند طفلی که آمده سویِ ویرانه فاطمه‌َست بر رویِ دست و‌پایِ من و عمّه‌جان طناب زخمِ زبان و قهقهه‌ها قاتلِ رباب با تازیانه از سرِ دختر پریده خواب بستند چشمِ من وسطِ مجلسِ شراب... زینب به فکر بانویِ ویرانه فاطمه‌َست با سر رسیده‌ای تو که پَر دربیاورم نازل شدی که سوره‌یِ کوثر بیاورم آمد نِدای حق که چه گوهر بیاورم گفتم حجاب گفت که معجر بیاورم ندبه نوایِ دلجویِ ویرانه فاطمه‌َست 📃۱۴۰۰/۵/۱۸ @sehreashk @sehreashk110
مطالب چهارم محرم در کانال ویژه محرم بارگزاری شد به دلیل تعدّد مطالب شعر و سبک‌ها در اینجا قرار نمی‌گیرد. لطفا عضو شوید👇👇👇 @sehreashk110