eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
938 دنبال‌کننده
385 عکس
489 ویدیو
190 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام اگر از این جگرِ پاره شرر در آمد ؟! اگر از سینه‌یِ در شعله نفس بر آمد؟! دست‌وپایی زدم وُ بویِ گلِ یاس رسید مژده دادم به دلِ سوخته مادر آمد تُحفه‌ای آمده از سویِ هشامِ ظالم خونِ دل از دلِ خونین شده آخر آمد کربلایی شده اوضاعِ مدینه یارب شعله از خیمه به سویِ دلِ مضطر آمد یاد دارم که غروبِ غم و اندوهِ حرم پابرهنه شدم و بر رویِ نِی سر آمد خار پاهایِ من و رقیّه را زخمی کرد تکّه‌ای خیمه‌یِ سوزان جایِ معجر آمد در خرابه کمکِ عمّه‌یِ سادات شدم سرِ خونین‌شده بر دامنِ دختر آمد کوفه نانِ صدقه پیشِ دو پایم انداخت چشمِ عمّه خون شد و غیرتِ حیدر آمد چون پدر زندگی‌ام را خرجِ روضه کردم روضه افتاد و صدایِ آهِ کوثر آمد کربلاییِ بقیع ندبه‌یِ غم می‌خواند کاش یک جمعه بگوئیم که دلبر آمد @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام یادگاریِ حرم مثلِ حرم می‌سوزد کربلایی شده روضه جگرم می‌سوزد مثلِ گودال صدایِ مادرم می‌آید می‌زند سینه و گوید پسرم می‌سوزد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌‌یِ زمینه شهادت امام محمّد باقر علیه السلام انگار قراره تا دنیا دنیا بمونه بسوزه تو لحظه‌یِ جون دادن هم تنها بمونه بسوزه تشنگیِ کربلا رو چشیده حالا باید سفر کنه رویِ نیزه دیده سرِ بریده چطور با غصّه سر کنه وقتی عمّه سیلی می‌خورده می‌خواست صورتشو سِپر کنه امّا نشد با رقیّه همسفر پابرهنه پایِ سر رفته با دو چشمِ تر همراهِ زینب مولایِ من ( یا امامَنَا الغریب ۳ ) امامِ باقر /۴/ دمِ آخری شبیهِ ..... گودال می‌زنه دست‌وپا تشنه‌لبه و می‌سوزه می‌سوزه جیگرِ زهرا زهرِ کینه قلبشو می‌سوزونه داره می‌سوزه جیگرش تارِه دیده‌هاش دیگه نمی‌بینه درست مثِه مادرش امّا رویِ نیزه‌ها نمی‌شینه غروبِ غم‌ها سرش کرب‌وبلا پا به رویِ سینه بود رویِ غنچه شد کبود شده بینِ خاک‌ و دود همراهِ زینب مولایِ من  ( یا امامَنَا الغریب ۳ )  امامِ باقر /۴/ صبرم به سر اومد ارباب تا کی حرمو نبینم عرفه‌ حرم نرفتم چه داغیه‌ تویِ سینه‌َم ماهِ غمِ تو تو راهه ارباب کاش دستمو بگیری رو لبهایِ زهرا آهِه ارباب به دامِ غم اسیری من نوکرِ روسیاهِ ارباب تو بهترین امیری اربابِ من یه روزی تو روضه‌هات‌ نوکرت میشه فدات می‌ره سمتِ کربلات همراهِ زینب اربابِ من ( یا امامناَالغریب ۳ ) اباعبداللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شهادت امام باقر علیه السلام سبک مدینه دوباره ...... مدینه دوباره زمینِ پر از بلا شده یه آقایِ خسته روضه‌خونِ کربلا شده پرستویِ مهاجرم بال و پرم می‌سوزه به یادِ شاهِ تشنه‌لب داره جیگرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه.....دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب یا مظلوم /۴/ منی که یه عمره روضه‌خونِ گودالِ غمَم تویِ کوچه‌هایِ..... سینه‌زنیِ محرّمم دلم مثِه خیمه‌هایِ شاهِ کرم می‌سوزه آتیش گرفتم انگاری دوباره حرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ چند روز پیش‌تر از این مدینه پر از زائر بود دورِ‌‌ بقیعِ غم حلقه‌یِ ماتم حائر بود حالا بقیع چه خلوته دلِ دلبرم می‌سوزه از اینهمه غصّه و غم دلِ نوکرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ عرفه‌‌ رسید و ...... از قافله جا مونده غلام از راهِ دور ارباب میده به تو نوکرت سلام دوباره از دوریِ تو داره جیگرم می‌سوزه بارونی میشه دیده‌هام چشمایِ ترم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام سوخته در شعله‌هایِ زهرِ کینه پیکرم آتش افتاده به جانم سوخته بال وُ پَرم سوختم آتش گرفتم خشک شد لبهایِ من کربلایی شد خدایا لحظه‌هایِ آخرم وای از زهرِ هشام‌‌ و خاطراتِ شهرِ شام یادگاریِ حریمِ مضطر و شعله‌ورم سرنوشتِ من گِره بر روضه‌ها خورده خدا کربلا یا کوفه و شام و مدینه یا حرم..... هر کجا باشم به یادِ عصرِ عاشورایِ عشق روضه‌خوانِ عمّه‌یِ سادات و یارِ بی‌سرم من سرِ جدِّ غریبم‌‌ را به نیزه دیده‌ام شاهدِ دزدیدنِ انگشت با انگشترم گوشه‌یِ ویرانه دیدم روضه‌خوان دق کرده بود از همان دَم تا همین جا ندبه‌خوانِ دلبرم @sehreashk
برای استفاده از مطالب ویژه ماه محرم و صفر در کانال زیر عضو شوید به علت تعدّد مطالب اشعار و سبکهای محرمی فقط 👇👇👇👇 @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام نفس کشیدنِ آقایِ ما خدا سخت است مدینه گوش نَده حرفِ کربلا سخت است چه کرده زهرِ جفا با دلش که می‌سوزد ؟! دوباره یادِ عطش باز ماجرا سخت است دوباره یادِ همان روزهایِ قحطیِ آب دوباره یادِ غروبی که روضه‌ها سخت است همان غروب که پایِ برهنه در صحرا دوید وُ دید که آتش گرفته پا سخت است به نیزه رفت سری پیشِ چشمِ گریانی‌‌ حرم اسیر شده می‌رود کجا؟! سخت است عذابِ کوفه وُ شامِ بلا وُ زهرِ هشام‌.... چه آمده به سرش ؟! اینهمه بلا سخت است بقیعِ غم دَمِ یابن‌الحسن بیا گوید بیا عزیزِ دلم دوری از شما سخت است @sehreashk