من #اورهانم ...
#خواننده #پاپ و #مشهوری که برخلاف چیزی که همه فکر میکنن اصلاً خوشبخت نیستم... #عشق زندگیم ، #نامزدم ، #دخترعموم قبل عروسی ازم خواست بین اون و خوانندگیم یکی رو انتخاب کنم اما نتونستم... #عشقم رفت... هر چقدر سعی کردم برش گردودنم نشد تا اینکه خبر #عروسیش بهم رسید... اونم به مردی که باور نمیکردم... اما #عشقم نمیدونست سرنوشتش قراره به دستهای من بیافته... منی که لبریز از #انتقام بودم...
https://eitaa.com/joinchat/1176764477Ce24099499e
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💓
من ترانهم 24 سالمه.
چند سال پیش #نامزدم منو به خاطر خواهرم ترک کرد. یه شب تو مراسم عروسی یکی از اقوامم، با نامزد جدیدش دقیقا اومدن روبروی من نشستن، نگاهش همش به من بود و دستش تو دست نامزدش.
وانمود میکرد که خیلی خوشبختن...
دیگه #تحمل دیدنشونو نداشتم، از سالن رفتم بیرون و مسير باغ رو در پيش گرفتم، اصلا نفهمیدم کی رسیده بودم #تهِ_باغ❗️
خیلی عجیب #خلوت بود😰😱
خواستم برگردم برم سالن که سروش روبروم ظاهر شد، خنده ی ترسناکی روی لب داشت بهم نزدیک میشد 📵
خواستم از کنارش ردشم که یهو دستمو ...
https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf