سِیر و سُلوک
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله
اصل پنجم :
"بهره گیری از استاد"
در این مسیر سخت و پرفراز و نشیب که لازم است انسان با آگاهی و احتیاط گام بردارد، بهره گیری از استاد طی طریق کرده ای که یا خود از علمای بزرگ دین بوده و یا مورد تأیید علمای بزرگ دین باشد، اهمیت زیادی دارد. زیرا سالک با راهنماییهای استاد، مسیر خود را درست و راحت تر و بدون خطر گمراهی طی خواهد نمود.
طی این مرحله بی هم رهی خضرمکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
اگر در این مسیر برای فرد حالات و مکاشفاتی رخ داد باید آن را از غیر استاد پنهان داشته و کتوم بود تا فرد محرم اسرار الهی شده و دچار تظاهر، ریا و منیت نشود و بیان آنها برای استاد هم تنها جهت دریافت راهنمایی و مشاوره باشد، تا موجب سلب توفیق نگردد.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که باید نهایت دقت صورت گیرد تا انسان در دام شیادانی که از غیر مسیر الهی، مانند: ارتباط با شیاطین و اجنه، ریاضتهای نادرست، سحر و جادو و... به قدرت و تواناییهایی غیر الهی رسیدهاند، گرفتار نشد. لذا باید دانست که طی طریق الهی سالک تنها در مسیر شریعت اسلام ممکن خواهد بود و دستورات استاد نباید با دستورات اسلام در تضاد باشد.
باید دانست که اساتید بزرگ عرفان و اخلاق یا خود از علمای بزرگ دین بودهاند و یا شاگرد بی واسطه و یا با واسطه آنها بودهاند. مثلاً کسانی مانند: شیخ رجبعلی خیاط (ره) که شاگرد مرحوم آیت الله شاه آبادی (ره) بوده و یا مرحوم دولابی (ره) که از شاگردان آیت الله انصاری همدانی (ره) بودهاند.
یکی از کلمات دلنشین مرحوم حاج سید علی قاضی(ره) این است که : اگر انسان نصف عمر خود را در پیدا کردن (استاد)کامل صرف کند جا دارد.(پندهای حکیمانه،ص84)
آیت الله حق شناس (ره) میفرمایند: «لا نجاة الا بالطاعة و الطاعة بالعلم». (الکافی ج 1، ص 13، ح 12) طاعت علم میخواهد. قسم به امامزمان (ع) اگر استاد اخلاق نداشته باشی؛ به جایی نخواهی رسید. همینکه حرف بزنی؛ اهانت میکنی، غیبت میکنی. «لانجاة الا بالطاعة». «لا» برای نفی جنس است، یعنی از نجات خبری نیست؛ مگر اینکه طاعت و بندگی کنی. بندگی هم راه دارد. طاعت و بندگی با علم است. باید بروی و یاد بگیری. (از ملک تا ملکوت، ص 244)
مرحوم نخودکی اصفهانی (ره) در این خصوص میفرمایند: اول آنکه انسان باید خود جد و جهد کند تا اطمینان نماید که طریقی را که میخواهد سلوک کند، طریق حق است. آنگاه که حقیقت طریق معلوم شد، اگر چند روزی فتح باب نشد، سالک نباید دلتنگ شود. نه آنکه انسان از اول بدون آگاهی وارد طریق شود، و در آخر همچنان مشکوک باشد که آیا این طریق حق است؟ و یا این راهنما راستگوست یا دروغگو و به خود بسته است؟ دوم آنکه اگر انسان به وظایف خود عمل کند، خداوند مطالب را در هر وقت و هرجا که باشد، به او میرساند. (نشان از بی نشانها، ص 126)
#نقش_استاد_در_سیر_سلوک
#اصول_مهم_در_تزکیه_نفس_وسلوک_پنجم
🆔️@seirusolok