eitaa logo
بیرونیِ گروه سه‌کتاب
135 دنبال‌کننده
161 عکس
0 ویدیو
0 فایل
تعدادی دیوانه، دورهم جمع شده‌ایم و کتاب می‌خوانیم. (متأسفانه فعلا فرصت عضوگیری جدید گروه فراهم نیست.) تأسیس: اسفند۱۴۰۱
مشاهده در ایتا
دانلود
فال نیک  جدّ  فخر الدین الریغی و نگون بختی او او مردی نیک و اهل علم بود. پس از تحصیل علم به قصد حجاز موطن خود را ترک کرد. وقتی به اسکندریه رسید شب بود و چون مرد فقیر و تنگدستی بود بر دلش گذشت که پیش از ورود به شهر کمی درنگ کند تا فال نیکی به او رسد. به همین نیت نزدیک دروازه نشست تا زمانی که دروازبان میخواست در را ببندد. خشمگین و به طعنه به او گفت: "جناب قاصی بفرمائید" او این جمله را به فال نیک گرفت و باخود گفت انشالله به مقام قضاوت خواهم رسید. به شهر وارد شد و در مدرسه ای برای درس و بحث منزل کرد تا در زمره‌ی یکی از فضلا درآمد.   آنچنان اشتهارد یافت که آواز زهد و ورع او به گوش پادشاه مصر رسید. پس از وفات قاضی اسکندریه، بسیاری سودای جانشینی درسر داشتند، از قضا فرمان سلطان به نام او صادر شد و قاضی شهر شد. 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
آن‌چه تقدیر است ناچار بباشد. در غمناک‌ بودن بس فایده نیست. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄نامه حشم تگیناباد به هرات @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
شیخ ابوعبدالله فاسی یکی از صلحای شهر اسکندریه بود. ایشان را از بزرگان و اولیا بشمار آورده‌اند. در مورد او می‌گفتند وقتی در نماز سلام می‌کند جواب سلام خود را می‌شنود. 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
دل بد نباید کرد و به قضای خدای عز و جل رضا باید داد. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄جواب نامه @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
یکی از معتمدین خلیفه حکایت کرد که او پیغمبر را به خواب دیده بود که فرمود: «ای خلیفه به دیدار ما بیا» خلیفه به دنبال این خواب به مدینه رفت و از راه باب‌السلام وارد مسجد شد و پس از سلام و درود به یکی از ستون‌های مسجد تکیه داد و نشست و سر به زانو نهاد. این حالت را صوفیان، ترفیق (مراقبه) می‌نامند. خلیفه چون از این حال بازآمد و سربرداشت دید که چهار گرده نان و یک ظرف شیر و طبقی از خرما پیش وی نهاد و با مریدان خود از آن مائده خورد و از همانجا به اسکندریه بازگشت و به مکه نرفت. 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
و قضا کارِ خویش بکرد. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄فروگرفتن علی امیرنشان @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
شیخ ابوالحسن شاذلی مؤسس و قطب اول‌فرقه شاذلیه از مسلمانان اهل تصوف و مالکی مذهب است نسب او به امام‌حسن‌مجتبی می‌رسد. در سفرنامه درباره ایشان چنین آمده: از شیخ یاقوت شنیدم که ازشیخ خود ابوالعباس مرسی روایت میکرد که ابوالحسن شاذلی همه ساله از راه مصر علیا به حج میرفت و از ماه رجب تا پایان موسم حج در مکه می ماند و آنگاه پس از زیارت مدینه از جاده بزرگ ( یعنی از راه صحرا که طولانی تر بود ) به شهر خود مراجعت میکرد. یکی از سالها که در صدد مسافرت حج بود به خادم خود فرمود که کلنگی و سبدی با حنوط و سایر وسایل دفن و کفن با خود بردارد و چون خادم پرسید که اینها به چه کار آید شیخ پاسخ داد که وقتی به حمیثرا رسیدی خواهی فهیمد. حمیثرا در مصر علیا در صحرای عیذاب واقع است و چشمه آب شوری دارد. شیخ پس از رسیدن به حمیثرا غسل کرد و دو رکعت نماز گزارد و در سجده آخر جان تسلیم کرد جسد او را در همانجا به خاک سپردند و من گور او را زیارت کردم واسم و نسب او تا امام حسن بن علی علیهماالسلام بر روی قبرش نوشته است. 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
حق صحبت و نان و نمک را نگه باید داشت. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄فروگرفتن علی امیرنشان @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
حزب بحر حزب بحر دعایی است که شیخ شاذلی در  سفر حج هر روز میخواند و شاگردانش به پیروی از او چنین می‌کردند: یا الله یا علی یا عظیم یا حلیم یا علیم و . . . بسم‌الله درِ ماست و تبارک دیوار ما و یس سقف ما و کهیعص کفاف ما، و حمعسق حامی ما، فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم و...  📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه