گورستان القرافه مصر معروف به شهر مردگان:
قبرستان القرافه مصر از اماکن بسیار متبرکه است. در فضیلت آن حدیثی هست که میگوید:
" القرافه جزو جبل مقطم است که بنا به وعده خداوندی باغی از باغهای بهشت خواهد بود.
مردم مصر در گورستان قبههایی زیبا ساخته گرد آن دیوار میکشند، به طوریکه مقبره به صورت خانههایی درمیآید و در آن اطاقهایی میسازند.
مردم شبهای جمعه با زن وبچه خود به گورستان میآیند و مقبرههای مشهور را زیارت میکنند. همچنین شب نیمهشعبان را در گورستان به سر میبرند و بازاریان همه قسم خوراکی با خود میآورند.
امروزه این قبرستان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است و به نام شهر مردگان شناخته میشود. و عجایب بسیار در مورد آن نقل میشود.
برخی از ساکنان این قبرستان به دلیل نزدیکی به اجداد خود در مقابر خانوادگی اینجا ساکن شدهاند. این افراد به دلیل تخریب و نوسازی شهر و فشارهای اقتصادی که از دوران جمال عبدالناصر در دهه ۱۹۵۰ به بعد افزایش یافته بود، مجبور به زندگی در میان اموات شدند.در حال حاضر ساکنان آن جزو فقیرترین افراد هستند و به گفته خودشان: "ما اینجا زندگی خوبی نداریم. ما زندگی نمیکنیم و فقط تلاش میکنیم تا زنده بمانیم."
📚سفرنامه ابنبطوطه
🖨نشر کارنامه
#سهکتاب
#سفرنامه_ابنبطوطه
#نشرکارنامه
#باما_بخوانید
خدای عز و جل تواند دانست ضمیر بندگان را..
📚تاریخ بیهقی
✍🏻ابوالفضل بیهقی
🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی
🖨نشر مرکز
📄فروگرفتن علی امیرنشان
#تاریخ_بیهقی
#نشر_مرکز
#سه_کتاب
@seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
چه شد که پیشوای قلندریان ریش خود تراشید:
ابن بطوطه در این بار چنین میگوید:
او مردی زیبا و نیکو روی بود زنی از اهل ساوه خاطرخواه او شد. مککر پیغام به او میفرستاد و سر راه بر او گرفته اظهار عشق میکرد. شیخ امتناع مینمود و از قبول تمنای او خودداری میورزید. زن چون از خواسته خود نومید گردید عجوزهای را برانگیخت تا نامه بر دست در آستان سرائی سر راه شیخ برگرفت و پرسید: آقا خواندن بلدید؟ عجوزه گفت این نامه از پسرم رسیده است و میخواهم آن را برای من بخوانی. شیخ بپذیرفت و چون نامه را بگشود عجوزه گفت: آقا پسرم زنی دارد که در دالان خانه است اگر لطف بفرمائید آن را در کریاس در (هشتی) بخوانید که او نیز بشنود از شما سپاسگذارم.
شیخ پذیرفت و همینکه پای در هشتی نهاد عجوزه در را بست. و آن زن که در کمین بود با کنیزان خود بر سر شیخ ریخته و او را به داخل خانه کشانیدند و زن شیخ را به خود خواند. او که دید راه رهائی نیست گفت: حرفی ندارم اما اول جای طهارت را به من نشان بدهید. نشانش دادند و او با آب داخل طهاتخانه شد و با تیغی که داشت ریش و ابروان خود تراشید و بیرون آمد. زن که او را بدین شکل دید متنفر گشت و فرمود تا او را از خانه بیرون کنند.
خداوند شیخ را از ارتکاب گناه بازداشت و او از آن پس به همان وضع باقی ماند و پیروانش بین خود تراشیدن سر و ریش و ابرو را مرسوم کردند.
📚سفرنامه ابنبطوطه
🖨نشر کارنامه
#سهکتاب
#سفرنامه_ابنبطوطه
#نشرکارنامه
#باما_بخوانید
میگویند شیخ جمال الدین ساوهای پیشوای قلندریان چون به دمیاط آمد در گورستان شهر منزل گزید. روزی قاضی آنجا که ابن عمید نام داشت بزای تشییع جنازه یکی از اعیان به گورستان آمد. شیخ را دید در آنجا نشسته، به او تعرض کرد و گفت:
"تو بدعت گذار هستی
شیخ گفت:
"تو قاضی نادانی هستی سواره از میان گورها میگذری و حال آنکه میدانی احترام مرده و زنده انسان یکی است."
قاضی گفت:
" عمل تو زشتتر است. که ریش خود میتراشی"
شیخ گفت:
"مرا میگوئی؟
شیخ صیحه ای زد و چون سر برآورد ریش سیاه و بلندی بر روی او بود. قاضی و همراهان در شگفت شدند و قاضی از استر فرود آمد. آنگاه شیخ صیحه زد و به حالت اولی خود که ریش تراشیده داشت باز آمد. قاضی دست شیخ را بوسید و شاگرد او شد. خانقاهی برای او ساخت و تا وقتی زنده بود ملازم خدمت شیخ بود. چون شیخ وفات یافت او را در خانقاه خود دفن کردند. قاضی نیز وصیت کرد که بعد از مرگ در آستانه خانقاه به خاک سپرده شود. تا هرکس به زیارت شیخ رود پای بر گور او نهد.
📚سفرنامه ابنبطوطه
🖨نشر کارنامه
#سهکتاب
#سفرنامه_ابنبطوطه
#نشرکارنامه
#باما_بخوانید
با قضا چون برآمدی؟!
📚تاریخ بیهقی
✍🏻ابوالفضل بیهقی
🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی
🖨نشر مرکز
📄فروگرفتن علی امیرنشان
#تاریخ_بیهقی
#نشر_مرکز
#سه_کتاب
@seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
عده ی زوایایی که آن را خانقاه مینامند در مصر زیاد است. امرای مصر در ساختن انها از یکدیگر پیشی میجویند. هر خانقاه مخصوص گروهی از دراویش است و بیشتر دراویش از عجم (ایرانیان) هستند. هر یک از خانقاهها شیخی دارد و نگهبانی؛ و ترتیب کارهایشان عجیب است. از جمله مراسمات و مقررات این است که خادم هر بامداد پیش دراویش میآید و هر کدام از آنها غذایی را که میل دارد به او سفارش میدهد و چون وقت خوراک میرسد برای هر کس پاره نانی با یک ظرف جداگانه شوربا داده میشود. دو تن از یک ظرف غذا نمیخورند.روزی دو بار غذا میدهند. به هریک از دراویش یک دست لباس تابستانی و یک دست لباس زمستانی و ماهیانه بیست الی سی درهم مقرری، و نیز شب های آدینه مقداری حلوای شکری و صابون رخشوئی و پول حمام و روغن (برای روشن کردن چراغ داده میشود. این دراویش مجرد هستند و برای دراویش متاهل خانقاههای جداگانه هست.
📚سفرنامه ابنبطوطه
🖨نشر کارنامه
#سهکتاب
#سفرنامه_ابنبطوطه
#نشرکارنامه
#باما_بخوانید
مردمان بزرگ نام به آن گرفتند که چون بر دشمن دست یافتند، نیکویی کردند که آن نیکویی بزرگتر از استخفاف باشد.
📚تاریخ بیهقی
✍🏻ابوالفضل بیهقی
🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی
🖨نشر مرکز
📄شکوهیدن محمودیان
#تاریخ_بیهقی
#نشر_مرکز
#سه_کتاب
@seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
گورستان القرافه مصر معروف به شهر مردگان:
قبرستان القرافه مصر از اماکن بسیار متبرکه است. در فضیلت آن حدیثی هست که میگوید:
" القرافه جزو جبل مقطم است که بنا به وعده خداوندی باغی از باغهای بهشت خواهد بود.
مردم مصر در گورستان قبههایی زیبا ساخته گرد آن دیوار میکشند، به طوریکه مقبره به صورت خانههایی درمیآید و در آن اطاقهایی میسازند.
مردم شبهای جمعه با زن وبچه خود به گورستان میآیند و مقبرههای مشهور را زیارت میکنند. همچنین شب نیمهشعبان را در گورستان به سر میبرند و بازاریان همه قسم خوراکی با خود میآورند.
امروزه این قبرستان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است و به نام شهر مردگان شناخته میشود. و عجایب بسیار در مورد آن نقل میشود.
برخی از ساکنان این قبرستان به دلیل نزدیکی به اجداد خود در مقابر خانوادگی اینجا ساکن شدهاند. این افراد به دلیل تخریب و نوسازی شهر و فشارهای اقتصادی که از دوران جمال عبدالناصر در دهه ۱۹۵۰ به بعد افزایش یافته بود، مجبور به زندگی در میان اموات شدند.در حال حاضر ساکنان آن جزو فقیرترین افراد هستند و به گفته خودشان: "ما اینجا زندگی خوبی نداریم. ما زندگی نمیکنیم و فقط تلاش میکنیم تا زنده بمانیم."
📚سفرنامه ابنبطوطه
🖨نشر کارنامه
#سهکتاب
#سفرنامه_ابنبطوطه
#نشرکارنامه
#باما_بخوانید