همعهد و قسم شدند عباس و حسین
سقای حرم شدند عباس و حسین
با هم به دل دشمن خونخوار زدند
شمشیر دودم شدند عباس و حسین
#مهدی_احمدلو
#رباعی
@Selectedpoems
در ایستگاه سحر، پشت هم قطار شدند
نسیم خم شد و شش قاصدک سوار شدند
یکی به محضر پروانهها سلام رساند
هزار پیله مهیای انفجار شدند
یکی پیام لبت را به باغبانها داد
که ناگهان همهی میوهها انار شدند
یکی به سرو خبر داد که حنا بستی
کلاغها همه از کار برکنار شدند
به گوش چشمه یکی گفت مقصدت کوه است
که ماهیان سرِ شوق آمدند و سار شدند
به کوهسار یکی گفت حال چشمت را
که برفهای سراسیمه آبشار شدند
چه گفت قاصدک آخری نمیدانم
که استوارترین کوهها غبار شدند
هزاراسبه علفهای هرزه روییدند
برای مزرعه از شش جهت حصار شدند
و من که خیره به رنگین کمان شدم دیدم
که هفت مار به شکل طناب دار شدند
شقایق از تنِ چوپان پیر بالا رفت
که برّههای جوان گرگهای هار شدند
کبوتران سفیدی که نامهبر بودند
شبانه طعمهی خفاشهای غار شدند
پلنگ و ماه نشستند درددل کردند
سپس به پنجهی کفتارها دچار شدند...
#علی_فرزانه_موحد
#غزل
@Selectedpoems
کنار بوتهی اسفند و بادهای بهار
چقدر بوی خوشی داشت شنبههای قرار
چقدر در نظرم بیدلیل زیبا بود
حضور شاپرکی لابهلای بوتهی خار
چقدر در نظرم شاد بود و ثروتمند
میان مردم ده، کودک دوچرخهسوار
هنوز نام تو میبارد از دهان کویر
از آن شبی که صدایت زدم در آبانبار
مرا به سادگیِ آبیِ کجا میبُرد؟
نقوش هندسی یک گلیم حاشیهدار
کجاست روشنی آن چراغ بغدادی
که میرساندم از آن شام بیستاره به یار
چه مانده است از آن روزهای دار و درخت
به غیر سفرهی پاییز و طعم ربّ انار
#اعظم_سعادتمند
#غزل
در پارک ببين پرندهها در تب و تاب...
اندوه بزرگشان همان دانه و آب
آنسوتر از اينهمه عطش، گنجشکی
آرام نشسته روی تنديس عقاب
#حمیدرضا_نظری
#رباعی
@Selectedpoems
رود است علی، پاک و زلال است و روان
کوه است علی، که استوار است و گران
من رود ندیدهام چنین پابرجا
من کوه ندیدهام چنین در جریان!
#میلاد_عرفان_پور
#رباعی
@Selectedpoems
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«الم اعهد الیکم یا بنی آدم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست - آن پیمان - برایم گفت
برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق میزد
به یاد نوح بود، از کشتی و طوفان برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
«محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک»
زمین را زیر و رو کرد، از غم پنهان برایم گفت
سپس «ان الذین آمنوا» را بر زبان آورد
نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از تکویر و الرحمان برایم گفت
هزار و چندصد سال است در دل حرف ها دارد
شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالم را
سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
#عاطفه_جوشقانیان
#غزل
#آیینی
@Selectedpoems
آفتاب از پشت کوه آمد هدیً للمتقین
میروم نعنا و آویشن بچینم از «میلین»
باز آب از چشمه آوردم بیا دستی بشوی
باز چای تازه دم کن زندگی یعنی همین
عشق در این خانه هردم دارد اسم تازهای
ماه بانو، حاج خانم، ام احمد، نازنین
حبذا قندانِ خالی!
-از کمین بچه ها-
مرحبا شامی که تو سوزانده باشی! آفرین!
زندگی یعنی دو قطره اشک روضه روز عقد
عکس لبخند من و تو لای دیوان «حزین»
روی پایت کودکی خوابیده باشد؛ تا سحر
هی بخوانی: "زینت دوش نبی روی زمین..."
بگذرد عمر و ببینی یک به یک قد میکشند
آرزوهایت کنار سفرهی ام البنین
عشق یعنی پُرزهای چادر چلسالگی
عشق یعنی وصلههای کولهبار اربعین
باز هم شکر خدا نان و نمک در سفره هست
عمر شیرین است با عشق امیرالمومنین
#حسن_بیاتانی
#غزل
#آیینی
@Selectedpoems
ای بزرگ خاندان آبها
آشنای مهربان آبها
در مقام شامخ سقاییات
بند میآید زبان آبها...
بر ضریح دست تو پیچیدهاند
التماس گیسوان آبها
بعد لبهای تبسمریز تو
گریه افتاده به جان آبها
از وداع تو حکایت میکند
دستهای پرتکانِ آبها...
#علیاکبر_لطیفیان
برشی از یک #غزل
#آیینی
@Selectedpoems
آن محرم چشمههای تسنیم، کجاست
آن سینۀ خالی از غم و بیم، کجاست
گیریم که بگذرد خداوند از ما
ذوقی که بهشت را بفهمیم کجاست؟!
#میلاد_عرفان_پور
#رباعی
@Selectedpoems
مثل همیشه از همه سرها سری حسین!
بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین!
«کهف الرّقیم...» نغمهی داوودی است این!
قرآن بخوان که از همه دل میبری حسین!
از هرکجای دشت شمیم تو میوزد
عطر گل محمّدی پرپری حسین!
تو قبل قتلهگاه علی اکبری، ولی
تو بعد قتلهگاه علی اصغری حسین!
تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم
عبّاس را به خیمه نمیآوری حسین!
من که هنوز هم کمرم درد میکند
حالا بگو تو از کمرت... بهتری حسین؟
چشمم به توست ای سر بی تن! که سال هاست
تنها پناه بی کسی خواهری حسین!
حتّی به شمر و عاقبتش فکر میکنی
تو جلوهگاه رحمت پیغمبری حسین!
#حسن_خسرویوقار
برشی از یک #غزل
#آیینی
@Selectedpoems