eitaa logo
🛡🇮🇷اخبارسپاه‌سایبری🇮🇷🛡
3.5هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
9.9هزار ویدیو
25 فایل
⭕️امام خامنه ای: 🌐اگر از فضای مجازی غافل شویم و نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد. 🌑نام کانال تنها برای عرض ارادت است کاربردی‌بودن‌‌یک‌کانال‌به‌تعداد‌اعضانیست‌به‌مطالب‌ارزشی‌کانال‌است بدون تبلیغات مزاحم ⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴امکان سفر به کشور عراق در طول سال با گذرنامه زیارتی ♦️ رئیس پلیس مهاجرت و گذرنامه فراجا: در ابتدا تنها برای سفر زیارتی صادر شده بود. ✌️ طبق مذاکراتی که با کشور عراق بعد از ایام اربعین انجام شد؛ زائران می‌توانند درطول سال با گذرنامه زیارتی به کشور عراق سفر کنند. ♦️ در آینده با انجام مذاکراتی با کشورهای مقابل می‌توان از این گذرنامه برای سفرهای حج و سفر به سوریه هم استفاده کرد.
🛡🇮🇷اخبارسپاه‌سایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #امام_زمان زهرای مرضیه دید الان بار سوم رو بگه شمشیر اومده پایین و علی علیه‌السلام... چی گف
-راست میگیا این به اون بگو اون به این بگو... یهو جو تو مسجد پیچید عه... به ابوبکر رسید چی‌کار باید بکنه؟! ما باید بریم از زهرای مرضیه رضایت بگیریم قضیه حل بشه اومدن سراغ علی، علی علیه‌السلام که قرار بود فراموش بشه تا بُکشنش شد طرف مذاکره... +علی -بله؟! +ما می‌خوایم بیایم عیادت زهرا ازش معذرت‌خواهی کنیم -من باید به زهرا بگم اجازه بده حضرت فرمودن نمی‌خواد بیان یه چند روز معطل‌شون کرد، تو مدینه یهو شایعه شد علی نمی‌ذاره... حضرت فرمود بیاین... ابوبکر و عُمَر می‌خوان بیان دیدن دختر پیغمبر خب زنه، با یه گروهی از زن‌های مدینه اومدن نشستن ... دختر رسول خدا حالت چطور؟! حضرت یه آهی کشید... گفت حالم چطوره؟! از دنیای شما بیزارم دارم می‌رم ... گفت و گفت... یهو گفت: ابوبکر شنیدی پدرم گفت فاطمه خدا به رضای تو راضی می‌شه و به غضب تو غضب می‌کنه؟! گفت: آره شنیدم گفت: عُمر تو هم شنیدی؟! آره شنیدم فرمود: ابوبکر شنیدی پیغمبر گفت : فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی گفت: آره شنیدم فرمودن عُمر تو چی؟! گفت: آره شنیدم... می‌بینید از این دوتا اقرار گرفت... فرمود: خدایا شاهد باش من از این دوتا راضی نیستم... این پارچه رو کشید رو صورتش دیگه حرف نزد هرچی گفتن یا بنت رسول‌الله یا غرة عین رسول‌الله .... نخیر... علی‌ابن‌ابی‌طالب فرمود پاشید برید فاطمه رو به بیهوشیه پاشدن اومدن ... اون زن‌ها هم اومدن بیرون، زن‌ها موردسؤال قرار گرفتن چه خبر؟! فاطمه از دست اینا راضی نیست...!! اوضاع بدتر شد چه کنیم این جو رو بشکونیم...؟! حالا دیگه زهرای مرضیه رو به اخرتِ... اون جلسه که اومدن فهمیدن، می.دونید زهرای مرضيه سلام‌الله کلاً جسمش ضعیف بود، خب کمرش که شکست ... سینه هم که سوراخ شده بود... دست هم شکسته بود... مداوا هم نمی‌شد... این شروع کرد ضعیف شد، این ضعیف شدن یک مطلبی داره که علی‌ابن‌ابی‌طالب مثلاً موقع غسل کمک کار نداشت موقعی که زهرا رو می‌خواست تو قبر بذاره کمک‌کار نداشت.. علی علیه‌السلام کمک کار نمی‌خواست...😔
🛡🇮🇷اخبارسپاه‌سایبری🇮🇷🛡
#نفوذ #دشمن_شناسی -راست میگیا این به اون بگو اون به این بگو... یهو جو تو مسجد پیچید عه... به ابوب
چرا ؟! زهرای مرضیه ازش چیزی نمونده بود اصلا‍ً...😔 روایت درمورد زهرا سلام‌الله چی می‌گه؟! از زهرا یه شبحی مونده بود... خب زهرای مرضیه داره می‌ره، اینا فهمیدن... گفتن چی‌کار می‌کنیم تو تشییع جنازه‌اش میایم می‌زنیم تو سروکله‌ی خودمون ... آقا دختر پیغمبر چه و چه ... یه گنبد و بارگاه درست می‌کنیم بعد می‌ریم عزاداری بعد می‌گیم همه‌چی تمام شد زهرای مرضیه اینو از دست اینا گرفت اون شب آخر فرمود علی جان بیا بشین وصیت‌نامه نوشتم نه این‌که بگه وصیت کنما و بنویس گفت نوشتم... چی نوشتی؟! یا علی منو شبانه غسلم کن... شبانه کفن کن... شبانه دفن کن... و قبرمو به کسی نشون نده...💔 چشم...😔 البته اجرای این برای علی خیلی سخت بود چرا؟! حضرت زهرا سلام‌الله چندتا بچه داشت؟! چهارتا حالا دوتاش امام بودن، اما دوتا دخترن زینب و ام‌کلثوم وقتی حضرت زهرا از دنیا می‌ره زینب کبری پنج سالشه، ام کلثوم چهار سالش، اون‌وقت اینا بچه‌هایی بودن که زهرای مرضیه اصلاً به کسی اجازه نمی‌داد کار اینا رو انجام بده همه کارا رو خودش انجام می‌داد وقتی که مادری با تمام وجود درخدمت بچه باشه، بچه همه‌ی علاقه‌اش می‌ره سراغ مادر... تنها زمانی‌که زهرای مرضیه به این بچه‌ها خدمت‌رسانی نکرد کی بود؟! موقعی بود که تو خونه افتاد چرا؟! خب یه دستش شکسته بود دیگه کمر و ... حضرت نمی‌تونست تکون بخوره و این یکی دست‌شو اصلاً تکون نمی‌داد... حالا براتون می‌گم چرا تکون نمی‌داد دست‌شو...
هدایت شده از رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
وقتی بچه‌ها دور بستر مادر می‌چرخیدن هی نگاه می‌کردن ببینن حالش خوب می‌شه؟! نمی‌شه؟! این چند وقته فضه کار می‌کرد اون روز آخر حضرت زهرا فرمود فضه شونه و آب بیار امروز من سر اینا رو شونه کنم حضرت نمی‌تونست بلند بشه بشینه همون خوابیده یکی‌یکی بچه‌ها اومدن کنار مادر نشستن، حضرت فقط یه دست رو درآورد احساس کردن مادر داره حالش خوب می‌شه... خب این سر شانه شد... علی‌ابن‌ابی‌طالب، بچه‌ها رو صدا کرد... زینب، ام‌کلثوم، حسن، حسین بیاین چیه بابا؟! مادرتون از دنیا رفت...😔 خب حالا حساب کنید اینا چه وضعیتی دارن؟! فرمود امشب به وصیت مادرتون ما باید پیکر مادرتون رو بشوریم شما امشب سرو صدا نباید بکنید تا کسی نفهمه... اینا خاله ندارن، چون حضرت زهرا خواهر نداشت اینا دایی ندارن... عمو دارن، اما عموشون با اوناست بنابراین خانه‌ی زهرا اصلاً فامیل نداره... خب یکی بیاد، تنهای تنهان دیگه... شما امشب نباید گریه کنید باید ساکت باشید من پیکر رو بشورم دفن کنیم خب حضرت نیمه‌ی شب می‌خواد بشوره که کسی نفهمه دیگه باید همه‌ی مدینه بخوابن خواب‌ها سنگین بشه بابا اینام الان مادر رو از دست دادن... امیرالمؤمنین فرمود: حسن جان برو سلمان رو بگو بیاد سلمان پیر مرد آمد حضرت فرمود سلمان تو این اتاق بشین با اینا صحبت کن، سرشون رو گرم کن من پیکر زهرا رو بشورم... سلمان علم اولین و آخرین داره، با زینب صحبت می‌کنه با ام‌کلثوم خاطره بگه که اینا ... نمی‌تونستن گریه نکنن آستین‌ها رو کرده بودن تو دهن‌شون که حداقل گریه‌شون بیاد صدای جیغ‌شون نره هوا😔💔💔 علی‌ابن‌ابی‌طالب هم آروم‌آروم ... بعد یهو سلمان دید علی زد زیر گریه... ای دل غافل گفت: آقا من بچه‌ها رو به‌زور ساکت نگه‌داشتم... فرمود سلمان به من نگفته بود دستش تو اون ضربه‌ها شکسته...😔
چرا؟! چون وقتی علی‌ابن‌ابی‌طالب اومد بشوره دست‌شو که بلند کرد دید عه...😔 این خیلیه‌ها...!!😔 یعنی آقا ما این بزرگوارا الگوهامونن شیعه نازنازی نیست که... پونزده روز ... شما نمی‌دونی من چی می‌گم باید دستت بشکنه تا بفهمی یعنی‌چی پونزده روز زهرا دسته رو تکون نداده تا مولا نفهمه.. 😔💔 دلیل هم داشتا نگید چرا؟! دلیلشم این بود که حضرت زهرا اگر می‌گفت دست من شکسته علی باید می‌رفت بیرون پزشک می‌آورد علی اگه می‌رفت بیرون اینا همه رو از کمک به علی ممنوع کرده بودن، علی بره بیرون باید به اینا خواهش کنه... می‌گن بیعت کن تا بهت بدیم!! زهرا برای این‌که به اینا مبتلا نشه به علی نگفت که دستم شکسته تا علی بیرون نره...💔💔 ...
👆شادمانی شرم‌آور علی‌کریمی بخاطر فوت یک هنرمند 🦋▪️ناصر طهماسب پیشکسوت و از ارکان این هنر در ایران روز جمعه از دنیا رفت و خانواده او برای جلوگیری از سوءاستفاده عناصر معلوم‌الحال در مراسم ترحیم، او را بدون اطلاع‌رسانی عمومی به خاک سپردند. ♦️علی کریمی اما امروز با وقاحت تمام بابت فوت وی ابراز شادمانی کرد..😏 ❌✌️ خار چشم جریان غرب‌زده ♦️صدای او در سال‌های اخیر بیشتر در مستندهای سیاسی پربحث و جریان‌ساز بسیاری از جمله؛ گویندگی مستند ۱۰ قسمتی «خارج از دید» (یک و دو) درباره‌ی «فتنه ۸۸ و حماسه ۹ دی»، مستند «FDD» (درباره‌ی نقش صهیونیست‌ها در پروژه ایران‌هراسی»)، مستند «تروکاژ» («درباره نقش سلبریتی‌ها در اغتشاشات»)، خاطرات خانه متروک، من تکنوکرات هستم، ملاقات در مدار بسته، رمز و راز ملکه، طیب و مجموعه مستند در برابر طوفان شنیده شد. 🦋 شادی روحش ناصر طهماسب اگر دوتا نریشن برای اصلاح‌طلبان گفته بود، الان عکس یک رسانه‌هایشان بود و کلی مطلب درباره‌اش می‌نوشتند. ولی برای صداوسیما و مستندهای انقلاب گفته و‌ آن‌سو طرد و تحریم می‌کنند و این‌سو هم که قدردانی و سرمایه‌سازی از داشته‌ها را بلد نیست و خبر فوتش بین اخبار گم می‌شود.. 🗣 کبری آسوپار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه لذت می‌بردم مسائل سیاسی رو با صدای ببینم و بشنوم؛ صدای حماسی خاصی داشت روحش شاد 💔 🗣 تیر دخت
حتی با چادر هم می‌توان مقابل حکم خدا ایستاد! می‌پرسید چگونه؟! همان‌گونه که در تصویر می‌بینید... °○°○°
پول مراسم و درخت کریسمس‌تون رو بدین به فُقرا ... 🗣 محمد انصاری
🌹شام سوم دی ماه ۱۳۶۵ شبی که غواصان برای عملیات کربلای۴ به آب زدند و ۳۰ سال بعد با دست‌های بسته بازگشتند.💔 یادشان با  
🛡🇮🇷اخبارسپاه‌سایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #امام_زمان چرا؟! چون وقتی علی‌ابن‌ابی‌طالب اومد بشوره دست‌شو که بلند کرد دید عه...😔 این خی
خب آقا پیکر مطهر رو شست، کفن کرد نگاه کرد دید که بچه‌ها دارن از دنیا می‌رن😔 چرا؟! نمی‌تونن گریه کنن... دهن رو گرفتن به پیکر نگاه می‌کنن الانه که زینب.... حضرت فرمود حالا بیاین خداحافظی کنین ولی ساکت!! اومدن خودشون رو انداختن رو مادر آروم آروما آقا امام حسن مجتبی این صورت‌شو چسبونده بود به کف پای مادر آرام‌آرام می‌گفت مادر من حسن توأم 😔💔 خب این وضعیت وداع چیز عجیب غریبیه امیرالمؤمنین می‌گه یهو دیدم بندهای کفن باز شد فاطمه سلام‌الله دست‌ها رو درآورد بچه‌ها رو بغل کرد...😔 نجات داد دیگه...!! علی علیه‌السلام ایستاده داره نگاه می‌کنه یهو جبرئیل آمد علی بچه‌ها رو بلند کن... چیه؟! ملائک نمی‌تونن ببینن اون‌جا غوغائیه... من سؤالم اینه این علی علیه‌السلام چطوری تحمل می‌کرد؟!😔 البته براتون بگما علی علیه‌السلام اون شب پیر شد...🥀 خب برداشت بچه‌ها رو، حالا می‌خواد نماز بخونه نماز میت دیگه پیش‌نماز علیِ حسن حسین زینب ام‌کلثوم سلمان ایستاد جلوی اینا الله اکبر ... اَللهُمَّ اِنا لا نَعلَمُ مِنهُ اِلا خیرًا... ای خدا...💔💔 من به شما بگم حدس من اینه که علی‌ابن‌ابی‌طالب ممکن بود سر مزار از دنیا بره... علی مایه‌ی تسکین بچه‌ها بود حالا علی رو کی تسکین بده؟! علی علیه‌السلام تنهای تنها بود... 😔 پیکر رو گذاشت لب قبر خودش رفت تو قبر، پیکر رو بلند کرد بذاره یهو رسول‌الله آمد... علی علیه‌السلام بده به من زهرای مرضیه رو... حضرت نشست تو قبر السلام علیک یا رسول‌الله رسول‌الله نمی‌دونی بعد از تو چه کردن...😔 هی گفت گفت گفت... فرمود یا رسول‌الله من این ودیعه‌ای که بهم دادی برگردوندم، امانتیت رو برگردوندم اما آقا فرصت نیست برات بگم چی شد خودت بپرس چی شد... قبر رو پوشوند... بچه‌ها پاشین بریم چرا؟! الان مردم بیدار می‌شن می‌فهمن...!! رفت تو خونه....