#فکر_کردن_درد_دارد
🔴 امامحسین(ع) #اصلاحطلب بود؟
امامحسين(ع) در وقت خروج از مدينه در وصيتي كه به برادرشان محمد حنفيه كردهاند، به اين هدف اصلاحي اشاره فرموده است چون حکومت یزید تلاش داشت در جامعه حضرت را برهم زنندهٔ نظم و فسادطلب معرفی کند.
اما ایشان به صراحت قبل از اطلاع از عهدشکنی مردم کوفه میفرمایند:
همانا من براي ايجاد آشفتگي و خودنمايي و نابساماني و ستمگري خروج نكردهام، بلكه همانا من براي طلب #اصـــلاحِ امت جدم قيـــام كردهام و اراده كردهام اينكه امر به معروف و نهي از منكر كنم.
ایشان حرکت خود را بر مبنای #طلب_اصلاح معرفی میکنند و بلافاصله با اضافه نمودنِ امر به معروف و نهی از منکر، مسیر را مشخص کردهاند.
اما اگر #اصلاحطلبی را در یک حزب یا جریان سیاسی خلاصه کنیم که صرفا همانند جریان رقیب خود(اصولگرایی) در ایام انتخابات و یا کسب قدرت حضور دارند، در چنین حالتی حرکت امامحسین قابل فهم و گنجاندن در این ظرف نیست.
امامحسین(ع) بدنبال اصلاح دین جدّشان بودند حتی اگر ۳۰هـزار نفر در مقابل او باشند. یعنی #مقــاومــت برای ایشان یک مبنـــا بود.
امامحسین(ع) بدنبال اصلاح سکـولار جامعه نبودند،
چشم به خارجی نداشتند،
مرعوب عظمت پوشالی دشمن نشدند،
تقلید از تفکر یا تمدن دیگر بدون در نظر گرفتن مبانی هویت خود از مبانی اصلاحات امام حسین(ع) نبود.
در هیچ جای نهضت ایشان به دشمن #اعتماد نکرد.
این مدل اصلاحطلبیِ اباعبدالله ممدوح و قابل الگوبرداری است.
این ظلــم بزرگیست که این حرکت عظیم را در حزب و تحزب سیاسی امروزی تفسیر کنیم.
@seraj1397
.
🔴 ائتــــلافِ ناگفتـــــه!
🔸آنچه جمهوری اسلامی را در برابر دشمنان داخلی و خارجی مقاوم کرده، نه صرفاً ساختار سیاسی آن، بلکه ولایتفقیه بعنوان قلب تپنده و ستون استوار این نظام است.
اما جالب آنجاست که دو جریانِ ظاهراً متضاد #تحجّـر و #اصلاحطلبی در یک نقطه به اشتراک میرسند: پروژهٔ عبور از ولایت!
🔸متحّجران معمولاً با ظاهر مذهبی، ادعای انقلابیگری، و تکریم ظاهری رهبر وارد میدان میشوند. اما کافیست ولیفقیه سخنی بگوید که خلاف رأی و فقه شخصی آنها باشد؛ آنجاست که چهرهی واقعیشان نمایان میشود. ولایت را تا جایی قبول دارند که تابع اجتهاد بستهی خودشان باشد!
شهید مطهری این جماعت را بزرگترین خطر برای اسلام میدانست:
«تحجر، دین را از درون میخورد؛ خطرناکتر از مارکسیسم و لیبرالیسم!»
(مجموعه آثار، ج۲۴)
🔸در سوی دیگر، اصلاحطلبانی قرار دارد که با نقابِ عقلانیت و آزادی، در پی تقلیلِ ولایت فقیه به نهادی تشریفاتی است!
پروژهی آنها نه درگیری مستقیم، بلکه سکولاریسم خزنده است؛ حذف تدریجی نظارت دین از سیاست، از طریق رسانه، دانشگاه و قانون!
از تِـز «چرخش نخبگان» تا «نظارت بر رهبری»، همگی در ظاهر جمهوریت را تقویت میکنند، اما در عمل، امامتِ امت را به رأی اکثریت نسبی تقلیل میدهند!
👈 نتیجهاش میشود انقلاب بیصاحب؛ نه اسلامی میماند، نه جمهوری!
شهید بهشتی در اینباره میگفت:
«آنکه ولایت را میخواهد تا خودش را پیاده کند، نه ولایت را فهمیده و نه انقلاب را.»
🔸تحجّـر میخواهد ولایت را درونی و بیاثر کند؛ اصلاحات میخواهد آن را بیرونی و زائد جلوه دهد. در نهایت، هر دو به یک نقطه میرسند: ولایت بی ولایتفقیه!
اگر این مسیر ادامه پیدا کند، نظام اسلامی به پوستهای تبدیل میشود که محتوایش بهنفع لیبرالیسم مصادره شده است.
🔸تهدید اصلی، نه فقط از بیرون مرزها، که از این ائتلاف خاموشِ دو جریان بهظاهر متضاد میآید.
همانها که در فتنهها، دوشادوش هم در میداناند، اما یکی با عمامه، دیگری با کراوات!
✍ سیدفخرالدین موسوی
@seraj1397
.