eitaa logo
سِراج | seraj !🌿'
255 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
735 فایل
『﷽』 دعا‌کنید خدا‌ بَصیرت‌ دهد‌ مـٰارا ؛ بصیرت‌است‌ کھ میزان‌ ڪفر‌ وایمان‌است🌱 . • نظر حرف و َ سُخن گویھ ؛ 🤲🏼 | @narjes_m_313 نشرِ پیام ھا صدقه جاریھِ است :)) باارسال مطالب کانال در روشنگری جامعه سهیم باشید .
مشاهده در ایتا
دانلود
سِراج | seraj !🌿'
#ریحانه برای نَبَرد با دشمن💪 لشکر نیاز است شما سربازان اسلام هستید☺️ این جنگ بدون سلاح نمیشود❌ پس.
-تلنگر🌱]•• بچه مذهبے همیـشہ سربہ زیر است و باحیـا... چہ در اجتماع و چہ در فضـای مجازے📲... بیزار است از عنـوان"خواهر" و "برادر" و ”آجے“ و”داداش“ و...ڪه مجـوزی باشد برای شوخے و خندیدن با نامحـرم...😔 از عفت و غیـرتش بہ دور است که نامحرم را "تو" خطاب کند و نام کوچکش را بہ زبان آورد!🖇 بچہ مذهبے سـربہ زیر دارد و حریم هایش را نمےشڪند!! چہ در اجتماع و چہ در فضـای مجازی📲! بچہ مذهبے همیشـہ و همه جـا رفتارش مملـو از حیـاست...😊🌿 ╔═🍃🌼🍃═════╗     @tasnim14125 ╚═════🍃🌼🍃═╝
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠🍁 🍁 💠 💢موضوع: نبرد سنگین هکرها با دولت آمریکا 🔸🌹🔹 🌀، ، وزارت خزانه‌داری، موسسه ملی سلامت، وزارت تجارت و وزارت امنیت داخلی از جمله نهادهایی بوده اند که هکرها به آنها حمله کرده اند. ╔═🍃🌼🍃═════╗     @tasnim14125 ╚═════🍃🌼🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍 🍃 با ذکر صلوات بر محمدوآل محمد به نیابت از شهدا بخصوص جهت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله... ╔═🍂🌼🍂════╗ @tasnim14125 ╚════🍂🌼🍂═╝
سِراج | seraj !🌿'
♥️⃟🌻 ♥️⃟🌻 #ابوحلما💔 #قسمت_هشتم # ترور 💣  ساعت ۸:۲۰صبح امروز در میدان کتابی خیابان گل نبی با انفجار
♥️⃟🌻 ♥️⃟🌻 💔 🌿🌼 با صوت قشنگ قرآن خواندن محمد، بیدار شد. از اتاق بیرون آمد و تماشایش کرد که زیر نور کم سوی آپاژور، آهسته و با لحن دلنشینی قرآن میخواند. محمد که متوجه حضور حلما شد، سرش را بالا آورد. بلند شد و او را آورد کنار خودش روی مبل نشاند. حلما طوری که انگار چیزی از صحبت های دیشب بخاطر ندارد، پرسید: اذانو گفتن؟ محمد لبخندی زد و جواب داد: -نه هنوز...ده دقیقه ای مونده...ام....امروز حال داری باهام یه جا سربزنیم؟ +موتورتو ک... -ماشین بابامو میگیرم حالا میای؟ +کجا؟ -بریم میبینی +با تو باشم هرجا باشه -قربانت +نگو اینجور، زنده باشی (ساعت ۱۱:۲۷- بیمارستان تخصصی کودکان) +چرا منو آوردی اینجا حالم بد میشه -میخوام یکی رو ببینی +کی؟ -بیا فضای داخلی بیمارستان با بقیه بیمارستانهایی که حلما تا آن موقع دیده بود، فرق داشت. دیوارهایش نقاشی شده و رنگارنگ بودند. کنار تخت های کوچک عروسک های قد ونیم قد به چشم میخورد. بوی مواد ضدعفونی کننده و الکل هم کمتر به مشام میرسید ولی...صدای سرفه های مداوم از گلو های نازک بچه ها گوش را چون خاطر انسان می آزرد. کمی که جلو رفتند محمد با پرستار بخش صحبتی کرد و بعد رو به حلما گفت: اون درِ سمت راست راهرو رو میبینی؟ حلما بهت زده و غمگین پاسخ داد: +آره -هلش بده و برو داخل با کمک پرستار لباس مخصوص بپوش و برو پشت شیشه کسی اونجاست که میخوام ببینیش. حلما بعد از مکث کوتاهی با قدم هایی مردد به طرف در رفت. بعد از تعویض لباس ها و پوشیدن پاپوش های مخصوص، رفت ایستاد پشت شیشه مراقبت های ویژه، پرستار داخل اتاق شد و پرده سبز رنگ را از جلوی شیشه کنار زد. یک نوزاد شش،هفت ماهه در دستگاه زیر ماسک اکسیژن بود. به سرش سِتِ سِرُم وصل کرده بودند و سینه کوچکش آرام بالا و پایین میرفت. یکدفعه یک دختربچه سه، چهار ساله دست حلما را کشید و گفت: اون داداشمه اسمش آرشه، میای اتاق منم ببینی خاله؟ حلما مات چشم های گود افتاده و بی مژه دخترک بود. بی اختیار به سر بی مویش هم نگاهی انداخت و با بغض گفت: اتاقت کجاست؟ دخترک با خوشحالی دست حلما را دنبال خودش کشید و شروع به دویدن کرد. آنها از راهرو مقابل چشمان سرپرستار و محمد عبور کردند و به اتاق صورتی رنگی رسیدند که چهار تخت کوچک درونش قرارداده شده بود. دخترک دست حلما را سمت اولین تخت کشید و خرس کوچک پارچه ای را از زیر تخت بلند کرد و گفت: ×اینو مامانم برام خریده من خیلی دوستش دارم ولی خانم پرستار میگه برای نفسم ضرر داره و باید بندازمش دور، ولی من قایمش میکنم و هر شب به جای صورت مامانم بوسش میکنم ببین... و خرس را بغل کرد و نفس عمیقی کشید انگار آغوش مادرش را گم کرده باشد، شروع به بوسیدن عروسکش کرد بعد عروسک را سمت حلما گرفت و گفت: ×بوی مامانمو میده +داره از بینیت خون میاد...خیلی...زیاد....خانم پرستار... پرستار ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم؛ سین.کاف.غین ╔═🍃🌼🍃═════╗     @tasnim14125 ╚═════🍃🌼🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دُردانه‍ حیدر مدد⁦♥️✨ ╔═🍃🌼🍃═════╗     @tasnim14125 ╚═════🍃🌼🍃═╝
سِراج | seraj !🌿'
#بِسم‌َالله‌ِالرَّحمن‌ِالرَّحیمَ🍃 #منبر_مجازی #موضوع :لام‌یلدا‌مثل‌لبخند😊 یکی از شیرین‌ترین وزیبات
🔸🍃🔸🍃🔸🍃🔸🍃🔸🍃🔸🍃 😊 از تشکیل شده که هر حرف آن در دلش نکات زیبایی نهفته است وبه ما درس های خوبی می‌دهد. 🍃یاد گذشته ها و عبرت گرفتن در شب یلدا چقدر خوب است انسان یک مقدار به گذشته خود فکر کند و نگاه به گذر عمر خود بیاندازد و ببیند چقدر زود زمان گذشته است،و از این نگاه به گذشته عبرت بگیرد. در روایت داریم که حضرت امیر المومنین علیه السلام میفرمایند:فکر کردن،به تو،بینایی و عبرت گرفتن می بخشد.یکی از توصیه های مهم قرآن توصیه به است درقران کریم هفت بار کلمه عبرت واعتبار به کار برده شده است و اهل بصیرت را برآن ترغیب می کند.مثلا در آیه دوم سوره حشر می فرماید:فَاعتَبِروایَااولِی‌الاَبصَار پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم ها..... پس در شب یلدا سعی کنیم با فکر کردن در احوال گذشتگان عبرت بگیریم وبه یاد بیاوریم چه کسانی دربین ما بودند ولی الان سربه تیره تراب گذاشته اند ،،سعی کنیم فرصتها را از دست ندهید. ✅ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ تمام آفرینش بهانه است ... تا بیاموزی؛ آنکه روبروی توست؛ خود تویی! و روزگار با تو، همان کند ؛ که تو با دیگران! شاگرد اول کلاس آفرینش ؛ روزت مبارک❤️! ╔═🍃🌼🍃═════╗     @tasnim14125 ╚═════🍃🌼🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا