🔴 تلویزیون ملّی یا حیاط خلوت میلی؟!
✍ دکتر عبدالله گیویان؛ استاد ارتباطات
🔷 در بازی برگشت دو تیم پدیده و استقلال در ورزشگاه امام رضا (ع) تماشاچیان نام #عادل_فردوسیپور را صدا میزدند. این بازی بهطور زنده از شبکه سه تلویزیون پخش میشد. پس از سه، چهار بار شنیدهشدن نام وی، صدای جمعیت گرفته شد تا مبادا نام کسی که مغضوب مدیریت، اما محبوب و برگزیده مخاطبان و جشنواره سیماست، از تلویزیون شنیده شود!
🔷 چرا شبکه سه حتی از پخش و شنیدهشدن نام عادل فردوسیپور از تلویزیون نگران است؟ چه منطقی این حق را به تلویزیون میدهد که صدای محیطی ورزشگاه را بدون یک توجیه منطقی حذف کند؟ گرفتن صدای محیطی ورزشگاه در زمان درگیریها که احتمال فحاشی و شنیدهشدن حرفهای رکیک وجود دارد، قابلتوجیه است، اما در این مورد چه معیاری وجود دارد؟ اساسا معنای فریادزدن نام یک «مجری تلویزیون» در ورزشگاه چیست؟
🔷 سرگرمی، یکی از کارکردهای شناختهشده تلویزیون و ایجاد و تقویت رابطه تعاملی با مخاطبان یکی از اقدامات راهبردی تلویزیونها برای تقویت جایگاه خود در رقابت با فضای مجازی است. عادل فردوسیپور اتفاقا یکی از موفقترین برنامهسازان تلویزیونی در هر دو زمینه بوده است. پس فریادکردن نام این مجری تلویزیونی درواقع صداکردن نامِ تلویزیون است؛ «تلویزیونی» که این گروه از مردم آن را میپسندند و میخواهند. پس چرا تلویزیون که به هر قیمت، از جمله توسل به برنامههای قمارآسا و بختآزما در پی جذب مخاطب برآمده است، حاضر میشود نماد موفقیت ۲۰ ساله خود را در جایگاه یک دشمن و رقیبی مطرود قرار دهد؟ چرا تلویزیون حاضر میشود حتی به قیمت گرفتن صدای محیط ورزشگاه در پخش مستقیم (یعنی عملی که ضایعکننده بخشی از ارزشهای پخش زنده است و در نتیجه موجب افت اعتماد مخاطب نسبت به تلویزیون میشود) صدای حمایت از یکی از فرزندان خود را خاموش کند؟
🔷 دلیل این اتفاق را احتمالا بتوان در تلقی رایج از «مدیریت و سیاستگذاری تلویزیون» و با اندکی بسطدادن آن در نسبت «مدیر یک سازمان متکی بر بودجه عمومی با حیثیت و شأن آن سازمان» جستوجو کرد. پرسش درواقع این است: کسی که مدیریت یک سازمان رسانهای را عهدهدار میشود تا چه حد محق است سلایق و ذائقه رسانهای خود را معیار اداره آن سازمان تلقی کند و تا چه اندازه لازم است حقوق آن سازمان و دستاندرکاران آن را در فرایند سیاستگذاری و مدیریت در نظر بگیرد؟
🔷 پرسش مهم این است که چرا فردوسیپور برگزیده مردم باید به صلاحدید مدیر جوان شبکه سه به خلع ید از ساختن و اجرای برنامه نود محکوم شود؟ در برنامه نود و در کار عادل فردوسیپور خبری از تعیینکنندگی آن «از ما برخوردارترهای اقتصادی» و تندادگان به بختآزمایی عمومی نبود، درحالیکه برنامه رقیب او از مصادیق عینی بختآزمایی به حساب میآید.
⁉️ آیا این موضوع نمیتواند این فرضیه را تقویت کند که حذف عادل فردوسیپور به جرم تنندادن به منویات #برخوردارتران_اقتصادی معتقد به #بختآزمایی عمومی هم بوده است؟
🔷 ترویج بختآزمایی عمومی، همان سیاستی است که حیثیت و آبرو و وجاهت را که یکی از حقوق حقه تلویزیون است، بر باد میدهد و آن را در دید مردم و مخاطبان بیقدر میکند.
اساسا چرا افکار عمومی قاضی این منازعه نمیشود؟
🔷 مخاطبان سازمانهای رسانهای دستکم یکی از متغیرهای بر حق در ارزیابی عملکرد و حتی سیاستهای این نوع سازمانها هستند. چرا در این فقره با این درجه از صراحت حقی برای مردم قائل نمیشود؛ بلکه انتخاب آنان منها میشود؟ اینکه فریاد عادل فردوسیپور پاسخ روشن و مسئولانهای نیابد، بحثی بسیار مهمتر از حق یک فرد است. اگر حق فردی رعایت نشود، نمیتوان چندان هم به عدالت سازمانی و رعایت حق سازمان امید داشت.
🔷 یکی از حقوق تلویزیون این است که مخاطب او را قابل اعتماد، منصف، شنوا، آبرومند و محترم بداند. این پیوند زدن حقوق و آبرو و حیثیت تلویزیون با تدابیر و منویات مدیری که چندگاهی بر آن حکم میراند، تبعات بسیار گستردهای از جمله سلب اعتماد عمومی را در پی دارد.
🔷 به عنوان یکی از مخاطبان بالقوه تلویزیون این حق من است که تلویزیونی منصف داشته باشم. این حق من است که حس نکنم تلویزیون ملی، مصادره شده، به گروگان مدیری رفته باشد که فکر می کند حق را مطلقا او می داند و بس.
🔷 به عنوان دانش پژوه ارتباطات این حق را دارم که نگران آینده تلویزیون و رعایت حقوق آن باشم. هراس من سلب اعتماد از رسانه ای است که باید در جنگ رسانه ای مدافع حیثیت فرهنگی ما باشد.
📜منبع: مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
💫 @serateandishe 💫
🔴 رسوخ کودتای فرهنگی تا عمق جان رسانه ملی، از رپورتاژ برای بهروز وثوقی و شادمهر عقیلی تا تمجید و ستایش از شجریان و گلشیفته فراهانی توسط مجریان و گویندگان صداوسیما!!!
⚠️ چندیست برخی جریانات به حاشیه رانده شده در رسانه ملی به موازات فعالیت در این سازمان پیج و کانالی را تاسیس کرده اند در راستای تکریم و گرامیداشت چهرههای شاخص رسانهای از افراد بدنام و فاسد فرهنگی پیش از انقلاب گرفته تا عناصر فراری و زاویه دار با نظام و مردم!
❗️گویندگی این سلسله کلیپ های تبلیغاتی را هم جمعی از بهترین مجریان صداوسیما از حمید محمدی مجری برنامه فوتبال 120 تا الهه پرسون مجری برنامه چهل تیکه و علیرضا مویدی دوبلور صداوسیما و همکار فعلی سایت نماوا و برخی دیگر از مجریان ورزشی کشور برعهده دارند. البته پیدا کردن سرنخ کشف تیم هدایت و مدیریت این مجموعه زیاد سخت نخواهد بود وقتی که بدانید فرضا برای #عادل_فردوسیپور به دفعات و مکرارا در این پیج رپورتاژ صورت گرفته است و مازیار کوپیدار رفیق گرمابه و گلستان عادل خان و همکار فعلی برنامه فوتبال 120 شبکه ورزش، تهیه کنندگی و تدوینگری برخی از این کلیپ ها را به عهده داشته است!
⭕️ نکته اینجاست این سطح از نفوذ با چاشنی وارونهنمایی و تخریب تلویزیون و همزمان تطهیر و بزک چهرههای مبتذل فرهنگی و الگوسازی این افراد در هر کشوری براحتی مصداقی از توطئه درون سازمانی و نفوذ ساختاری قلمداد شده و بشدت توسط حراست آن نهاد و دستگاه های امنیتی مورد برخورد قرار میگیرد اما گویی در رسانه ملی هرکس بیشتر فحاشی کند بیشتر تحویل گرفته خواهد شد.
⁉️ سوال از متولیان سازمان و شورای نظارت بر صداوسیما این است که یک "فاجعه" چندبار باید تکرار شود؟ نتیجه تشکیل کمیته فرهنگی برای رسیدگی به سکانس پایانی سریال پایتخت به کجا رسید؟ چرا عینا همان سکانس به شکل دیگر در سریال نون.خ تکرار شد؟ چرا صدای یک تروریست کومله و حدکا به اسم خواننده از سریال نون.خ پخش شد؟ و نهایتا اینکه چرا در سازمان صداوسیمای ما شفافیت وجود ندارد؟ چرا هیچ پاسخ درست و دقیقی به سوالات و ابهامات داده نمیشود؟ واقعا تا به کی این وضع نا به سامان ادامه پیدا خواهد کرد؟
✍ #انقلابیــــون
📡 @enghelabiyon