یحیای مقاومت
عاقبت خبری آمد؛ خبرِ #شهادت_یحیای_جبههی_مقاومت.
ابتدا تنمان لرزید و اشکمان جاری شد؛ اما توصیف آن حماسهی مقتدرانه شهادتش، که سرخط خبرهاشد، دلمان محکمتر شد و اشکمان جاریتر...
بنازم خدایی که موسی را در دامن فرعون پرورش داد؛ داستان حماسهی رهبر حماس تا آخرین نفس را از زبان و دوربین صهیونیستها منتشر ساخت...
خون سرخش همهی آزادمردان جبههی مقاومت را سرمست حماسهی خود نمود و شعارهای بیشرفی یاوهگویان همیشه رسوا که سنوار، ته عمیقترین تونلهای حماس پشت گروگان های اسرائیلی پناه گرفته را برملاتر کرد.
یحیای مقاومت علیدوستی بود سُنّی، که در امتداد مداد حیدر کرار، زندگی را دو گونه نظاره میکرد؛ روز فتح و سلامت و روز نوشیدن شهد شهادت. در اول نباید از فتح و سلامت، سرمست شد؛ و در دوم نباید مایوس. این بود راز سالها رشادت او.
نه فقط خون سرخش دلیرانه بود و اسرائیل شکن. تمام زندگانیاش اسطورهای بود از حماسه و مقاومت؛ یک آن آرام نبود!
یحیای عزیز! اصلا تو کی شهید نبودی؟!
چقدر با تو پُز دادیم که ارتش تا دندان مجهزِ آمریکایی فرانسوی آلمانی انگلیسیِ اسرائیل، هنوز از پس ۴ هزار رزمنده بر نیامده و یک گروگان آزاد نکرده؛ و تنها عِرض خود میبرد و شرف آل یهود بر باد. چرا چون یک ابر مجاهد در سرزمین مقدس غزه، لابلای خانههای خراب و تونلهای تو در تو، بچهرزمندگان را فرماندهی میکند!
یحیای مقاومت!
وقتی محتویات لباست را دیدم؛ تفنگ با چسب بسته شده ات را دیدم! کنار آن ادواتِ نظامی کُهنه، تسبیح و کتاب دعایت را دیدم؛ اشکم بیاختیار جاری شد... یک دنیا درس بود!
حقا تو در عین اقتدار مظلوم بودی!
مگر یاوهگویان نمیگفتند حماس و فلسطینیها جملگی ناصبیاند و دشمن علی؟ تو که با وُسع ناوسیع خود، کربلا آفریدی و شدی خوار کننده اسرائیل و یزیدیان زمانت!
اصلا مگر نمیگفتند: جاسوس اسرائیل هستی یا در سرزمین دگر پناهنده شدهای یا ته تونل پشت مُشتی گروگان پناه گرفتهای؟
پس اینطور شیرانه میانهی میدان چه میکردی؟
یحیا! وقتی خبر فتحی شقاقی آمد؛ دست تو و بچهرزمندههای حماس، جز چندقطعه سنگ نبود... اما امروز که حماسهی شهادتت در عالم پیچید؛ همه حماس را به بُرد موشکهایش میشناسند؛ به نهضتی که دنده عقب ندارد!
به کینهی اسرائیل در دل تمامی بچه عربهای فلسطینی...
محمد هادی طاهریان
#شهید_یحیی_سنوار
🔻#صراط را دنبال کنید
https://eitaa.com/serat12110