eitaa logo
«صراط حق»
1هزار دنبال‌کننده
944 عکس
931 ویدیو
675 فایل
🌿𑁍› ‹#لبیــک_یامهــﷻــدے...!𑁍› بالاے سـࢪم نـام تو ࢪا نقش نمودم یعنے ڪہ سࢪ من بہ فداے قدم تو ‹ مجـمو؏ـه صــࢪاط ح‌ــق › @serat12k ‹ #شناسـنام‌ـہ‌ 📎⇣⇣› @seratehagh111 ارتباط: @Vahid_kashani ▫️▫️▫️▫️
مشاهده در ایتا
دانلود
خانم‌بارداری‌که.....pdf
652.8K
 .    ───• · · · ⌞📚⌝ · · · •─── ❏.خانم بارداری که به خانه‌اش هجوم آوردند!   · ───   @serat12k ┗━᭄✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 『هوالحڪیم⇣ بررسی‌ برهان‌ وجوب‌ و‌ امڪان‌ در‌ اثبــات‌ وجــود‌ خــدا
دکتر باقرپور کاشانی‌ ‹مسلمان›
جنـــاب سینا رهنورد ‹آتئیست›
بهمن‌ماه۱۳۹۵.
┈┈┈┈┈┈┈┈┈‌ ┈┈┈ 📌جناب سینا رهنورد: یک مثالی می‌زنم؛ ما فرض می‌گیریم که خدایی وجود دارد. این واقعیت می‌شود؛ وقتی خدایی وجود داشته باشد می‌شود‌ واقعیت. حالا حقیقت من این هست که خدایی وجود ندارد و حقیقت شما این هست که خدایی وجود دارد. درواقع می‌شود گفت حقیقت، درک ما از واقعیت می‌تواند باشد. یعنی اینکه واقعیت ممکن است حالا وجود این باشد که خدایی نیست، یعنی خدا اصلاً وجود ندارد؛ و حقیقت این هست که من دارم می‌گویم خدایی نیست و شما می‌گویید که خدایی هست. پس واقعیت مطلق است، ولی حقیقت نمی‌تواند مطلق باشد و این هم سوفسطائیان می‌گویند که جزو متغیر هست، یعنی اینکه خیلی راحت می‌توانیم تغییرش بدهیم. در مورد ماده‌گراها فرمودید که خب ماده‌گراها اعتقاد دارند تمام دنیای هستی یا وجودی از اتم هست یا از ماده هست‌ و حالا همان ماده که ساختار اتمی دارد. یک زمانی این ایراد داشت. به دلیل اینکه تعریف ماده چیزی بود که صوت و نور را شامل نمی‌شد، ولی در تعریف امروزی از ماده، هم نور و هم صوت شامل می‌شود و قبل‌ها این ایراد داشت، ولی الان درحال‌حاضر یک چنین ایرادی به آن وارد نیست که ما بخواهیم ایراد بگیریم، در خارج از ماده هم وجود دارد، چون خارج از ماده دیگر باید اثبات شود. حالا آن برمی‌گردد به بحث معرفت‌شناسی که ما چگونه می‌توانیم بشناسیم و چگونه می‌توانیم به وجود یک موجود فراماده یا خارج از بُعد ماده، پی ببریم. شما در ویس سوم‌تان مثال خیلی خوبی زدید. اینکه انسانی که هفتاد سال عمر دارد، هفتاد و یک‌سال پیش کجا بوده؟ ببینید حالا من نمی‌خواستم وارد بحث فیزیک و بُعد چهارم و زمان و خیلی از این مسائل شوم، چون هر کدام از این مباحث، زمان‌های جدایی را می‌طلبد، ولی خیلی سطحی بخواهیم نگاه کنیم، زمان یک چیز نسبی هست. یعنی این‌گونه نیست که زمان حالا در زمین مثلاً اختلاف روز و شب بیست و چهار ساعت است اختلاف یک روز با روز دیگر، یا اختلاف روز و شب دوازده ساعت است، این باشد که در مریخ همین زمان باشد یا مثلاً بروید سیاره مشتری همین زمان باشد و اصلاً خارج از جو و اتمسفر زمین، چیزی به‌عنوان زمان، دیگر معنی ندارد، به‌دلیل اینکه روز و شبی وجود ندارد. شما فرمودید انسانی که هفتاد سال دارد، در هفتاد و یکمین سال قبل کجا بوده؟ سؤال قشنگی هست! چون من هم می‌توانم بپرسم خدایی که ما را خلق کرد حالا فلان سال پیش، قبلش کجا بوده؟ یعنی اینکه صد سال پیش‌ اگر ما خلق شدیم، خدا صد و یکمین سال پیش چه کار می‌کرده؟ مثلاً الان می‌گویند این دنیا نزدیک به چهارده میلیارد سال - حالا سیزده ممیز هفت - چهارده میلیارد سال پیش توسط خدا خلق شده و سؤال این‌جاست که خدا مثلاً بیست میلیارد سال پیش چه‌کاری می‌کرده؟ یا چه اعمالی داشته انجام می‌داده؟ در ویس چهارم‌تان شما فرمودید دور و تسلسل، و یک اشاره‌ای کردید به تکامل عالم و همین‌طور فرگشت. البته فرگشت را تا حدودی درست ترجمه نفرمودید. به‌دلیل اینکه فرگشت حالا اصلاً کلاً ربطی به نقطه آغاز ندارد و فقط به تغییر ژنوم موجودات و گونه‌زایی اشاره دارد. حالا این فرگشت خودش هفت اصل دارد و با هفت اصلش کار ندارم. یکی از اصل‌های آن این هست که هر معلولی وابسته به‌ علتی است. یعنی همین دور تسلسلی که شما فرمودید و این چیزی که شما می‌گویید دور تسلسل، ببینید من به پدرم، پدرم به پدرش، پدرش به پدرش، حالا می‌رویم می‌رسیم به یک تک‌سلولی یا حالا سیانو باکتری - Cyanobacteria - یا هر چیزی و از او می‌رویم دیگر تجزیه می‌شود و می‌رسد به اتم، ذرات بنیادی، زیر اتمی، ذرات بنیادی و انرژی. 🔖ادامه دارد... 🔖پارت هفتم 🔖کلیک: پارت قبل ➪‌‌‌‌:‌@serat12k
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 📌جناب سینا رهنورد: حالا اینکه شما فرمودید ما می‌رسیم به خدا و اینکه خدا قائم به ذات خودش است، من نمی‌دانم که چرا ما باید وابسته باشیم، معلولی وابسته به علت باشیم و اینکه خدا نباید وارد تسسل بشود و وابسته باشد؟ و امیدوارم که یک توضیحی در این زمینه بفرمایید. اما با واژه تکامل شما من مشکل دارم. به دلیل اینکه تکامل‌ یعنی اینکه شما یک چیزی از خودکار یا جهان یا انسان یا هر چیزی می‌توانیم در نظر بگیریم برای تکامل. تکامل یعنی اینکه شما از یک چیزی یک تصور کاملی دارید. برای مثال عرض می‌کنم خدمت‌تان: مثلاً شما می‌گویید چشم انسان رو به تکامل است. چشم انسان رو به تکامل است این یعنی اینکه شما یک پایانی برای تغییرات چشم در نظر دارید و چشم دارد به آن مسیر میل می‌کند. اما این یک اشتباه محض هست! چون الان چشم ما این قابلیت را دارد، هزار سال دیگر با تغییر شرایط محیطی، چشم ما قاعدتاً برای تعامل و تقابلی که با محیط دارد، تغییر ساختاری انجام می‌دهد. مثل شش هزار سال پیش، اجزایی که چشم ما الان دارد، آن کارایی که الان چشم ما دارد، شش هزار سال پیش، ده هزار سال پیش نداشت؛ یا حتی بقیه دستگاه‌ها. یا مثلاً ما بگوییم که الان جهان رو به تکامل است. ببینید شما می‌دانید که جهان تا حدودی که علم دارد می‌بیند رو به نابودی است و اگر آن نابودی، در نظر شما تکامل است، دیگر نمی‌دانم باید چه بگویم! ولی تا جایی که حالا سواد من قد می‌دهد، تا جایی‌ که خواندم، البته خودتان استادید در این زمینه، اصلاً جسارتی نباشد، ولی تکامل را کاملاً رد می‌کنم، چون اصلاً واژهٔ تکامل برای فرگشت یا برای تغییر اجزا یا دستگاه‌ها کاملاً اشتباه است. چون ما اصلاً در حال تکامل نیستیم و اینکه ممنون می‌شوم در این زمینه‌ها یک توضیحی بدهید. و یک سؤالی دارم به‌عنوان سوال آخرم از شما: ببینید بحث خدا را حالا کار نداریم اصلاً به واجب‌الوجود، ممکن‌الوجود و ممتنع‌الوجود! ما چیزی داریم، موجودی داریم به اسم خدا و شما می‌گویید وجود دارد، من می‌گویم وجود ندارد. حالا از شما یک سؤالی می‌کنم: من خودم را قرار می‌دهم مالک یک خانه‌ای و شما را قرار می‌دهم حالا خریدار یا مستأجر برای آن خانه. ببینید من یک خانه‌ای که تازه به شما فروختم حالا یا اجاره داده‌ام و یک خونه خالی است و کاری نداریم اتاق چندتا دارد، آشپزخانه چندتا دارد! یک خانه کاملاً خالی است. نه اثاثیه در آن هست، نه مواد خوراکی در آن هست، هیچی نیست، یک خانه کاملاً خالی. شما که وارد خانه می‌شوید، من درب خانه را می‌بندم و به شما می‌گویم که برای مثال اگر شما نتوانی پیتزا درست کنید، من درب را به روی شما باز نمی‌کنم! من می‌خواهم ببینم آیا شما قادر هستید که در آن خانه بدون اینکه مواد اولیه داشته باشید، چیزی را بسازید یا چیزی را به وجود بیاورید یا چیزی را بپزید؟ ببینید این برمی‌گردد به اینکه وقتی خدایی وجود دارد، پس این خدا از یک دستگاه در نظر گرفته شود، وابسته به اجزایی که آن اجزا باید ببینیم از کجا آمده. شما وقتی پیتزایی به وجود می‌آورید، پیتزا یک مواد اولیه‌ای می‌خواهد و وقتی مواد اولیه نباشد، شما نمی‌توانید چیزی را به وجود بیاورید و سؤال این‌جاست آن خدایی که شما دارید از او حرف می‌زنید، یک‌دفعه وارد صحنه می‌شود و حالا با آن تعاریف و صفاتی که به او نسبت داده می‌شود، دست به خلقت می‌زند و الان هم ما درگیر رد و یا اثباتش هستیم. ممنون می‌شوم در مورد این عرایض حقیر توضیح بدهید. 🔖ادامه دارد... 🔖پارت هشتم 🔖کلیک: پارت قبل ➪‌‌‌‌:@serat12k
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 📌دکتر باقرپور کاشانی: با تشکر از جناب رهنورد. شما فرمودید که ابتدا اشکال حاشیه‌ای را پاسخ بدهم بعد وارد بطن اشکال‌های اصلی بشوم. اینکه فرمودید سوفسطائی‌ها به سه گروه تقسیم می‌شوند، چنین نظری جایی داده نشده! آن‌طور که روشن هست، سقراط هم بیان کرده، در آثار جناب افلاطون هست که جناب پروتاگوراس گفت که من هستم و به غیر خودش را نیستی و عدم دانست. این جملهٔ پروتاگوراس هست، مال گرگیاس نیست! گرگیاس، کلاً منکر واقعیت‌های خارجی می‌شود و منکر خودش می‌شود! اما در ارتباط با این گروه شکاکی که شما گفتید - سپتى‌سیسم - این‌ها افرادی بودند که در بعد از دوره ارسطو به وجود آمدند. این‌ها افرادی بودند که می‌گفتند انسان وسیله‌ای برای رسیدن به حقایق اشیاء، وسیله‌ای قابل اطمینان ندارد. این‌ها منکر حقایق خارجی نشدند. گفتند وسیله‌ای برای معرفت و شناخت وجود ندارد. اما سوفسطائی‌ها، منکر حقایق خارجی شدند! بحثی را شما مطرح فرمودید در مورد اینکه آیا هستی، مغلوب نیستی هست یا نیستی، مغلوب هستی هست؟! آیا ابتدا نیست بود عدم بود، یا ابتدا هست بود وجود بود؟! شما فرمودید که نیستی بر هستی غالب است. یعنی هیچی نبود و بعد، اولین موجود از نیستی ایجاد شد یا موجوداتی از نیستی ایجاد شد. گفتید اگر آن موجودی که ایجاد شده باشد از نیستی، واجب‌الوجود باشد، چون ایجاد شده، علت خارج از خودش را می‌خواهد، وجوب وجود ندارد، آن هم دیگر در حکم ممکنات است! در پاسخ شما بنده می‌فرمایم اینکه عالم از نیستی به وجود آمده باشد، این اساساً با هر عقلی، حکم به محال بودنش هست! به‌خاطر اینکه نیستی، چیزی نیست که علت تحقق چیزی شده باشد! بالاخره همین‌طور که شما بحث فر‌گشت هم مطرح کردید و گفتید که یکی از اصولی است که در فرگشت مطرح هست و تسلسل، هم‌راستای با مبنای فرگشت هست، اینکه باید بالاخره کار به این‌جا برسد که به یک حقیقتی که وجوب وجود داشته باشد قضیه ختم شود. اگر عالم از معلول شروع شده باشد، علتی می‌خواهد. این علت چیست؟ فرمودید عدم هست! اما عدم که چیزی نیست که علت تحقق چیزی باشد! 🔖ادامه دارد... 🔖پارت نهم 🔖کلیک: پارت قبل ➪‌‌‌‌:@serat12k
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📔⃟↭ 📔⃟↭ ❍• بندگی، راز آفرینش. ❍• شرح خطبه فدکیّه حضرت زهرا؏. ❍• نویسنده: سید عبدالحسین دستغیب. ❍• کلیک: جلد اول | جلد دوم "🖇"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ " @serat12k
بـندگـی‌راݫ‌آفرینـݜ_ܟٜߺܠܥ‌‌ߊ‌‌❟ܠ.pdf
8.64M
﷽ 📔⃟↭ 📔⃟↭ ❍• دانلود pdf: ❍• بندگی، راز آفرینش. ❍• شرح خطبه فدکیّه حضرت زهرا؏. ❍• نویسنده: سید عبدالحسین دستغیب. ❍• کلیک: سایت "🖇"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ " @serat12k
بـندگـی‌راݫ‌آفرینـݜ_ܟٜߺܠܥ‌ܥ‌❟ܩ.pdf
9.13M
﷽ 📔⃟↭ 📔⃟↭ ❍• دانلود pdf: ❍• بندگی، راز آفرینش. ❍• شرح خطبه فدکیّه حضرت زهرا؏. ❍• نویسنده: سید عبدالحسین دستغیب. ❍• کلیک: سایت "🖇"𝐉𝐎𝐈𝐍↴ " @serat12k
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه‌ زهرا علیهاالسلام، بی‌بی دو عالم‌، پاره‌ تن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم، و اسوه‌ زنان عالم را بر محضر مبارک حضرت ولی عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و جمیع محبیّن حضرت، تسلیت عرض می‌نماییم.

✦•┄┅┄┅┄┅

دخترم، ارثیهٔ غربتِ مادر مال تو
پرکشیدن مال من، این دوسه‌تا پر مال تو

داغ من مال علی، داغ علی هم مال من
حسنین و غم این دو تا برادر مال تو

خطبه‌خونی توی مسجد مدینه مال من
خطبه‌خوندن توی کوفه مثل حیدر مال تو

خنده‌ همسایه‌ها تو راه کوچه مال من
صدای هلهله و خندهٔ لشکر مال تو

این سه تا کفن واسه من و علی و مجتبی
زینبم، پیرهنِ حسین بی‌سر مال تو

قصه‌ میخِ در و کشتن محسن مال من
غُصه‌ سه‌شعبه و حنجر اصغر مال تو
⭒ᴊᴏɪɴ:@serat12k
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا