.❀﷽❀
📚 سـتارگـان هـدایـت
«مناظرهای پیرامون ضرورت حجت الهی»
┓ 🖌┏نگارنده:
┛┗؛ دڪتر باقرپور ڪاشانی
───────────
|#پارتبیستوهشتم
⇩▭⇩▬⇩▭⇩
حسن و قبح عقلی در روایات
🔹دکتر باقرپورکاشانی:
پی بردن به هدف آفرینش انسان، از اموری است که عقل به تنهایی و به نسبتی- پس از ایمان به خالق- میتواند به آن برسد؛ زیرا انسان به حکم «حُسن و قُبح عقلی»[1] اموری را پسندیده و خوب و اموری را زشت و بد میداند[2] و مییابد که خالق متعال راه تشخیص و بازشناختن حق از باطل را درون او به ودیعت نهاده است.[3] عمل به حسن و قبح عقلی، اطاعت از پروردگار است و بندگی جز با اطاعت ممکن نیست.[4]
🔸دکتر امینزاده:
وقتی انسان به توانایی و ادراکات مختلف خود مینگرد، در نهاد خود برخی امور خارجی را خیر و برخی دیگر را شرّ مییابد و اینکه اگر به سوی خیر حرکت کند، گویی در مسیر آفرینش گام نهاده است.
🔹دکتر باقرپورکاشانی:
البته این حرکت پس از یافتن خالق و ایمان بـه اوسـت. اگـر انسان بدون ایمان به آفریدگار، به فرمان حُسن و قبح عقلی حرکت کند به هدف خلقت نخواهد رسید؛ زیرا هدف خلقت، بندگی و اطاعت از خالق به واسطه حکم عقل است.
🔸دکتر سيدهادی موسوی:
رسیدن به این حالت و تداوم بر آن دشوار است.
🔹دکتر باقرپورکاشانی:
به خاطر همین غفلت درباره اموری که عقل میتواند به تنهایی به آنها برسد، به نماینده الهی نیاز است تا مردم را تذکر دهد و از غفلت برهاند؛ لذا عموم مردم، چه در اصلِ ایمان به خدا و چه در یافتن هدف آفرینش، نیازمند راهنمایی حجج الهی هستند.
🔸دکتر سيدهادی موسوی:
هدف خلقت بندگی است و پیشنیاز بندگی اطاعت؛ اما به وسیله عقلِ صرف نمیتوان به همه تکالیفی که خداوند برای ما قرار داده است، پی برد. در نتیجه به تمام تکالیف عمل نمیشود تا عبادت پروردگار به صورت کامل و صحیح انجام شود
───────────
|#پاورقیپارتبیستوهشتم
⇩▭⇩▬⇩▭⇩
[1]. یعنی: عقل به خودی خود و بینیاز از شرع، خوبی و بدی برخی امور را درمییابد.
[2]. «عَنِ النَّبِيِّ:... فَيَقَعُ فِي قَلْبِ هَذَا الْإِنْسَانِ نُورٌ، فَيَفْهَمُ الْفَرِيضَةَ وَ السُّنَّةَ وَ الْجَيِّدَ وَ الرَّدِيَّ. أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِي الْقَلْبِ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي وَسَطِ الْبَيْتِ؛ آنگاه در قلب انسان نورى واقع میشود كه به وسیله آن واجب و مستحب، و خوب و بد را میفهمد. آگاه باشيد كه عقل در قلب، مانند چراغ در وسط خانه است» (محمدبن علی بن بابویه (شيخ صدوق)، علل الشرائع، ج1،ص98).
«عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ8: وَ عَرَفُوا بِهِ الْحَسَنَ مِنَ الْقَبِيحِ...؛ به وسيله عقل، خوب و نیکو را از بد و زشت بازشناسند» (محمدبن یعقوب کلینى، الكافي، ج1، ص29).
[3] فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْواهَا؛ بدكاري و پرهيزکاريش را به او الهام كرده است (شمس: 8).
«عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ:... فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْواهَا قَالَ: بَيَّنَ لَهَا مَا تَأْتِي وَ مَا تَتْرُكُ؛ براي نفس، آنچه بايد به جا آورد و آنچه بايد ترک کند را بيان فرموده است» (احمدبن محمد برقی، المحاسن، ج1، ص276؛ محمدبن یعقوب کلینى، الکافی، ج1، ص163؛ محمدبن علی بن بابویه (شيخ صدوق)، التوحيد، ص411؛ همو، الإعتقادات، ص36).
[4]. «عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُاللَّهِ: لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ؛ خداوند با چيزى برتر از عقل [و عمل به دستورات آن]، بندگى نمىشود» (محمدبن علی بن بابویه (شيخ صدوق)، الخصال، ج2، ص433).
«عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُوالْحَسَنِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ: يَا هِشَامُ... كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ؛ خداوند با چيزى برتر از عقل، بندگی نشد» (محمدبن یعقوب کلینى، الکافی، ج1، ص18؛ حسنبن شعبة حرّاني، تحف العقول، ص388 [با اندکی تفاوت]).
«عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَی أَبِيعَبْدِاللَّهِ8 قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ؟ قَالَ: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛ شخصى از امام صادقعلیهالسلام پرسید: عقل چيست؟ حضرت فرمودند: چیزی است که به وسیله آن خداوندِ رحمان بندگى شود و بهشت به دست آيد» (احمدبن محمد برقی، المحاسن، ج1، ص195؛ محمدبن یعقوب کلینى،۱ الکافی، ج1، ص11؛ محمدبن علی بن بابویه (شيخ صدوق)، معاني الأخبار، صص239-240).
┄┄┅━❅❀❀❀❅━┅┄┄
📚@serat12k
┄┄┅━❅❀❀❀❅━┅┄┄