💠 سلسله یادداشتهای #ولایت_فقیه (قسمت چهارم: وجوب تأسی مؤمنان به پیامبر اکرم (ص))
🖋 حجتالاسلام دکتر ابراهیم کلانتری
📍استاد #دانشگاه_تهران و تولیت حرم مطهر #شاهچراغ علیهالسلام
💠 «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الآْخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً»( آیه ۲۱ سوره احزاب)
🔸 قرآن کریم در این آیه، شخصیت، زندگی و سلوک فردی و اجتماعی پیامبر(ص) را اسوه، نمونه و الگوی حسنه برای همه مؤمنان معرفی می نماید و به ترسیم یک اصل بنیادی برای زندگی مؤمنانه در همه اعصار می پردازد که براساس آن، مؤمنان باید در سخن، عمل و در همه افعال و تعاملات خود، پیامبر(ص) را الگو قرار داده و زندگی فردی و اجتماعی خود را در همه ابعاد بر اساس این الگوی کامل به سامان برسانند.
🔸 عبارت «لقدکان لکم» در آغاز آیه شریفه، افزون بر دو تاکید به وسیله «لام» و «قد»، بر استقرار و استمرار در گذشته دلالت دارد که به معنای تکلیف ثابت و همیشگی است.
🔸 بیشتر مفسران قرآن، این آیه را دلیل روشنی بر وجوب اقتدا و تأسی مؤمنان به پیامبر(ص) هم در عقاید و اصول دین، هم در اخلاق و صفات نیکو و هم در افعال و اعمال صالح اعم از فردی و اجتماعی دانسته اند. آنچه از این حکم استثناء گردیده صرفاً اعمال ویژه ای است که اختصاص به شخص آن حضرت داشته و مؤمنان از آن معاف شده اند.
💠 به دو صورت می توان از این آیه در موضوع ولایت فقیه استفاده کرد:
🔸 ۱ - بررسی و تحلیل عملکرد و سلوک عملی پیامبر(ص) در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر خویش
▫️ ۱-۱: بنابر گواهی تاریخ و باور عموم مسلمانان، پیامبر(ص) در عصر خویش به تأسیس حکومتی بر اساس آموزه های وحیانی اقدام نموده، خود در رأس این حاکمیت قرار داشته و مؤمنترین، آگاهترین و تواناترین اصحاب خویش را به مناصب سیاسی آن حاکمیت، گماشته است.
▫️ ۱-۲: در باور آن حضرت، حاکمیت بر شئون مختلف جامعه اسلامی جز از طریق نصب الهی، مشروع و مجاز نمی باشد. بههمین دلیل در سیره عملی پیامبر(ص) و باور مؤمنان صدر اسلام، نه از تفکر جدایی دین از سیاست، نشان و یا گزارشی دیده می شود و نه از تفکر دخالت رأی و انتخاب مردم در مشروعیت حاکم و حاکمیت سیاسی.
🔸 ۲ - بررسی و تحلیل آموزه ها و رهنمودهای پیامبر(ص) در حوزه اداره جامعه اسلامی
▫️ ۲-۱: افزون بر سلوک عملی، سخنان و رهنمودهای پیامبر(ص) نیز به روشنی بیانگر این حقیقت است که در نگاه اسلام، حاکمیت بر شئون مختلف جامعه اسلامی فقط در پرتو تشریع الهی مشروع و مجاز می گردد. سخن پیامبر(ص) در زمان نصب امام علی(ع) به امامت امّت، در غدیرخم، مویّد این مطلب است که حاکمیت بر امور جامعه اسلامی در پرتو نصب الهی مشروعیت می یابد( علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص ۳۵)
▫️ ۲-۲: پیامبر(ص) مبنای کلّی حاکمیت سیاسی در اسلام را برای همه اعصار بر عهده فردی اَعلَم از آن امت میدانند.( کتاب سلیم بن قیس، ص۱۱۸)
▫️ ۲-۳: حضرت، ملاک تقدّم در هر کاری را با فضیلتتر بودن شخص نسبت به سایرین عنوان میکنند. (علامه امینی، الغدیر، ج۸، ص ۲۹۱)
▫️ ۲-۴: در نگاه پیامبر(ص) نه فقط در مسأله حاکمیت و رهبری امّت، که حتی در عهده داری سایر مسئولیتهای اجتماعی نیز ملاک تقدم و بر عهده گرفتن مسئولیت، برتری در فضایل و آگاهی بر کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) است. (علامه امینی، الغدیر، ج۸، ص ۲۹۱)
✅ نتیجه: وجوب تأسی عملی امت اسلامی به پیامبر اکرم(ص) در موضوع حاکمیت سیاسی مستلزم این است که در رأس حاکمیت با فضیلت ترین و عالم ترین شخص به کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) قرار گیرد. چنین حاکمیتی در سیره عملی و نظری پیامبر(ص)، حاکمیتی مشروع و الهی شمرده شده و آیه شریفه همه مؤمنان در همه اعصار را مکلّف به تبعیت و تأسی از این سیره نموده است. تردیدی نیست که در عصر حضور پیامبر(ص) شخص آن حضرت واجد چنین ویژگی هایی می باشد و پس از وی، اوصیاء گرانقدر او و در غیاب آن حضرات، عالم ترین دین شناسان عادل و پرهیزگار از چنین ویژگی هایی برخوردار می باشند. بنابراین، عمل به تکلیفی که آیه شریفه عموم مؤمنان را بدان مکلّف ساخته، در حوزه اداره جامعه دینی در عصر غیبت آنگاه تحقّق عینی می یابد که در رأس امور چنین جامعه ای عالم ترین و بافضیلت ترین دین شناسان این عصر قرار گیرد. چنین حاکمیتی بر اساس آیه شریفه حاکمیتی مشروع و الهی خواهد بود.
♦️ پ.ن: این یادداشت بر اساس سخنرانی حجتالاسلام دکتر ابراهیم کلانتری، در سلسله جلسات ولایت فقیه (پنجشنبهها ساعت ۸ تا ۱۰ در حرم مطهر #شاهچراغ علیهالسلام)، توسط مهندس امیر عباس حقیقی تنظیم شده است. شرکت در این جلسات به عموم علاقهمندان به ویژه #اساتید، #طلاب و #دانشجویان پیشنهاد میشود.
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
💠 سلسله یادداشتهای #ولایت_فقیه (قسمت پنجم: وجوب کفر به طاغوت)
🖋 حجتالاسلام دکتر ابراهیم کلانتری
📍استاد #دانشگاه_تهران و تولیت حرم مطهر #شاهچراغ علیهالسلام
💠 قرآن کریم پس از آنکه اطاعت از خدا، رسول الله و اولی الأمر را بر مؤمنان واجب می کند(سوره نساء، آیه ۵۹) به مذمّت گروهی می پردازد که به گمان خود در زمره مؤمنانند، امّا دعاوی خود را به طاغوت ارجاع و رأی طاغوت را بر رأی پیامبر ترجیح می دهند.(سوره نساء، آیه ۶۰. همچنین در سوره نحل، آیه ۳۶ و سوره بقره، آیه ۲۵۶، بر اجتناب از طاغوت و تکفیر طاغوت، تاکید شده است.)
🔸 طاغوت در لغت از مادّۀ طَغَی و به معنای طغیانگر و متجاوز از حدود است و در اصطلاح قرآن عبارت است از: «هر کس که از حدود الهی و آنچه در وحی و شریعت آسمانی تعیین شده است تجاوز نماید، یعنی احکام الهی را رها و دستور و حکم دیگری را جایگزین دستورات و احکام الهی نماید». برای چنین کسی می توان مصداق های متنوعی را سراغ نمود که شیطان، کفّار، حاکمان جور، انسان های فاسق و قُضات سوء، از جمله مصادیق بارز آن بشمار می آیند.
💠 پنج نتیجه از آیه ۶۰ سوره نساء میتوان احصاء کرد:
🔸 ۱ - صدر آیه شریفه [= یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت] گر چه از ارجاع داوری به طاغوت – که یکی از مصادیق امور اجتماعی است – سخن گفته و چنین کاری را مذموم و خلاف ایمان شمرده است؛ اما ذیل آیه [=و قد امروا ان یکفروا به] از یک حکم کلی الهی پرده بر می دارد که عبارت است از: وجوب کفر به طاغوت به صورت عام و در همه حوزه ها. در حقیقت ذیل آیه به ترسیم یک کبرای کلی می پردازد که می توان برای آن مصادیق متعددی برشمرد که یکی از آن مصادیق پرهیز از ارجاع داوری به طاغوت است.
🔸 ۲ - وجوب کفر به طاغوت برای عموم مؤمنان، یک حکم کلی، عام، جاودانه و فرا زمانی است . به همین سبب ارجاع داوری به طاغوت توسط انسان مؤمن، خلاف این حکم کلی است و نزد خداوند مذموم و خلاف ایمان شمرده شده است.
🔸 ۳ - مقتضای ایمان حقیقی به خدا و وحی آسمانی، کفر نظری و عملی به طاغوت است. از این رو انسان مؤمن نه فقط در عقیده و نظر، طاغوت را باطل می داند، که در عمل نیز هیچگاه طاغوت را مرجع و تکیه گاه خود قرار نمی دهد، داوری خود را به طاغوت نمی برد و تسلیم رأی و نظر طاغوت نمی شود.
🔸 ۴ – کفر به طاغوت که عموم مؤمنان به آن مکّلف شده اند، فقط در حوزه مسائل و روابط فردی خلاصه نمی شود، بلکه مسایل و روابط اجتماعی مؤمنان را نیز شامل می شود. از این رو مؤمنان هرگز مجاز نمی باشند در اداره امور جامعه دینی طاغوت را مرجع و تکیه گاه خود قرار دهند، بلکه در این حوزه نیز باید به طاغوت کفر بورزند.
🔸 ۵ - «حکم الهیِ وجوب کفر به طاغوت» مستلزم ضرورت «آگاهی از حدود و مرزهای الهی» است. چنین آگاهی خطیر و گسترده ای در گرو شناخت تخصصی دین خدا و یا مراجعه به دین شناسان خبره در هر عصری است.
✅ نتیجه: بر اساس آیه شریفه، انسان مؤمن در عصر غیبت نیز مکلّف به هم کفر نظری و هم کفر عملی به طاغوت است. انسان مؤمن همانگونه که در باور و اعتقاد، طاغوت را نامشروع و نقطه مقابل خدا می داند، در عمل نیز داوری خود را به طاغوت ارجاع نمی دهد و از هرگونه تکیه، مراجعه و واگذاری امور خود به طاغوت نیز اجتناب می ورزد و چنین کاری را خلاف حکم خدا و نامشروع می داند.
از سوی دیگر، انسان مؤمن در عصر غیبت نیز همانند انسان مؤمن در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و یا عصر حضور امامان معصوم(علیهم السلام) برای شناخت حدود و مرزهای الهی در همه عرصه ها، چه فردی و چه اجتماعی به عالِم ترین و پرهیزگارترین دین شناسان عصر خویش مراجعه می کند و بدینوسیله به شناخت طاغوت، یعنی آن کس که از حدود الهی تجاوز کرده است نائل می شود. این شناخت مقدمه لازم برای کفر نظری و عملی به طاغوت است. محصول کفر به طاغوت نیز این خواهد شد که انسان مؤمن در عصر غیبت در کلیه امور خود، اعم از فردی و اجتماعی، با تقواترین و عادل ترین دین شناسان عصر خویش را مرجع و تکیه گاه خود قرار داده و امور خود را به چنین انسان هایی واگذار می کند، زیرا نقطه مقابل طاغوت، انسان مؤمنی است که افزون بر شناخت دقیق دین خدا، حدود و مرزهای الهی را محترم شمرده، رفتار خود را مو به مو بر آنها تطبیق میکند و به غیر دین خدا حکم نمیکند. از چنین انسان مؤمنی در اصطلاح به فقیه جامعالشرایط تعبیر میکنیم.
♦️ پ.ن: این یادداشت بر اساس سخنرانی حجتالاسلام دکتر ابراهیم کلانتری، در سلسله جلسات ولایت فقیه (پنجشنبهها ساعت ۸ تا ۱۰ در حرم مطهر #شاهچراغ علیهالسلام)، توسط مهندس امیر عباس حقیقی تنظیم شده است. شرکت در این جلسات به عموم علاقهمندان به ویژه #اساتید، #طلاب و #دانشجویان پیشنهاد میشود.
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c