برای سآدات :
داشتن یه رفیق که بشه باهاش از هر دری سخن گفت از نعمت های خداست که آدم نمیدونه به خاطر کدوم کارش خدا بهش داده
الهی شکر به خاطر رفیق تازه خدا واسه منو دوبله حساب کرده یه رفیق سآدات بهم داده که جور همه ساداتای جهان رو به جون خریده و عیدی های غدیر رو دوبله بهم میده
تنها عیدی که از سادات عیدی میگیرم همین عیده !
رفیقم ممنونم که هستی
✨مھربانخدایـــــم
نوایت را می خواهم تا،
موسیقی سڪوت لحظه هایم باشد...
نگاهت را می خواهم تا،
روشنی چشمهای خسته ام باشد...
یادت را می خواهم تا،
خاطر لحظه های فراموشم باشد...
دستـهایت را می خواهم تا،
نوازشگر اشڪهایم باشد...
و الطافت را می خواهم تا،
مرهم ڪهنه زخمهای زندگی ام باشد .
˼صــراط ِنــور⸀
✨مھربانخدایـــــم نوایت را می خواهم تا، موسیقی سڪوت لحظه هایم باشد... نگاهت را می خواهم تا، روشنی
اگه بخوام تنها یه جمله بگم برای خدا میگم که :
ممنونم که دستمو گرفتی و کشوندیم بین بچه شیعه ها همین و بس
هدایت شده از ˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
رفقا یه بنده خدایی هست تو بیمارستان
الان چند وقته با دو تا بچه کوچیک تو مسجد بیمارستان میمونه
از روستاهای همدان اومده برای جراحی تهران... لنگ دو میلیون تومنه تا عملش کنن ...فقط ۲ میلیون ...
۲ میلیون الان پول دو تا از مانتو های ماعه!
واقعا سخته... شرایط خوبی نداره بنده خدا... اگر خدا توفیق بده میخوایم ان شاء الله هزینه رو جور کنیم براش که شنبه عملش کنن...
خودمم شخصه قراره برم براش کارت بکشم و با مددکار بیمارستان صحبت کنم...
اگر کسی میخواد کمک کنه بسم الله
بیاد پی وی :
@vasle_najor
https://eitaa.com/mojiib/19712
جدیدا اینطور شده که طرف هرچی پولدار تر باشه دستش مشت تره✋
خدا شاهده به طرف میگی ۱۰میلیون پول غذای یه روزه ! فقط میگه سلام ...
خدا خودش میرسونه مطمئنم اونی که امیدش تنها به خداست ، خود خدا هم میرسونه
https://eitaa.com/mojiib/19714
منم منظورم همینه
˼صــراط ِنــور⸀
فرق بین دیدن و نگاه کردن رو باهم یه مرور کنیم؟
اینو یه بار دیگه بخونیم ؟
• نگاه کردن مهمترین دریچه قلبِ
پس حواسمون باشه به چی نگاه میکنیم نذاریم هرچیزی وارد قلبمون بشه :)
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
بسم ربّ المهدی
کارم گیر است آقاجان!
بدهکاری بالا آوردهام و توان تسویه حساب ندارم؛
رضایت گرفتن از این همه شاکی و طلبکار هم ممکن نیست.
طرفحسابهای بدقلقی هم هستند، هیچجوره کنار نمیآیند با من.
حق هم دارند ، طلبشان سنگین و گرانبهاست؛
من هم بودم به هیچ عنوان از خیرش نمیگذشتم . . .
اما آقا !
توان پرداختش را هم ندارم؛
یکی چَشم است و برای یک عمر سرگردانی و در پی تو چرخیدن شکایت نوشته؛ خسته است و میگوید برای تمام لحظههایی که به تو خیره نشده به او بدهکارم!
از آن طرف گوشهایم نیز زبان باز کردهاند و از نشنیدن صدای تو شکوه میکنند؛
سینهام در تمنای آغوش ، از من گلایه میکند
و دستانم دلتنگ گرمای دستانت شیون میکند.
کامم به دنبال لقمهای از دستان تو و سَر، چشم انتظار نوازش پدرانهٔ توست . . .
تو بگو آقاجان ، چطور آنها را راضی کنم ؟!
آمدهام چارهجویے کنی برایم؛
جسارتا خودم هم پیشنهادی داشتم ؛
به گمانم اگر از همین حالا تا آخر عمر کنارت باشم راضی میشوند ؛
گاهے فقط بشینم و چشمانم را بـه چشمانت گـره کنم ، و یا گاهی آنها را ببندم و خیره شوم بـه صدایت . . .
لقمههایم را به طعم دستانت مزهمزه کنم و شبها بـا دست کشیدنهای تو بر سرم بـه خواب روم .
سینهٔ تنگ من هم کـه زمان نمیشناسد، هر زمان بخواهد دلش را دریا میزند و غرقِ آغوش میشود . . .
آری آقاجان، به گمانم تنها راه همین است؛
میدانم روی احدی را زمین نمیزنی حتی اگر روسیاه باشد،
کار برای تو نشد ندارد که . . .
من از این شکایتها میترسم و کارم گیر است،
منتظرم آقا . . .
«تسویه حساب»
#معین
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
https://eitaa.com/raghebm/178
موفق باشی سآدات جانم ♡
تو از الان تو مسیر بزرگی قرار گرفتی و بهتر از هرکسی میدونی که یه طلبه با یه حرفش ، یه نگاهش ، یه کارش فقط خودش نیست و بحث کل اسلام و دین وسطه !
از حالا من یکی تو رو رسما طلبه میدونم چون خوب میدونم که چقدر واسه اینکه وارد حوزه بشی تلاش کردی :) از همه مهم تر همیشه بهت گفتم که طلبه جماعت خودش انتخاب نمیکنه وارد حوزه بشه و از قبل تعیین شده که کیا طلبه باشن !
ولی بهم قول دادی که نصف بحثای تو حوزه رو به منم بگی ! و قول دادی زیر دیپلم صحبت کنی تا بفهمم چی میگی ! احسنتم ...
دعای مادر سآدات همیشه پشت سرته ♡