eitaa logo
صراط بندگی (یاد بگیرید؛ یاد بدهید)
410 دنبال‌کننده
1هزار عکس
425 ویدیو
28 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در پویش صراط بندگی هر روز یک حکم دینی را یاد بگیرید و به دیگران هم بیاموزید. ادمین: @Shoraaa
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 پندانه 🔸دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می‌کنی؟ 🔹چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانش‌هاست یاد گرفته‌ام. دانشمند گفت: خلاصه دانش‌ها چیست ؟ چوپان گفت: پنج چیز است: 1⃣ تا راست تمام نشده دروغ نگویم. 2⃣ تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم. 3⃣ تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم. 4⃣ تا روزی خدا تمام نشده، به در خانه دیگری نروم. 5⃣ تا قدم به بهشت نگذاشته‌ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم. 🔸دانشمند گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته‌ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد، از آب حقیقت علم و حکمت، سیراب شده است.
💢پندانه 🔸روزى کاروانى بزرگ در بیابان مورد حمله‌ی راهزنان قرار گرفت و در این میان خواجه‌ای ثروتمند هم، همراه کاروان بود و زر زیادی با خود داشت. خواجه از ترس از دست دادن مالش، آن‌ را برگرفت و از کاروان جدا شد و با خود گفت: در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند. 🔹به بیابان رفت، خیمه‌اى دید که در آن پلاس پوشى نشسته کلاهی پشمین بر سر نهاده و تسبیحی بر گردن دارد، پس به او اعتماد کرد و زر خویش به امانت به او سپرد. پلاس پوش گفت: در خیمه رو و در گوشه‌اى بگذار؛ خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت. 🔸چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروانیان را به دزدى تصرف کرده بودند. پس مرد شکر خدا کرد که پول را به شخصی مطمئن سپرده است، پس از گذشت ساعتی خواجه  قصد خیمه پلاس‌پوش کرد، چون بدان‌جا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى‌کردند و پلاس‌پوش هم در میان آنان نشسته و به نظر می‌آمد که  رئیس آنان باشد. 🔹خواجه گفت: آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم! پس خواست بازگردد، اما راهزن (پلاس‌پوش) او را بدید و آواز داد که بیا. 🔸خواجه از ترس جانش به نزد پلاس‌پوش آمد، راهزن گفت: چه کار دارى؟ گفت: جهت امانت آمده‌ام. گفت: همانجا که نهاده‌اى بردار. برفت و برداشت. 🔹یاران گفتند: ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى‌دهى. گفت: او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى‌برم. من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد. 🔺این دزد که بعدها از عرفای به نام شد کسی نبود جز فضیل بن عیاض 🔰 برگرفته از تذکرةالاولیا