eitaa logo
صراط
441 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
77 فایل
جهت ارتباط با آدمین به شماره 09171263683 پیام دهید. لحظاتتون شهدایی
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚 ❤️‍🔥❤️‍🔥 مادرم دستانم را محکم گرفته بود تا در میان جمعیت گم نشوم. صحن به صحن را طی کردیم تا به کفشداری رسیدیم. روبروی کفشداری ایستاد و جمله‌ای را زیر لب گفت. قطرات اشکی که انگار از قلبش برمی‌خاست روی صورتش جاری شد. کفش‌های کهنه‌مان را به کفشداری داد، خم شد پیشانی‌ام را بوسید و گفت:« سید ابراهیم اینجا امن‌ترین نقطه دنیاس. هر وقت دلت گرفت، مشکلی داشتی و درهای دنیا به روت بسته شد ، بیا اینجا.» ـ مادر جان ، اینجا کی دفن شده؟ ـ کسی که هرچی داریم از برکت وجودشه. ـ فقط هرچی ما داریم؟ ـ نه پسرم هرچی همه دارن از برکت صاحب این حرمه. ـ مادر دلم برای پدر تنگ شده. ـ صاحب این حرم از پدرت هم برات دلسوزتر و مهربون‌تره. ـ با رفتن پدر، تکلیف ما چی میشه؟ ـ امام رضا همیشه حواسش به ما هست. پس از آن لباس تا شده‌ای را از زیر چادر درآورد و با لبخندی پر از مهر گفت:« پسرم دوست دارم بعد از پدرت این پیراهن طلبگی را همیشه بپوشی» مادر مشغول به صحبت بود که خادمی چراغ به دست از کنار ما عبور کرد و من که نگاهم به او گره خورده بود ، به چشمان مادر نگاه کردم و گفتم :«مادر من دوست دارم طلبه و مثل این آقا خادم امام باشم.» ┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┅       🌿دارالقران بسیج شهرستان مرودشت https://eitaa.com/seratmostaghimm ┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┅