eitaa logo
سِرّ نهان| صغری عاشوری
69 دنبال‌کننده
208 عکس
85 ویدیو
6 فایل
خوش اومدید :) کارشناس ارشد مطالعات زنان و خانواده هستم. از زنان در فصول مختلف زندگی شأن می‌نویسم به امید اعتلای خانواده و جامعه. ارتباط با من @Zoha915
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عصر زنان
| 🔻مراجعه به تصویر ♦️جهاد فمنیستی 🔹احتمالا صحبت‌های آقای شیخ طادی را شنیده‌اید. فارغ از مغالطه‌آمیز بودن این صحبت‌ها، باید دید ریشه‌ی چنین تفکراتی در کجاست؟ موج دوم فمنیسم زمانی به وقوع پیوست که دنیا شاهد حاکمیت آمریکا بر نظام جهانی سرمایه‌داری و بسط و گسترش سرمایه‌داری سازمان یافته بود. ویل دورانت در کتاب لذت فلسفه می‌نویسد: «کارخانه‌داران که به فکر سود بیشتر خود بودند و اخلاقیات برایشان بی‌اهمیت بود، زنان را که کارگران ارزان‌تری بودند بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح می‌دادند و آنان را هنگام استفاده از دستگاه‌های خطرناک به استفاده از لباس‌های تنگ و کوتاه وادار می کردند. بدین ترتیب در جامعه صنعتی زن نیز صنعتی شد و مردانی که طالب حذف شرم و حیا بودند به بهانه آزادی زن و در واقع برای سوءاستفاده بیشتر از او، زنان را به عرصه فحشا کشاندند. این برهنگی اجباری زنان در کنار رواج فرهنگ مصرف‌گرایی، سرمایه‌داران را ترغیب کرد که از جذابیت‌های جسمی زنان بعنوان وسیله‌ی لذت و سرگرمی برای کسب سود بیشتر و تجارت‌ خود استفاده کنند.» اینگونه بود که زن به ابژه‌ای برای دامن زدن به مصرف بیشتر تبدیل شد. 🔸چرایی ابژه شدن زن برای نظام سرمایه‌داری فارغ از جذابیت‌های تنانه‌ی زن را باید در دیدگاه فیلسوفان غربی به زن جستجو کرد که به صورت گسترده در سنت فلسفی غرب وجود دارد. فلسفه‌ای که اصالت را به جنس مرد داده و همواره زنان را به منزله‌ی موجود درجه دوم، فروتر و طفیلی قلمداد کرده و او را به مثابه حیوانی می‌داند که برای خدمت به مرد آفریده شده است. به عنوان مثال پولس در رساله‌ی خود به قرنتیان می‌گوید: «مرد به جهت زن آفریده نشده، بل‌که زن برای مرد.» از آکویناس فیلسوف مسیحی که معتقد بود مرد آغاز و سرانجام زن است، نیز این جمله نقل شده: «زن حیوانی است که نه استوار است نه ثابت قدم» با صنعتی شدن غرب و نیاز سرمایه‌داری به کارگر ارزان این نگاه با شعار حمایت از حقوق زن، او را به استخدام سرمایه‌سالاران درآورد. با بالا گرفتن کار رسانه و نیاز به تبلیغات بیشتر، زن تغییر کاربری داد و کالایی شد برای ترغیب مشتری. اما این‌بار جاذبه‌های جنسی زن در جامعه‌ای که با شتاب به سمت انقلاب جنسی پیش می‌رفت، ابزار پول‌سازی سرمایه‌داران شد. 🔹مکتب فمنیست که در چنین بستری و بر مبنای چنین فلسفه‌ای شکل گرفته بود به اسم دفاع از حقوق تا جایی پیش رفت که شعار آزادی جنسی سر داد و آزادی زنان برای هرگونه رابطه‌ی جنسی را از الزامات غلبه بر پدرسالاری دانست.(شولامیث فایراستون، فمنیست رادیکال آمریکایی) فمنیست مزورانه به زنان گفت هیچ‌گونه تفاوتی بین زنان و مردان وجود ندارد. بر مبنای چنین بینشی حجاب سمبل استبداد مذهبی شد و به صراحت اعلام گردید «ما فقط مخالف حجاب اجباری نیستیم، مخالف حجاب اسلامی هستیم.»(آذر ماجدی، سخنرانی در بنیاد آزادی و اندیشه بیان) به عبارتی درگفتمان فمنیستی آنچه اساسی‌ترین جهاد زنانه قلمداد می‌گردد، برداشتن حجاب است.( عصرا نومانی، روزنامه‌نگار هندی-آمریکایی). 🔹اما امروزه چنین نگاهی به زن صدای اعتراض اندیشمندان غربی را نیز درآورده است و بر وجوب حیا و حجاب برای زنان صحه گذارده‌اند. وندی شلیت نویسنده‌ی آمریکایی در کتاب «بازگشت به عفاف» خود می‌نویسد: «در گذشته مردانی که به دنبال روابط جنسی راحت و دست یافتنی بودند، معمولا به سراغ زنان روسپی می‌رفتند، اما امروزه انتظار دارند که بتوانند با همه‌ی زنان همانند روسپیان رفتار نمایند، تنها تفاوت این است که هزینه‌ای هم نمی‌کنند.» سوزان اف. هاردینگ در نقد انقلاب جنسی می‌گوید: «انقلاب جنسی، زن‌ها را از قید عفت خلاص کرد ولی مفهوم قابل احترام بودن نادیده گرفته شد.» جودیت میل خبرنگار نیویورک تایمز در مقاله‌ی «زنان در آغوش اسلام، امنیتی تازه می‌یابند» با تأکید بر اینکه حضور زنان، به همراه حجاب در اجتماع سبب کاهش مزاحمت برای آنان می‌شود، آورده است: «پوشش حجاب، برای زن این امکان را فراهم ساخته که در شهرهای شلوغ بتواند به راحتی فعالیت کند و از مزاحمت مردان جوان در امان بماند. پیام غیرقابل تردید این لباس به اطرافیان این است که : این زن نجیب است، به او کار نداشته باشید.» 🔸 مگی نویسنده‌ی مقاله‌ی «هنر عفت» نیز می‌نویسد: « به آسانی نمی‌توان کاری کرد که مردها به عقاید و ارزش‌های شما توجه کنند، اما اگر اجازه ندهید ظاهر شما را زیاد ببینند، مجبور می‌شوند توجه خود را به باطن شما معطوف کنند.» اینها تنها چندین نمونه از نظرات اندیشمندان و نویسندگان غربی در موج بازگشت به عفافی بود که در غرب شکل گرفته است. موجی که سبب شد تا در سال 2017 یک سوم بودجه‌ی فدرال برای برنامه‌های آموزش سلامت جنسی نوجوانان، به آموزش خویشتنداری اختصاص یابد و در سال 2021 به 100 میلیون دلار افزایش یابد. 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصرزنان 🌐 |@asrezanan_ir|
"تمرین محبت در اجتماع" این چند روز ذهنم درگیر اتفاق بی احترامی راننده اتوبوس به پیرمرد و پیرزن محترمی بود که داستان‌شان را نوشتم و در فکر راهکاری برای آمریکایی نشدن فرهنگ ایرانی بودم تا آنکه به ناگهان بریده‌ای از کتابی که مدت‌ها پیش و بارها خوانده‌ بودم، همچون جرقه‌ای به ذهنم خطور کرد. آیت الله جوادی آملی در فصل ابتدایی کتاب زن در آینه جلال و جمال در وصف صله‌ی ارحام مطلبی فرموده بودند مبنی بر آنکه؛ "صله‌ی رحم اگرچه در میان خویشان است اما آثار آن اجتماع را نیز در بر می‌گیرد. کسی که صله رحم را جدی می‌گیرد در میان خانواده و اقوام خود تمرین محبت می‌کند. این محبت کردن همراه با قبول تمام عیوب، اختلاف نظرها و خوبی‌های خویشاوندان اتفاق می‌افتد. چنین فردی که تمرین محبت ورزی در خانواده کرده است، به یقین در جامعه خود نیز محبت می‌ورزد." شلوغی کاری، روزمر‌گی های پر از دوندگی، صبر نداشته در برابر ناملایمات، تصمیمات عجولانه در برهم زدن روابط خانوادگی و دوستانه و در نهایت قطع صله رحم، آرام آرام آدمی را به هیولایی تبدیل می‌کند که خودش هم ملتفت آن نیست اما بی‌رحمی آن را دیگرانی در قالب شهروند و هموطن می‌بینند و می‌چشند! هیچ حکمی از احکام الهی بی حکمت نیست، فقط چون کُمِیت دستگاه محاسباتی‌ما لنگ می‌زند و آن احکام را درک نمی‌کنیم، لذا یک خط درمیان به آنها عمل می‌کنیم. چاره همدلی، وحدت قلبی و مودت جمعی در جامعه‌مان سرمایه‌گذاری فرهنگی جدی بر "تکریم و رواج صله ارحام" است. رسومات ملی چون: شب یلدا، عید نوروز، افطاری دادن، روضه خانگی و... از جمله رسوماتی هستند که حکم نقطه عطف فرهنگی را برای احیای صله ارحام ایفا می‌کنند. این امر مستلزم پای‌کار بودن جدی اقشار مختلف زنان است. این جمع شدن‌ها با هنر زنانه ، حول محوریت زنان اتفاق افتادند و اتفاق خواهند افتاد. می‌توان چنین نتیجه گرفت که خط مقدم مبارزه فرهنگی با تهاجم فرهنگ آمریکایی به فرماندهی زنان در مقابل هجمه‌های آمریکایی آرایش نظامی می‌گیرند، آیا زنان ایرانی مسلمان به این امر آگاه هستند؟! 🌱نویسنده: صغری عاشوری ✅ @serrenahan
صله ارحام، تنها راه تمرین محبت در جامعه و مقاومت در برابر فرهنگ فردگرایانه‌ خودخواهِ آمریکایی است!@serrenahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نوشته‌ها
هفته پیش برادرم رفته بود تهران برای خرید لوازم کارش . یه سر میرن شهر ری، بازار شاه عبدالعظیم که اتفاقی به این مغازه قهوه فروشی برمی‌خورند. یه آقای حدود چهل ساله فروشنده بوده از این داش مشدی ها در و دیوار مغازه‌اش از تصویر حضرت آقا تا شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم نصب کرده بوده. داداشم بهش میگه دمت گرم مشدی که پای اعتقادات وایسادی، اونم تو این زمونه. میگه اینقدر بابت همین عکس‌ها فحش خوردم از مشتری و همچراغ حتی فحش ناموس. بهم میگن واسه چی عکس این کودک کش رو زدی سر در مغازه ات!!!! میگه حتی برای شهدای کرمان بنر تسلیت زدم و باز فحش خوردم. ولی پای عقیده‌ام وایسادم، سید علی تاج سرماست راستی! ما چقدر حاضریم پای عقیده‌مون وایسیم و بابتش هزینه بدیم؟ بهش فکر کنیم. @maryamordouei
«برای ادای تکلیفت، نرخ تعیین نکن!» بچه که بودم یه روز طلبکار از مدرسه اومدم خونه و به مامانم گفتم؛ چرا من که همیشه نماز می‌خونم، نمره ام میشه ۱۸ و فلانی که نماز خونم نیست ۲۰ میشه؟! من دیگه نماز نمیخونم! مامانم اولش یه پشت چشمی برام نازک کرد، بعد گفت؛ «آدم برای ادای تکلیفش نرخ تعیین نمی‌کنه! خدا هم محتاج نماز خواندن من و تو نیست، کل عالم براش قامت بستن! من و تو برای خودی نشون دادن بهش داریم نماز میخونیم، چون ما بهش نیازمندیم.» اما از اونجایی که من بچه‌ی زود قانع شو ای نبودم و معتقد بودم به « نخیرم، خدا باید منو ویژه کمک میکرد» چند وقتی نماز نخوندم. بعد از گذشت یه مدت خودم دیدم کششی به سمت نماز خواندن دارم و انگار که با نماز نخوندن یه چیزی تو زندگیم کم بود. الان که فکر میکنم میبینم شاید همین تکلیف های دینی مون مثل نماز خوندن، «حق» ماست. حقی برای آرامش و کمال که اگر به تکالیف مون عمل نکنیم در واقع حق آرامش و کمال خودمون رو ضایع میکنیم. الآنم قضیه همینه! میبینم دوستان به طرق مختلف میگن رای سفید میدیم، اما و اگر در مورد راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات میارن. نه اینکه مشکل نباشه، نه اینکه من نوعی نفسم از جای گرم دربیاد و مشکل اقتصادی نداشته باشم، نه؛ اما میگم الان هم ما مکلفیم به حمایت از پرچم جمهوری اسلامی که برای انقلاب صاحب الامر (عج) بلند شده باشیم. من دلم نمیخواد این افتخار رو از دست بده کشور و ملتم! میدونید دیگه برای خدا زحمتی نداره افتخار یاری امام زمان رو از ملتی بگیره به کسی دیگه بده! 🌱 نویسنده؛ صغری عاشوری ✅ @serrenahan
زن ایرانی مسلمان هنرش اینه که با قدرت عقلانیت و درایتش و با نفوذ کلامی که با عقیده و احساس آمیخته شده شهر و کشورش رو قشنگ و مقتدر می‌کنه. در هر نقشی که در خانواده و جامعه داره به دلیل فردیت خودساخته اش این زیبایی رو رقم میزنه. هرساله شلوغ تر میشه جشن تولدت انقلاب اسلامی عزیزم⁦❤️⁩ @serrenahan
هدایت شده از آنتی‌بیوتیک
‌ مسلماً این افراد آفت بزرگ تولید لباس به اسم حجابن چون کسی اومده لباس بده دست با‌حجاب‌ها و متدینین که خودش اعتقادی بهش نداره وقتی لباسی تولید و طراحی کرد که چارچوب شرعی برای «طراحی، تولید، تبلیغ و معرفی» نداره و خانم محجبه با تبلیغات زیاد و عادی‌سازی که اتفاق افتاده می‌ره اون لباس رو برا مراسمی که لابد با حضور نامحرم هست که براش دنبال لباس پوشیده و محجبه‌س، می‌پوشه در واقع هدف پروژه استحاله حجاب و حیا برا محجبه‌ها رقم می‌خوره این افراد نمی‌تونن طراح و تولیدکننده ملزومات حجاب و لباس محجبه‌ها باشن چون به قواعد و چارچوب‌های لباس حجاب پایبند نیستند الان با چرخ زدن و ناز و عشوه‌ی مدل، چادر رو نشون میدن، فردا لازم باشه با رقص هم نشون میدن 😏 💉 @antibiootic
اگر آنتی‌بیوتیک(کانال دوست خوبم) رو دنبال نمی‌کنید، لطفاً از این به بعد دنبال کنید. ذره بین گرفته روی مفاسد علنی و عیان حوزه پوشاک حجاب. ان‌شاءالله بیشتر و تخصصی تر از مفاسد اتفاق افتاده در حوزه پوشاک حجاب خواهم گفت.
«حبیبِ حَبّابه‌ها» حبابه زنی بود که افتخار درک محضر ۶ امام را داشت و محضر امام حسین (ع) را نیز درک کرده بود. در ایامی که مردمان فوج فوج به طمع زرق و برق اموال بیت المال مسلمین به سمت و سوی معاویه می‌رفتند، حبابه که زنی فعال در عرصه سیاست بود خود را به کررات به محضر امام حسین (ع) می‌رساند و خود را مفتخرانه «کنت زوّاره للحسین... من پیوسته زائر حسین بودم» معرفی می‌کرد. او خود را شیفته امام حسین(ع) می‌خواند و شجاعت و صدق عشقش به امام حسین (ع) در احادیث رسیده از امام صادق (ع) آمده است. حبابه می‌گوید؛ روزی به دلیل بیماری نتوانست به محضر امام حسین (ع) وارد شود. امام وقتی متوجه نبودن حبابه و کسالتش می‌شوند به اتفاق یاران به ملاقاتش می‌روند و با دعایشان کسالت حبابه مرتفع می‌شود. امام خطاب به حبابه می‌فرمایند؛ «ای حبابه، ما و شیعیان ما با فطرت پاک آفریده شدیم درحالی که سایر مردم از آن محروم اند.» پ.ن؛ حبیب حبابه‌ها؛ در شلوغی دنیا و آخرت ما را هم به خاطر داشته باش و دستگیرمان باش. ******************* برگرفته از کتاب بانوان محدث شیعه، سیده طیبه موسوی اصل، ص۲۱۳ 🌱نویسنده: صغری عاشوری ✅ @serrenahan
«یا کَفیل زینبِ حَوراء» کفیل به کسی می‌گویند که ضامن و متعهد به حفاظت و حمایت از کسی یا کسانی یا اشیائی است. اباالفضل العباس(ع) یکی از القاب بلند آوازه شان «کفیل زینب حوراء» است. او به عنوان محافظ و حمایتگر حضرت زینب (س) بود و سایه حضورش مایه‌ی امنیت و قرص شدن دل امام حسین (ع) و اهل حرم خصوصا حضرت زینب (س) بود. اما این حضور پر از امنیت و آرامش حضرت عباس (ع) و رسیدن او به شرف لقب «کفیل» برای اهل حرم و خواهرش زینب(س) به ارث رسیده از مادرش فاطمه بنت حزام، ملقب به ام البنین(س) بوده است. سایه امنیت و آرامش وجود ام البنین به قدری بر سر طفلانِ داغدار حضرت زهرا (س) گسترانده شده بود که او حتی برای آنکه خاطر فرزندان زهرای مرضیه از شنیدن نام «فاطمه» مکدر نشود و خاطرات تلخِ ظلم به مادر تا شهادتش برایشان دوباره تازه نشود از حضرت امیر (ع) میخواهد؛ او را فاطمه نخوانند. پس از تولد چهار پسرانش به ام ‌البنین لقب می‌گیرد. خود را نه تنها کنیز، که سپر بلای فرزندان زهرای مرضیه می‌دید، پسرانش را که در راس شان عباس(ع) بود را نیز چنین بار آورد. در این میان اما گویی او عباس(ع) فرزند بزرگش را ویژه تربیت کرد تا آب در دل اهل بیت پیامبر تکان نخورد و همین هم شد. دغدغه‌های تربیتی بسیاری از مادران این است که چرا فرزندم دلخواه من تربیت نشد؟! پای مکتب ام‌البنین باید نشست تا چیستی تربیت خود و تربیت صحیح فرزند را آموخت. او که نه معصوم بود و نه فرزندش از معصومین بود، اما فرزندی تربیت کرد که «کفیل» حرم اباعبدالله (ع) نام گرفت، دیگر فرزندانش نیز به شهادت رسیدند. 🌱 نویسنده؛ صغری عاشوری ✅ @serrenahan
«زنان می‌توانند به القای تصویر نادرست از امام سجاد(ع) پایان دهند» در ذهن بسیاری از ما امام سجاد (ع)، رنجور و بیمار تصویر شده است. علت چنین تصویر بی انصافانه‌ای غلبه‌ی روایت کوتاهی از بخشی از زندگی پربرکت و پر فراز و نشیب امام سجاد(ع) بوده است. آن بخش مربوط به بیماری و در بستر افتادن امام سجاد (ع) در روز عاشورا و ایام اسارت بوده است. این درحالی است که امام سجاد (ع) پس از اسارت و علیرغم اختناق فراوان زمان مروان، اقدامات مهمی در راستای احیای تشکل شیعیان نمودند. از اقدامات امام سجاد جذب حداکثری، آنچه که مدتهاست در سیاست‌های فرهنگی کشور دغدغه آن را داریم اما آن را درک نکرده‌ایم بوده است. تمرکز امام صرفا بر مردمان عرب نبوده است بلکه ایران و کشورهایی چون سودان نیز بوده است. امام سجاد(ع) در راستای احیای تشکیلات شیعه در اختناق و شوک جامعه اسلامی پس از فاجعه‌ی عظمای عاشورا از تمام طبقات اجتماعی و نژادها جذب داشتند، از کنیز و غلام تا ارباب. تربیت مکتب امام سجاد ایجاد طبقه یکسان فارغ از طبقات اجتماعی بود. نسبت طبقه اجتماعی اسلامی که توسط امام سجاد باز تولید شد انسان به خدا بود، نه انسان با انسان. این تربیت در قالب «صحیفه سجادیه» ارائه شد بر مردمان آن عصر و تمام عصرها و پی ریزی محکمی برای تشکیلات شیعیان توسط امام سجاد(ع) ایجاد شد. با این حال چرا شاهد غلبه‌ی تصویر بیمار و منزوی از امام سجاد(ع) هستیم؟! شاید پاسخ را در «عدم روایت امام سجاد» بتوان دید. امام سجاد در داستان‌ها، لالایی‌ها، پویانمایی‌ها و حتی منبر و وعظ‌های مادحین و علما و خطاب روایت نمی‌شوند. امام سجاد حتی در پژوهش‌های دینی و تربیتی نیز به طور قابل توجهی مورد بررسی و تلاش برای فهم شخصیت و کنش‌گری شان قرار نگرفته‌اند. رساله حقوق خانواده امام سجاد نیز در میان پژوهشگران و اندیشمندان صاحب قلم حوزه زن و خانواده محجور مانده است. این‌گونه می‌شود که ما شاهد نگاه‌های تکراری و بسیار ناقص از امام سجاد(ع) هستیم و در نهایت ایشان را در ایام شهادت و ولادت‌شان یاد می‌کنیم یا در هنگامه سختی‌ها به صحیفه شان پناهنده می‌شویم. باید به خود جرات تغییر در تصویر نادرست و بسیار ناقص از امام سجاد را بدهیم. باید جهاد اسلامی شدن علوم انسانی، جامعه و هویت سازی را از زیربنای معارف اسلامی آغاز کرد و یکی از راه‌های تحقق این امر، روایت نمودن درست و گسترده از امام سجاد است. زبان علم، زبان کودکان و نوجوانان و زبان سیاستگذاری باید بنابر اقتضائات حوزه شان با شخصیت امام سجاد(ع) خو گرفته و آن را برای مردمان متعلق به حوزه خود تبیین کند. شروع این جهاد تبیین از کجاست؟! می‌تواند از هرکجا باشد اما من به یقین رسیده‌ام که نقطه شروع این جهاد اگر از خانه‌ها، از شعرهای لالایی و قصه‌های شبانه مادران باشد برکتش در عرصه‌های نامبرده نیز به ظهور می‌رسد. این جهاد زنانه فرصتی در راستای اثرگذاری اجتماعی زن و تحقق الگوی سوم زن باشد. بله گاه یک لالایی، یک قصه کودکانه توسط مادر قابلیت اثرگذاری اجتماعی و قرار دادن زن در زمره الگوی سوم را دارد. 🌱نویسنده: صغری عاشوری ✅ @serrenahan
هدایت شده از عصر زنان
| 🔻مراجعه به تصویر ♦️فکر بی‌حجاب شهر را بی‌حجاب می‌کند 🔹آکادمی جوانان مسابقه‌ای با عنوان «معمار جوان سال 1402» برگزار کرده است تا آپارتمان‌های 30 و 40 متری را طراحی کنند. تصویری که می‌بینید تصویر تیم برگزارکننده این رویداد معماری است. یک بنا، واحد کالبدی است که روح آن تجلی روح فرهنگ و جهان‌بینی معمار آن است. به عبارتی بنایی که یک معمار طراحی می‌کند برخواسته از تفکرات و مبانی است که آن تفکرات را شکل می‌دهد. جهان‌بینی، اعتقادات و درونیات ما در جامعه در قالب رفتار و کردار ما ظهور و بروز پیدا می‌کند. مقوله‌ی هنر نیز از این حقیقت مستثنی نیست. معماری نیز یک هنر است. رهبر انقلاب در این رابطه می‌فرمایند: « هنرمند باید خود را به حقیقتی متعهّد بداند...یک وقت شما معماری را می‌بینید که اندیشه‌ای دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بی‌هویّت است و متّکی به فکری نیست. این‌ها اگر بخواهند بنایی را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحی می‌کنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ این طوری بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر به کلّی متفاوت خواهد بود. به هرحال این تعهّد، لازم است.» 🔸تا اینجای متن مقدمه بود در تبیین رابطه بین خالق اثر و خود اثر. بر اساس همین تأثیرپذیری است که شاهدیم در تمدن اسلامی پوشیدگی صفت بارز ابنیه به شمار می‌رود؛ چرا که در اسلام خانه حرمت دارد و بر مبنای روایات محل زندگی نوعی حرم محسوب می‌شود و با رعایت مرزها است که حرمت‌ها و حیا در خانه حفظ می‌شود. در حالی‌که در معماری مدرن بر خلاف معماری اسلامی این ویژگی دیده نمی‌شود. نوعی تبرج، خودنمایی و برهنگی که از صفات بارز مکتب اومانیسم غربی و لیبرالیسم است در ساختمان‌های مدرن که مصداق بارز آن آپارتمان‌های چند دهه متری است ظهور دارد. بر همین اساس فرهنگ فردگرا و برهنه‌گرای امانیست، شهر مدرن را با نشانه‌های مورد نظر خود می‌سازد. ساخت آپارتمان‌های قوطی کبریتی در برج‌های چند طبقه متناسب با فرهنگ غربی است که حفظ حریم اهمیت ندارد. تقسیم‌بندی خانه که قبلا شامل اندرونی و بیرونی بود، عملا در آپارتمان‌سازی از بین رفته است. در معماری مدرن، فضاهای داخلی کاملا باز شده و آشپزخانه که در خانه‌های قدیم کاملا پوشیده و جدا از فضای داخلی بود و مخصوص حضور خانم‌ها، با برداشتن دیوار به فضای عمومی خانه اضافه شده، اتاق خواب نیز به هال و محل رفت‌وآمد نزدیک شده است. 🔹در معماری قدیم ایران، حیاط با دالانی از در ورودی جدا می‌شد و میهمانان چند لحظه‌ای در دالان منتظر آماده شدن صاحب‌خانه می‌ماندند. سطح حیاط چند متری پایین‌تر از سطح کوچه و خیابان بود و اگر در خانه باز می‌ماند، حیاط خانه به خاطر دیوار دالان و پایین‌بودن سطح آن دیده نمی‌شد. خانه‌ها از کنار و روبرو نسبت به هم دید نداشتند و خانم‌ها می‌توانستند با پوشش کم در حیاط خانه کار کنند و از نور آفتاب و هوای تازه استفاده کنند.درها دوکومه(درکوب) داشت؛ یکی با صدای نازک و مخصوص مراجعان و میهمانان زن، تا زنی که در اندرونی حضور داشت به استقبال میهمانان برود وکومه‌ای با صدای کلفت‌تر که مخصوص مردان بود. مواردی که ذکر شد به خوبی گواه این مطلب است که نوع تفکر و جهان‌بینی انسان در تمام شؤون زندگی او اثر دارد و یک تغییر در نگاه به زن و خانواده حتی در شکل کومه‌ی در نمود پیدا می‌کند. حتی در معماری اسلامی، نمای بیرونی با خوش‌نویسی آیاتی از قرآن تزیین و نماها از خاک الک‌شده و در اوج سادگی ساخته می‌شود. در حالی‌که در معماری مدرن از شیشه در نما به وفور استفاده می‌شود و حجاب خانه را به حداقل می‌رساند. معمار اسلامی سعی می‌کند هر طرحی را که می‌سازد با باورهای دینی خود مرتبط کند. معمار مدرن، نیز سعی می‌کند عقاید مدرن خود را در ساخت بنا دخیل کند. فلاسفه و علماء معتقدند، هنر در روح و جان انسان‌ها نیز اثر می‌گذارد و چه‌بسا در طولانی مدت باعث تغییر ساختار روحی انسان شود. معماری به عنوان یک هنر از آن جهت که دارای ابعاد است، تاثیرات بیشتری بر روح و جان انسان برجای می‌گذارد در نتیجه سبک معماری که برونداد یک تفکر است می‌تواند تغییرات اساسی در سبک زندگی ایجاد کند و خروجی آن شهری کم حیا یا بی‌حیا شود. 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصرزنان 🌐 |@asrezanan_ir|
هدایت شده از عصر زنان
| 🔻مراجعه به ویدئو 🗞 زنان در میانه‌ی میدان جهاد 📌«به گزارش خبرگزاری العالم، امیرپ العسولی پزشک زن فلسطینی در ساعات پایانی شب گذشته دوان دوان جان خود را به خطر انداخت تا جوان فلسطینی را که با گلوله تک تیر اندازان صهیونیست زخمی و روی زمین افتاده بود، نجات دهد. این پزشک فلسطینی که منزلش در بمبباران شهرک عبسان الجدیده در شرق خانیونس در نوار غزه توسط صهیونیست ها ویران و آواره شده است، با تمام توان به حرفه پزشکی خود ادامه می دهد. شاهدان می گویند که العسولی با وجود خطری جدی که جان او را تهدید می کرد از تلاش برای نجات جان جوان فلسطینی دست نکشید، این درحالی است که نظامیان صهیونیست کسانی را که به کمک زخمی ها می روند مستقیم هدف قرار می دهند.» 🔹رهبر انقلاب در سخنرانی های اخیری که در سال جاری داشتند، از مسئولیت های اجتماعی زنان، تکلیف سیاسی آنان در تعیین سرنوشت کشورشان سخن گفتند و این دو مفهوم عملیاتی را مهم دانستند. گاه ممکن است چنین تصور شود که این «تکلیف» و «مسئولیت‌ها» صرفاً به زنان ایرانی محول شده است. به عبارت دیگر گاه چنین تلقی می‌شود که جمهوری اسلامی وظایف اضافه ‌ای را بر زنان ایرانی بار کرده است اما اگر کمی درنگ کنیم در می‌یابیم که مفاهیم ارائه شده پیرامون تکلیف و مسئولیت اجتماعی زنان نشات گرفته از فطرت آنان است. فیلم منتشرشده از شجاعت خانم العسولی، پزشکی که خطر را به جان خرید و از تیررس تک تیرانداز های اسرائیلی برای نجات مرد مجروح گریخت در فضایی خارج از جغرافیای ایران به ظهور پیوست. در لحظاتی که مردان در حیرت و شگفتی از نجات مجروح بودند؛ خانم العسولی بدون درنگ و با عمل به تکلیف و مسئولیت اجتماعی خود، تحیر مردان را در چندلحظه زدود و به آنان جرئت خطر، همدلی و اقدام سریع گرچه با احتمال هزینه‌ی جانی را داد. به عبارت دیگر آنچه شجاعت العسولی خوانده شد و مورد ستایش همگان قرار گرفت؛ فاعلیت زنانه ای بود که در امتداد خود عاملیت مردانه را رقم زد. العسولی تکلیف را ادا کرد و مردان حاضر به تکلیف ادا شده عمل کردند. این فاعلیت زنانه، این ادای تکلیف اجتماعی، امر فطری است که در زنان غیر مسلمانی چون راشل کوری نیز به منصه‌ی ظهور رسید. 🔸هرگاه فاعلیت زنانه موثر در راستای ادای تکلیف الهی که پاسخی به نیاز فطری است رقم بخورد عاملیت مردانه هویدا می‌شود و این امر به جغرافیای ایران تعلق ندارد بلکه کل بشریت را فراگرفته است. آنچه به جغرافیای ایران باز می‌گردد، آشکار شدن این امر توسط اندیشه‌ی روشن امامین انقلاب در مورد زن است. موضوع زنان جبهه مقاومت و خصوصا غزه در این روزهای سخت و طاقت فرسا تبدیل نورافکنی بر حقیقت زن و بازخوانی مفاهیم ارائه شده انقلاب اسلامی ایران از جایگاه رفیع و حقیقی زن در جامعه شده است. جایگاهی که نگاه های فمینیسم رادیکال با تلاش‌های فراوان و با عناوین جذابی چون مقدس نبودن زن، والا نبودن جایگاه زن، معمولی خواندن زن او را از گنجینه الهی ارزشمندی که در وجودش نهفته شده است دور می‌کنند. 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐 |@asrezanan_ir|
«وقتی با ابداع واژه‌ای نادرست، دختران مجرد را به متهمان ترحم برانگیز تبدیل می‌کنند» بارها شده است که با اصطلاحات تازه ابداع شده مواجه می‌شویم که نمی‌توانیم جز مفاهیم سیاه و عواقب سیاه‌تر از آن چیز دیگری برداشت کنیم. نمونه این اصطلاحات «تجرد قطعی دختران» است. اگرچه مخاطب اصلی آن دختران دهه ۵۰ و ۶۰ می‌باشند اما لازم به ذکر است که این واژه به ماننده لولوی ترسناک کودکی‌ها، برای دختران دهه ۷۰ و ۸۰ نیز عمل می‌کند. جامعه شناسانی که معتقد بر صحت این واژه می‌باشند، کارآیی این واژه را به مثابه آژیر خطر برای مسئولان و متولیان جمعیت قلمداد می‌کنند اما غافل از آن هستند که آژیر خطر یک طرفه‌شان، چه بار سنگینی را بر دختران مجرد دهه‌های پنجاه، شصت، هفتاد و هشتاد بار می‌کند. آنان متوجه نیستند که با ابداع این واژه چه کمکی به تنفر دختران از دخترانگی و دوری از هویت زنانه کرده‌اند! مگر گمگشتگی هویتی چگونه اتفاق می‌افتد؟! مگر نفرت از هویت دخترانه و سرکوب آن یک شبه به وقوع می‌پیوندد؟! هنگامی که تمام علت‌های عدم وقوع ازدواج را در مجرد ماندن دختران گره می‌زنید بدون آنکه نگاه واقع بینانه ازدواج که مبتنی بر «خواستگاری پسران» و «پذیرفتن دختران» است را در نظر بگیرید؛ ناخودآگاه بار افزایش جوان مجرد با اصطلاح «تجرد قطعی دختران» بر قشر دختران تحمیل می‌شود. تحمیل مجرم گونه‌ای که دختران را مقصر وجود افزایش جمعیت جوانان مجرد قلمداد می‌کند. شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام موکدا و مصرانه بر رابطه خواستگاری و پذیرش با عباراتی چون ناز دختران و نیاز پسران در راستای وقوع ازدواج سخن به میان آورده‌اند. اما اصطلاح ابداع شده تجرد قطعی دختران، به صراحت تمام عامل خواستگاری، عامل نیاز که همان «پسران» هستند را حذف کرده و باری از «خواسته نشدن، مطلوب نشدن، ناقص بودن، بی‌بهره بودن زندگی و...» را به دختران مجرد القا می‌کند. نتیجه‌ی این القائات جز افسردگی، ناامیدی، احساس پوچی و نفرت از هویت دخترانه نخواهد بود! نمونه‌ی بارز این واقعیت را می‌توانید در کلیپ‌های مصاحبه‌ با دختران دهه شصتی که در این سالها در فضای مجازی پربازدید بوده‌اند ببینید. دختری که بغضش می‌ترکد و با ناامیدی از ازدواج و یقین به رسیدن به سن تجرد قطعی دختران دهه هفتاد و هشتاد را نصیحت می‌کند که ادامه تحصیل، شغل، معیارهای شخصی در انتخاب همسر را کنار بگذارد و به اولین خواستگارها جواب مثبت دهد! کلیپ‌هایی که از دختران ۱۸ تا ۲۰ سال در قطعه شهدای بهشت زهرا تهران می‌پرسد با پسر خوب و نجیب فلافل فروشی که به خواستگاری‌ات بیاید، ازدواج می‌کنی؟ دختر می‌گوید خیر و در نهایت عکس شهید هادی ذوالفقاری را نشانش می‌دهند که ببین؛ این شهید که دوستش داشتی فلافل فروش بود! انگاره سختگیری دختران در ازدواج، در پس ذهن‌های برخی جامعه شناسان و مسئولان آنقدر قدرتمند ریشه دوانده است که شاهد ابداع اصطلاحات نادرستی چون «تجرد قطعی دختران» هستیم. حال هرچقدر که مسئولان بگویند قصدشان متهم کردن دختران نیست، اما در واقعیت دختران متهم شده اند به عامل مهم افزایش جمعیت جوانان مجرد! اگرچه این اتهام با حسی ترحم برانگیز نیز توامان است. ترحم بر دخترانی که ازدواج نکردند، شانس ازدواجشان از نظر مبتکران اصطلاح مذکور، بسیار کم است و باید برای ازدواجشان فکری کرد! هیچ فردی، هیچ قشری و هیچ دختری از متهم شدن و در عین حال مورد ترحم قرار گرفتن لذت نمی‌برد. افسردگی، ناامیدی و نفرت از هویت دخترانه طبیعی‌ترین پیامد اصطلاحی است که روح و روان و هویت دختران مجرد را نشانه گرفته و آنان را «متهمِ ترحم برانگیز» قلمداد کرده است. به امید حساسیت و مسئولیت پذیری در قبال ابداع واژگانی که در راستای توصیف و تبیین مسائل اجتماعی ایجاد شده اند! 🌱 نویسنده: صغری عاشوری ✅ @serrenahan
«در مواجهه با مسئله ازدواج جوانان، ابتدا چشم‌ها را باید شست»! نیاز به ازدواج، نیاز به تشکیل خانواده و زیست در محیط امن خانواده، نیاز به فرزند، نیاز به مادرانگی و پدرانگی از جمله نیازهای فطری هر دختر و پسری است که به بلوغ جسمی، عاطفی و عقلی رسیده است. انتظار آن است که جوانان در برهه‌ی بیست تا سی و پنج سالگی با ورود به دنیای تاهل به این نیازهای خود در چارچوب شرعی و قانونی پاسخ دهند؛ اما آمارها خلاف این انتظار را نشان می‌دهند. به گزارش روزنامه‌ی آرمان که در مهرماه سال جاری منتشر گردید؛ آمار جوانان مجرد در بین ۱۱ تا ۱۳ میلیون نفر تخمین زده شده است. خبرگزاری مهر نیز به نقل از دکتر بانکی پور در آذر ماه سال جاری تعداد دختران و پسران مجرد بالای ۳۰ سال را به حدود ۳ میلیون و سیصد نفر تخمین زده‌است. سوالی که در ذهن شکل می‌گیرد این است که چرا با این تعداد گسترده از جوانان مجرد مواجه هستیم؟ چرا جوان مجرد به سوی پاسخ صحیح به نیاز فطری خود گام بر نمی‌دارد؟! آنچه امروزه سبب افزایش میل به تجرد در جوانان شده است قطعا علت‌های مختلفی دارد اما شاید بتوانیم حلقه واصله تمام این علت‌ها را در کلید «زوجیت» بدانیم. نکته‌ی پر واضح در زوجیت «قبول کامل نبودن» و «تلاش وحدت‌گون برای کامل شدن» است. امروزه آنچه در سیاست‌های فرهنگی و تربیتی خصوصا در بحث ازدواج شاهد آن هستیم بیشتر تقابل از آن برداشت می‌شود تا زوجیت! از سیستم آموزش و پرورش تا آموزش عالی گرفته تا جشنواره‌های فرهنگی، هنری و ورزشی. در دل هیچ یک از این‌ها هم‌پایی وحدت گونه‌ای که ختم به رسیدن یک هدف مشترک و مشخص برای جمعی شود دیده نمی‌شود. این قضیه در خواستگاری ها و تقابل برخی خانواده ها برای دست برتر داشتن نیز دیده می‌شود. دعواهای ناشی از مجادلات خواستگاری‌ها، دلخوری و کدورت‌ها و بعضاً برهم خوردن ازدواج‌ها ماحصل این تقابلاتی است که در نقطه مقابل زوجیت قرار دارد. در این میادین یک یا چند نفر از برترین های آن میدان می‌شوند و مابقی پایین تر از آن‌ها. در خوشبینانه ترین صورت ممکن همکاری شکل نگرفته و در بدبینانه ترین صورت نیز خالی کردن زیرپای دیگری برای حصول انتفاع شخصی رخ داده است. وحدت را یاد نگرفته ایم. ما به راحتی به دنبال سیستم حاضر و آماده تربیتی و فرهنگی راه افتاده‌ایم که نقصان دارد، درحالی که می‌بایست برنامه‌هایی برای تصحیح و تنظیم آن سیستم بر مدار زوجیت آماده می‌کردیم! نیازهای فطری پابرجاست اما چون وحدت را یاد نگرفته‌ایم، از طرفی ظواهر فردگرایی به لطف روانشناسی‌های زرد مثبت‌گرا، زرق و برق بیشتری پیدا کرده اند چسبندگی به دنیای فردمحور خود را ترجیح می‌دهیم به گرویدن به چالش‌های سخت و از قضا شیرین دنیای تاهلی که به زوجیت و وحدت‌گونگی می‌انجامد! ناراحت کننده آنکه این چسبندگی به امید آنکه بتوانیم نیازهای فطری مان را طور دیگری برطرف نماییم، اتفاق می‌افتد و زهی خیال باطل. در رابطه با نسبت مسئولان و سیاست گذاران حوزه جمعیت و جوانان نیز وقتی دقت می‌نماییم، خالی بودن نگاه «وحدت‌گرا» و «زوجیت محور» را در کلان بحث‌ها و جلسات بررسی‌شان ملاحظه می‌کنیم. جلساتی که خروجی چشمگیری نداشته اند. راه حل همان است که سهراب سپهری می‌گفت: چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید! 🌱نویسنده؛ صغری عاشوری ✅ @serrenahan
👌 و اما کلید واژه اصلی : 🖋 زوجیت : توان ارتباطی در مخلوق برای همراهی مستمر هدف مند با مخلوق دیگری که همتای مکمل اوست با هدف تامین نیاز که تا رسیدن به پاسخ مطلوب ادامه پیدا می کند و با رسیدن به هدف آن، استعداد لازم برای مرحله بعدی کمال را پیدا می کند. 🖋 اجزای زوجیت : 1⃣ زوجیت و تک نبودن (احد نبودن، وتر نبودن، فرد نبودن) فهم منحصر بفرد نبودن باعث می شود حس بی نیازی و اکتفای به خود در موجود متزلزل شود و بفهمد نباید تک، تنها، بی پناه، بی هم راه بماند 2⃣ زوجیت و ناقص بودن (صمد نبودن، غنی نبودن) فهم ناقص بودن باعث می شود موجود ضرورت حرکت کردن برای کامل شدن را درک کند و برای رفع نقص خود تلاش کند تا به نتیجه برسد 3⃣ زوجیت و همتا خواهی (کفو خواهی) فهم همتا خواهی باعث می شود، موجود بفهمد نیازش در هم راهی با یک هم تا پاسخ می گیرد. در نتیجه باید به دنبال هم تای مناسب خود برای رفع نیازش باشد تا این شباهت انگیزه هم راهی را فراهم کند و از دیگر سو، تمایزهای شان در ارتباط با یک دیگر زمینه رسیدن به هدف را در این رابطه دو سویه فراهم کند 4⃣ زوجیت و محصول داشتن (ولد داری) پایان این رابطه دو سویه متکامل رسیدن به محصولی ست که هم ترکیبی از دو زوج است و هم اختصاصات خود را دارد. هم پاسخ هم راهی دو زوج است و هم زمینه ساز تداوم مسیرشان @JaameeOmmat
دفتر مطالعات جنسیت و جامعه همت کردند و استاد بزرگوار خانم دکتر برومند پور عزیز رو در راستای ارائه درس گفتارهایی پیرامون «زوجیت» دعوت کردند. کانال خانم دکتر رو پیشنهاد میکنم دنبال کنید و مباحث شیرینی که ایشون از قرآن استخراج کردند رو مطالعه کنید🍃 کانال خانم دکتر برومند پور⁦👇🏻⁩ ✅ @JaameeOmmat@serrenahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه امروز رو مایل بودید گوش کنید، پیرامون کاهش بحران جمعیت هست. (بنده البته در محضر اساتید درس پس میدم.) ✅ @serrenahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا