✅ شش #شخصيت_معروف جهان که از شکست به موفقيت رسيدند👇👇
قصه آدمهایى که يکشبه به موفقيت ميرسند، قصههای جذابی هستند که ما هميشه دوست داريم بشنويم و از آنها انگيزه بگيريم. اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.
- جی. کی. رولينگ، نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر
نويسندهای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکهی انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مينوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دستنوشتهی او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتابهای کودکان، چندان فروش خوبي ندارند! بقيه داستان را که خودتان می دانيد!
- والت ديزنی، بنيانگذار ديزنی
قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايهگذارس روی پروژهی «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلیاش، به علّتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.
- آلبرت انيشتن، فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.
- استيون اسپيلبرگ، فيلمساز
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما میتوانيد موفقيتش را ببينيد.
- گروه بيتلز، گروه پرآوازه موسیقی
نامهی ردی که آنها از يک تهيهکننده دريافت کردند، به اندازهی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آيندهاي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!
- مايکل جردن، بسکتباليست اسطوره ای
در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند؟ مشکلی نيست. ادامه داد و بعدا بهترين و معروفترين بازيکن بسکتبال همهی اعصار شود.
فقط خودت باید بخواهی 💪
💰ذهن ثروتمند 💰
@servatmanddd
@servatmanddd
✅ شش #شخصيت_معروف جهان که از شکست به موفقيت رسيدند👇👇
قصه آدمهایى که يکشبه به موفقيت ميرسند، قصههای جذابی هستند که ما هميشه دوست داريم بشنويم و از آنها انگيزه بگيريم. اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.
- جی. کی. رولينگ، نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر
نويسندهای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکهی انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مينوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دستنوشتهی او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتابهای کودکان، چندان فروش خوبي ندارند! بقيه داستان را که خودتان می دانيد!
- والت ديزنی، بنيانگذار ديزنی
قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايهگذارس روی پروژهی «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلیاش، به علّتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.
- آلبرت انيشتن، فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.
- استيون اسپيلبرگ، فيلمساز
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما میتوانيد موفقيتش را ببينيد.
- گروه بيتلز، گروه پرآوازه موسیقی
نامهی ردی که آنها از يک تهيهکننده دريافت کردند، به اندازهی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آيندهاي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!
- مايکل جردن، بسکتباليست اسطوره ای
در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند؟ مشکلی نيست. ادامه داد و بعدا بهترين و معروفترين بازيکن بسکتبال همهی اعصار شود.
فقط خودت باید بخواهی 💪
⚡️⚡️@servatmanddd⚡️⚡️
⚡️⚡️@servatmanddd⚡️⚡️