سه شنبه های مهدوی نوشهر
با سلام و عرض ادب خدمت همراهان همیشگی سهشنبه های مهدوی با توجه به اهمیت کتاب و کتابخوانی، تصمیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
معرفی_کتاب
📗من میترا نیستم
سرگذشت شهیده زینب کمایی که به دست منافقین درسال ۱۳۶۱ به شهادت رسیده،از زبان مادر ایشان که سختی های بسیاری را در طول زندگی شان متحمل شده اند. زینبی که میترا بود و دیگر زینب شده بود...
#بریده_کتاب
کنارزینب نشستم وصورت لاغرو استخوانی اش را بوسیدم،چشمهای بسته اش رایکی،یکی بوسیدم. لب هایش را بوسیدم.سرم را روی سینه اش گذاشتم. قلبش نمی زد. روسری اش هنوز به سرش بود. چندتار مویی را که از روسری بیرون زده بود،پوشاندم. دخترم راضی نبود نامحرم موهایش را ببیند. زینبم روی کشوی سردخانه آرام خوابیده بود.
سرم را روی سینه اش گذاشتم و بلندگفتم:« بِأیِ ذَنبٍ قُتِلَت.»
#من_میترا_نیستم
#معصومه_رامهرمزی
#نوجوان
#جوان
https://eitaa.com/joinchat/981794910C5d765a6b02
🌱@seshanbeh_mahdavi_noshahr
#کتاب_خوب_بخوانیم🌸
#معرفی_کتاب
📗من میترا نیستم
✅امانتی موجود است
سرگذشت شهیده زینب کمایی که به دست منافقین درسال ۱۳۶۱ به شهادت رسیده،از زبان مادر ایشان که سختی های بسیاری را در طول زندگی شان متحمل شده اند. زینبی که میترا بود و دیگر زینب شده بود...
#بریده_کتاب
کنارزینب نشستم وصورت لاغرو استخوانی اش را بوسیدم،چشمهای بسته اش رایکی،یکی بوسیدم. لب هایش را بوسیدم.سرم را روی سینه اش گذاشتم. قلبش نمی زد. روسری اش هنوز به سرش بود. چندتار مویی را که از روسری بیرون زده بود،پوشاندم. دخترم راضی نبود نامحرم موهایش را ببیند. زینبم روی کشوی سردخانه آرام خوابیده بود.
سرم را روی سینه اش گذاشتم و بلندگفتم:« بِأیِ ذَنبٍ قُتِلَت.»
#من_میترا_نیستم
#معصومه_رامهرمزی
#نوجوان
#جوان
کتابخانه شهید حججی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/981794910C5d765a6b02
🌱@seshanbeh_mahdavi_noshahr
📜 #متن |🔰نقش خدیجه سلام الله علیها
رسول، بار فكرى خود را پخش كرده و كارش را با كسانى شروع كرده كه جمع اسلامى را تشكيل مى دهند.
اين جمع، جامعه را شكل مى دهد و در جامعۀ اسلامى است كه حكومت اسلامى مى تواند به راحتى تحقق پيدا كند.
كسانى كه شروع مى كنند، رسالت سنگينى خواهند داشت. اينها به پيوندى در شب احتياج دارند و نماز پيوند اينهاست. به انسى احتياج دارند و قرآن، انس و ثبات اينهاست.اين طبيعى است كه به زودى گرفتار مىشوند و رنج مى برند. ممكن است مبتلا بشوند و ضربه بخورند.
دستۀ ديگرى هم هستند كه توليد و تجارت را به عهدهدارند؛ چون هر حركت و نهضتى احتياج به پول هم دارد.
همان طور كه بارِ رسالتِ رسول بر دوش ابوطالب و جعفر و مصعب و جمعى ديگر بود و به وسيلۀ آنها رسالت رسول گسترده و پخش شد، با مال خديجه و ثروت او نيز پيوند خورد و هنگامى هم كه آن ثروت تمام شد، نوبت ديگران است تا شروع كنند و در زمين بگردند و منبعى براى توليد و برداشت، داشته باشند.
رسول، جمعى را مى سازد كه اين جمع، تقسيمِ كارشان بر اساس تخصص ها و در رابطه با نقشى است كه دارند.
با اين بينش، شغلها اهميتى ندارند؛ چون بين پول درآوردن و جهاد كردن و نماز خواندن و ارشاد، تفاوتى نيست، مهم اين است كه شغلها در رابطه با نقش آدمى شكل گرفته باشد.
❛❛ عینصاد
📚 #حرکت | ص ۲۰۴
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
👤: @ad_Einsad
https://eitaa.com/seshanbeh_mahdavi_noshahr