eitaa logo
سه‌ شنبه های مهدوی نوشهر
350 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی💚 #سه‌_شنبه_های_مهدوی مقدمه‌ای‌ است برای یادآوری عزیزترینی که در این شلوغی های زندگی شده است غریب ترین... ارتباط با خادمین : @F_Ghazi ارتباط ناشناس : 📩 https://gkite.ir/es/9623737
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸تو هم جعفری!🔸 زمانی در زندان کریم‌خانی بودم که الآن در وسط شیراز، برج کریم‌خانی و نماد شیراز شده است. یک و درشت بود که دو تا بچه مدرسه‌ای با هم دعوا کرده بودند و او کلۀ این دو تا را طوری به هم زده بود که هر دو مرده بودند! چون تیمارستان نبود، او را به زندان آورده بودند. حالا ببینید این در زندان و با زندانی‌ها چه کار می‌کرد! به او جعفر می‌گفتند. هر وقت که کسی با کسی خرده حساب داشت، پشت سر جعفر راه می‌رفت تا جعفر با آن کسی که این با او خرده حساب داشت، روبه‌رو شود. بعد یک دمپایی محکم می‌زد توی گردن جعفر و فرار می‌کرد. جعفر هم هر کسی را که جلویش بود، با آن دستِ محکمش می‌زد. زندانی‌ها گاهی با هم این‌طور تسویه حساب می‌کردند که جعفر را وسط می‌انداختند و او که از پشت سری‌اش خورده بود، به جلویی‌اش می‌زد. به مرد‌ها می‌گویم: اگر بیرون از خانه عصبانی شدی و بعد به خانه رفتی و عقده‌ات را بر سر و خالی کردی، تو هم جعفری! این بد است که انسان از دیگران ناراحت باشد دقّ دلی‌اش را سر زن و بچه‌اش خالی کند. اگر اوقات‌تات تلخ است و از بچه بهانه می‌گیرید، این بچه آن چیزی که می‌خواهید، نمی‌شود. 🌱@seshanbeh_mahdavi_noshahr
🌼🍃🌼 #«عمرسعد» عجیبی‌ست... فکر نمی‎کند کسی مثل او ‎ی تاریک‌ترین سپاه تاریخ . https://eitaa.com/emamhoseyn270 تصور می‎کنیم سردسته‌ی که مقابل امام حسین ‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و توی ظلم و قساوت باشد. اما این‌طور نیست. ، خیلی هم آدم دور از و غریبی نیست. *ماها شبیه «شمر»* *نباشیم یا هیچ‌وقت، اما رگه‌هایی از عمرسعد را خیلی‌هایمان داریم.* * که وسط معرکه می‌تواند را تا لبه‌ی پرت‌گاه ببرد.* همان لحظه‌ی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین. https://eitaa.com/emamhoseyn270 جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات . عمر سعد «علم» دارد. «علم» دارد به این‌که حسین حق است. این‌‎که جنگیدن با حسین، یعنی گرفتن توی سپاه باطل. اما هست که وقت «عمل» . و بچه‌هاش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش و مهم‌تر از همه‌ی ؛ گندم‌های ری؛ وعده‌ی فرمانداریِ ری. * دهم امام می‌کِشدش کنار، می‌زند با او* * دعوتش می‌کند به برگشتن،* * قیام در کنار خودش. می‌گوید؛ خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام می‎دهند:* *خانه‌ی دیگری می‌‎سازم برایت.* *‎گوید؛ می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند؛ بهتر از آن‌ها را توی حجاز به تو ‎دهم. می‎گوید نگران خانواده‌ام ، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند* https://eitaa.com/emamhoseyn270 * هم «شک» داریم، همیشه در و آمدیم بین حق و باطل.* * آن‌که به حقانیت حق واقفیم.* * و جان و زندگی و موقعیت‌مان را دوست داریم؛‌ از دست برایمان نگران‌کننده است.* *#و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ . سیاهی از ما با که هر بار زیارت عاشورا لعنتش می‌کنیم.* از آن خاکستری‎هایی بود کربلا تکلیفشان را با خودشان کرد. رفت و آمد میان سیاهی #و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا سیاهی‌ها و دیگر همان‌جا ماند.* @seshanbeh_mahdavi_noshahr