💠 سیصد و سی و هفتمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی ... سه شنبه است و ساعت، ساعتِ #قرار_عاشقی ... در روزی که شادی و غم توأمان در قلب هامان خیمه زده ... وضو می سازم و برای خدمت به آخرین فرزند حسین رهسپار میدان عاشفی می شوم ... شور و شوقی وصف ناپذیر در میدان موج می زند ... همه لبخند بر لب دارند و شادمانند ... یکی گل هدیه میدهد و شادباش می گوید ... دیگری شیرینی و شکلات پیشکش میکند و دست نوازش بر سر کودکان میکشد ... آن‌دیگری دمنوش تعارف می کند تا خستگی از تن عابران بزداید و عده ای در تدارکند تا با کاسه ای فرنی کام میهمانان را شیرین کرده، سرما را از وجودشان دور کند ... نمیدانم زیر این آسمان نیلگون، تو کجایی ارباب مهربانم ... در گوشه ای از میدان عاشقی مهربانانه به تماشایمان نشسته ای .... یا در جنت الحسینی و زائر جد بزرگوارت ... به تو می اندیشم و آهسته زیر لب زمزمه می کنم ... اباصالح ... التماس دعا ... هرکجا هستی، یاد ما هم باش سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت ... اين سه شنبه به تاريخ بیست و چهارم بهمن ماه ۱۴۰۲،همزمان با خجسته سالروز میلاد باسرسعادت حضرت ارباب آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام، با پذیرایی فرنی، شکلات و شیرینی و دمنوش و هم‌چنین عده ای از خادمین #سه_شنبه_های_مهدوی، با پذیرایی فرنی عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کربلای معلی پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب و میز خدمات پزشکی، از دیگر خدمات خادمین سه شنبه های مهدوی بود. همنشین خدا امام زمان، وارثِ انبیا امام زمان هر کجا هستی ای سلاله عشق، التماس دعا امام زمان وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ .... @seshanbemahdavi