هر روز یک صلوات برای یک شهید اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🥀(سردار شهید محمود تیموریان )🥀 #زائر_امام_رضا 🕊 #سردار_شهید_محمد_تیموریان 🇮🇷 ▫️۶ سال بچه دار نمیشدن. مادر رفت حرم امام رضا و نذر کرد.محمد بدنیا اومد.محمد تیموریان؛ فرمانده گردان یارسول ،لشکر ویژه ۲۵ کربلا از شهرستان آمل بود.محمد بعد از هر عملیات،یک راست به پابوسی آقا امام رضا میرفت. زیارتی می کرد و بر می گشت آمل. ▫️زمستان سال ۱۳۶۳ برای محمد اتفاقی افتاد نتونست، بره مشهد.چند روز نگذشته بود قصد کرد با حاج بصیر برگرده جبهه.مادر ناراحت شد وگفت :کجا میری محمد؟خلاصه رضایت مادر و گرفت و گفت : انشااله برگشتم، می برمت به پا بوسی« امام رضا. مادر گفت: قول؟ محمد، دست مادر را بوسید و گفت: سرم برود، قولی که می دهم نمی رود مادر. ▫️رفت جبهه و اسفند ۱۳۶۳ تو عملیات بدر محمد بشهادت رسید.پیکر محمد در معراج الشهداء اهواز، به طرز عجیبی یک راست به مشهد مقدس می رود، از طرفی هم، خبر شهادت محمد تائید شده، اما پیکر محمد کجاست؟ هیچ کسی نمی داند چه اتفاقی افتاده و مفقود اعلام شد.شهدا را در حرم آقا علی ابن موسی الرضا(ع) طواف می دهند. محمد تیموریان هم توی تابوت، مهمان آقا امام رضا(ع) می شود، تابوتش در حرم آقا امام رضا طواف می شود. ▫️یکی از هم محلی هایش تابوت و اسم شهید را می‌بیند و پیگیر می‌شود.برمیگردد آمل و خبر را به خانواده محمد داد.همان طور که محمد به مادرش قول داده بود، مادر نیز به پابوس آقا علی ابن موسی الرضا(ع) می آید. سپس برای شناسائی، شهید محمد تیموریان به معراج شهداء مشهد می روند، مادر وقتی تابوت فرزندش را می بیند، می گوید: این محمد من است، خودش هست، آمده است مشهد تا آن عهدی که با مادرش بسته را وفا کند. 📌 ما را دنبال کنید: 📡 @setadabmmzn