در مسیر روشنایی ✨
چند وقت بود که حالش رو به راه نبود.
آشفته بود و بیقرار.
چیزی نگفتم تا خودش سر صحبت را باز کند، اما خبری نشد.
این هفته جلسهی قرآنمان خانهی آنها بود، نیامد.
بعد از جلسه احوالش را از پدرش پرسیدم.
گفت که با خانواده درگیر است، میخواهد برود نجف! دنبال نور بیشتری است و تصور میکند اینجا و این جلسات دیگر برایش رشد ندارد.
همه که رفتند در اتاقش را باز کردم، سینی چای را جلویش گذاشتم و بدون توجه به مردمک گشاد شده از تعجبش رحل قرآن را جلویم گذاشتم.
مثل یک جلسه قرآن واقعی شروع کردم به خواندن و تفسیر قرآن. اما این بار فقط برای یک نفر...
دستم را گذاشتم روی آیه که خوب ببیندش.
سوره نساء، آیه ۱۷۴ را نشانش دادم و گفتم:
«این آیه رو میبنی؟ میگه اگه تو بیابون گیر کردی و فقط یه شمع داشتی که تا یه متری رو روشن میکرد نا امید نشو... همون یه متر رو توی نورش قدم بردار و ادامه بده آخرش میرسی به روشنایی، مطمئن باش»
#زندگی_با_آیهها
#ستاره_بشیم
•┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈•
#ستاره_های_زمین
🆔 @setare114